آرشیو یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶، شماره ۶۵۰۶
ماه مهر
۱۱
درنگ

قدم اول در صلح با خدا

محمداسماعیل دولابی

من نمی دانم چطور امور خود را اصلاح می کنید، خودتان می دانید، اما این را بدانید که جایی خلوت تر با صانع خود نمی یابید. هیچ زنی با شوهر خود و هیچ فرزندی با پدرومادرش تا این حد قرابت ندارد. نه آبرویت را می ریزد و نه به کسی چیزی می گوید. همه جزئیات را هم می داند. هرچه هم که می گویی تقربت به او بیشتر می شود. اگر زنی پیش پدر خود از شوهرش گلایه کند، پدرش خسته می شود، پیش مادرش برود، خسته می شود و... آیا کسی را سراغ دارید مانند خداوند اینگونه انیس بندگانش باشد! انسان وقتی چنین انیسی دارد، خوب است گاهی بنشیند و با او خلوت کند. حساب های گذشته را صاف کند، برای آینده اش هم یک کاغذ سفید بگذارد و بگوید خدایا اگر از این به بعد از ما کوتاهی سرزد تو بنویس، اگر از تو کوتاهی سر زد ما می نویسیم. صلح با خدا را بزرگ بشمارید. البته تمام کره خاکی به دنبال صلح هستند، آن صلحی که گویند چیز دیگری است، آنها می خواهند اسلحه ها زمین گذاشته شود اما صلح با خدا، یعنی تسلیم اراده الهی شدن و به داده و نداده راضی بودن. خوب است مسائل را کمی حمل بر صحت کنیم. بگوییم، این را نمی دانیم، شاید خوب است و ما نمی دانیم. این ابتدای صلح با خداست.

آیا تاکنون نشسته اید با خدا حساب و کتاب کنید، برای این کار باید ابتدا اسلحه را از خود دور کنید، حال که می خواهید با خدا صلح کنید، قشنگ صلح کنید. خودتان را طلبکار ندانید، او را مواخذه نکنید، خدای ما خدای خوبی است. تمام حسن و زیبایی که در ماسوی می بینید، نیمی از جلوه حسن اوست. او، هم مصلحت است، هم صلح است، هم اصلاح است. اصلح هم هموست. هرچه از صیغه صلح است، بیاورید، اصلا خود صاد را بیاورید!

مادر همه اصلاحات اوست.