آرشیو چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶، شماره ۳۸۴۰
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

زنده در آثار

تاریخ زندگی سهراب شهید ثالث، در ماه تیر شروع و تمام می شود. امروز سالگرد تولد این فیلمساز مهم سینمای ایران است و به تاریخ 10 تیرماه و شنبه ای که می آید، سالروز درگذشتش. فیلمسازی که می گویند اگر نبود و فیلم هایش را نمی ساخت، مسیر سینمای ایران در جهان تغییر می کرد و راه دیگری می رفت و ممکن بود، مانند امروز با فیلمسازان بزرگی مانند عباس کیارستمی، امیر نادری و... شناخته نشود. اما این فیلمساز مهم، مردی منزوی بود. مردی که در روز تشییع جنازه اش آیدین آغداشلو به عنوان دوست صمیمی او روایت کرد: «سهراب مردم گریزی بود که مردم را دوست داشت. او می دانست کجا ایستاده و چه می کند. او از شعار، سانتیمانتالیسم و احساسات گرایی نفرت داشت و هرچیز نحیف و پیش پا افتاده ای او را رنج می داد. او مهر سرشاری نسبت به هر موجودی که در معرض مخاطره قرار می گرفت، داشت.» خصوصیاتی که آغداشلو نقل می کند، در اکثر روایت های آشناهای اندک اما نزدیک شهید ثالث، وجود دارد. آنهایی که او را می شناختند از مهر و احساسی می گفتند که در ظاهری منزوی و البته سختگیر و بدون تعارف پنهان شده. از انسانی که ظلم و ستم و بی عدالتی را روا نمی دانست و با نگاهی دقیق و ژرف، نخستین فیلم متفاوت سینمای پیشرو ایران، «طبیعت بی جان» را ساخت. سهراب شهید ثالث را هم دوره کارگردانانی مانند داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی، عباس کیارستمی و... می دانند، اما او را تاثیرپذیر از سه شخصیت هنرمند می دانند: هنرمندانی که به ترتیب چخوف، بونوئل و بزرگ علوی بودند و هرکدام صاحب سبک و نگاهی مختص خود. اما بیشتر از تمام این روایت ها، آنچه از شهید ثالث باقی مانده، آثارش است. آثاری که در دسترس است و 19 سال پس از مرگش همچنان علاقه مندان خاص خود را دارد و ثابت می کند: بیشتر از هر حرف و حدیث و روایتی درباره یک هنرمند یا حضور و غیبتش در یک جمع، تنها چیزی که مهم است: آثارش و گنجینه ای است که به ارث می گذارد.