آرشیو شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶، شماره ۲۹۸۵
روزنامه فردا
۲۰
پشت جلد

نخبگان را بر زمین می کوبیم

کریم ارغنده پور

ما به نخبگان مان به شکل سرمایه های اجتماعی نگاه نمی کنیم. به چشم برهم زدنی و به بهانه ای یک شخصیت علمی یا سیاسی و اجتماعی را بر زمین می کوبیم و خدا می داند که او چگونه توانایی برخاستن خواهد یافت. وقتی سرمایه ی اجتماعی شکل گرفت، موضوع فقط شخصی نیست. با افزایش این سرمایه، همه جامعه سود می برد و از سقوط آن همه جامعه زیان می بیند، سهل است که به همین دلیل انتظار است این سرمایه ها هم از سوی جامعه و هم نهاد قدرت بیشتر حمایت شوند، ولی زهی تاسف که نه تنها کمتر حمایتی هست، بلکه تمام عوامل برای تخریب، گویی فراهم تر است. به همه حذف و ردها توجه کنید. جامعه کاملا با آنها آشناست. به همین پاره خبرهای مهم هفته های قبل نگاه کنید که البته این خبرها به هفته های قبل محدود نیست و حتی در اطراف یک جناح سیاسی یا پاره ای نویسنده ها، اساتید، روزنامه نگاران، هنرمندان و... محدود نمی شود. باور این است که حجم و شدت این تخریب ها از نیمه صدارت دولتمرد پیشین شدت گرفته است. اگر این احساس درست باشد همه -از هر صنف و تعلقی- از آن لطمه می بینند. وقتی رسانه ای در سطوح فراگیر و بزرگ به سادگی به افراد برجسته برچسب می زند و آنها را گشاده دستانه با واژه های سنگین بر جایگاه اتهام می نشاند، در نهان خود اخلاق مشابهی را در سطوح وسیع اجتماعی نهادینه می کند. در دولت قبل وقتی فردی در سطوح عالی اجرائی ادبیات موسوم به بگم بگم را به کار می گرفت سهل بود که چنین ادبیاتی در همان سطح باقی نماند و در دستگاه های مختلف هم رایج شود. تمام سخن این است که اگر ادبیات در سطوح عالی تنزل یافت، نمی توان انتظار داشت بازتابش در جامعه دیده نشود، اگر سطحی از خشونت پذیرفته شود، امکان کنترل آن در همان سطح وجود ندارد و پخش می شود. اگر سرمایه های اجتماعی به راحتی تخریب شوند این تخریب فقط در سطح خاصی باقی نمی ماند و قس علی هذا. جایگزین اینها چیست؟ متاسفانه پاسخ چندان امیدوارکننده نیست. هر جامعه ای به سرمایه هایش شناخته می شود وقتی این سرمایه ها در معرض آسیب های گوناگونند، چه باید گفت؟! به کجا می رویم چنین شتابان؟!