آرشیو پنجشنبه ۳۰‌شهریور ۱۳۹۶، شماره ۳۹۱۱
صفحه آخر
۱۶
زیر ذره بین

تاملی در باب رجل و رجاله

سال ها پیش، در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری، خانم طالقانی آمادگی اش را برای تصدی این مسوولیت، اعلام کرد که با طرح مساله در شورای نگهبان قانون اساسی در پیوند با رعایت شرطی از شرایط احراز پست ریاست جمهوری که بر اساس آن، رییس جمهور با انشای رجل سیاسی در قانون اساسی نگاشته شده و با همان شکل و صورت ظاهری هم مورد ثبت و تصویب قرارگرفته بود، رجل را به معنی - مرد - از لحاظ جنسیت تفسیر و در نتیجه از پیگیری خواسته خانم نامبرده، جلوگیری به عمل آمد.

در این روزها، شاهد تکرار تحولات تاریخی کاربری هایی هستیم که به حکم به حساب آوردن نیمی از باشندگان دارای ارزش آفرینندگی و پروردگاری، شان و نقشی که در زندگی مادی و معنوی ما دارند، از جانب یکی از همان هایی که ذی صلاح در تفسیر عبارات و اعتبارات مذهبی ما هستند، یعنی آیت الله شیخ محمد یزدی، برای استفسار واژه رجل، هستیم.

با گرامیداشت نفس این خواسته مبارک، این بنده که کوله باری حاصل از تجربه سه چهارم سده عمر را بر دوش می کشم و اینک به عنوان یک حقوقدان و بنابر آنچه در خورجین آموزشی ام، در محضر اساتید بزرگواری چون استاد دکتر محمدرضا جاوید و دیگران در دانشکده حقوق، ذخیره کرده ام و در همین راستا نیز مقید به ابراز رسالت حقوقی در ارایه تز و دکترین حقوقی هستم و واژگانی را نیز با کاربری های ویژه ارایه کرده ام، واژه «رجل» را که در موقع انشای قانون و نگارش آن، مغفول در نظرگیری معنی مجرد، مورد تفسیر و تاویل قرار گرفته است، در خور آن می بینم که از فرهنگ لغوی به ترمینولوژی حقوقی نقل مکان داده شود و در آنجا برای جبران این تغافل غیرعمد، با استفاده از منطق خلف و با در نظرگرفتن مفهوم «رجاله» که (ه) تانیث آن، خبر از بی وصفی رجلیت می دهد - نه جنسیت - واژه رجل را به معنای توانمندی در بروز استعدادهای رفع مشکلات باشگاه های بشری، به حساب بیاورند و صرف نظر از جنسیت زن و مرد، در حوزه سیاست به خط تمییز رجال و رجاله، تفسیر را به مدد حل مشکل این تغافل فرابخوانند. چراکه کاربرد عنوان «رجاله» نشان بی لیاقتی و ناتوانی در انجام امور محوله به هردو جنس مذکر و مونث است و لذا اگر بانوان گرامی باشنده در میهن، دارای توانایی انجام امور اساسی محوله به خویش باشند، رواست که از آنها به رجال - به مفهوم توانمند - تعبیر شود.