شوکران نوش
باران همه تو
من که به دریاش زدم تا چه کنی با دل من
تخت تو و ورطه تو ساحل و توفان همه تو
ای همه دستان ز تو و مستی مستان ز تو هم
رمز نیستان همه تو، راز نیستان همه تو
همتی ای دوست که این دانه ز خود سر بکشد
ای همه خورشید تو و خاک تو، باران همه تو