آرشیو یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۶، شماره ۲۱۷۴۰
فرهنگ: مقاومت
۸
یک شهید، یک خاطره

بیش از نیاز نخرید

مریم عرفانیان

صبح جمعه بود که محمدرضا به خانه آمد و گفت:

-«برای بردن مصالح به روستا اومدم و خواستم یه احوالی هم از خانواده بپرسم.»

اما در همان مدت کوتاه متوجه شد مادر بیش از حد نیاز مقداری مواد غذایی کمیاب خریده است.

ناراحت شد و گفت:

-«دیگه این کار رو انجام ندید.»

محمدرضا، آنچه مازاد بر احتیاج خانواده بود را برای روستاییان با خودش برد.

* خاطره ای از شهید محمدرضا گویا مفرد

* راوی: برادر شهید