آرشیو پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶، شماره ۲۹۱۰
روزنامه فردا
۲۰
زلف کج

باغ درمانی

گیتی صفرزاده

خوش بینی یکی از صفاتی است که در جامعه امروز ما تقریبا مترادف با ساده باوری و به اصطلاح جوانان امروزی خجسته بودن، تعبیر شده است. آدم خوش بین در جامعه امروز ما کسی است که فکر می کند حرکت اقتصاد و سیاست و اجتماع رو به جلو است، فرهنگ عمومی و اخلاق اجتماعی مردم بهبود پیدا کرده و در یک کلام فردا حتما بهتر از امروز است. خوش بین ها خیلی با برخورد خوبی از طرف دیگران مواجه نمی شوند. شما کافی است همین جمله ساده فردا بهتر از امروز خواهد بود را به همسرتان، دوستتان یا همکارتان بگویید. ساده ترین حالتش این است که بشنوید ای بابا...، سایر برخوردها را هم به قوه تخیل و جسارت تجربه خودتان واگذار می کنم. خوشبختانه دانشمندان ثابت کرده اند که بخشی از خوش بینی مربوط به ژن های ماست؛ یعنی اگر به شما گفتند دلتان الکی خوش است، می توانید با لحن حق به جانبی بگویید: شرمنده، دست خودم نیست، از ژن های طرف مادری ام به ارث رسیده. بااین حساب اگر کسی از بنده بپرسد که نظرتان درباره باغ کتاب که در همین هفته گذشته به میمنت و مبارکی در جوار کتابخانه ملی در تهران افتتاح شد چیست؟ من به جای اینکه مثل آدم های معقول و منطقی بپرسم: نظرم درباره کدام قسمتش؟ درباره تاثیرش بر افزایش شمارگان کتاب ها؟ رغبت مردم به کتاب خوانی؟ رونق چرخه توزیع و فروش کتاب؟ وضعیت کتاب فروشی های کوچک و محلی؟ تغییر اوضاع تالیف و ترجمه آثار؟ الفت نسل آینده با کتاب؟ افزایش یا کاهش لذت پرسه زدن در میان کتاب ها؟... بله، به جای گفتن همه این سوال ها، سعدی وار سری تکان می دهم و می گویم: باغ تفرج است و بس. عجالتا تفرج کنان داخل باغ می رویم به این امید که میوه هم به ما بدهد. دست خودمان نیست، از ژن های طرف مادری مان به ارث رسیده!