آرشیو یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۶، شماره ۲۱۷۹۴
معارف
۶
پرسش و پاسخ

پرهیز از پیوند دوستی (4/1)

پرسش:

از منظر آموزه های وحیانی چه کسانی را نباید به عنوان رفاقت و دوستی انتخاب کنیم؟

پاسخ:

در بخش قبلی پاسخ به این سوال به عدم رفاقت و دوستی با یهود و نصاری اشاره کردیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می گیریم.

رابطه دوستی و دینداری

در این رابطه پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «المرء علی دین قرینه و خلیله» اگر بخواهیم ببینی که شخص چه دینی دارد، رفیقش را ببین که چه دینی دارد. از رفیق می توانی بفهمی که او چه دینی دارد. «فلینظر احدکم من یخالل» دقت کنید که با چه کسی پیوند دوستی می بندید! چرا که پیوند دوستی، روی دین تو و در بعد اعتقادی ات اثر می گذارد. در بین همه پیوندها قوی ترین پیوند، همین رابطه و پیوند رفاقتی است، چون بر محور محبت است؛ لذا ما می بینیم که علاوه بر جنبه اثباتی و بیان خصوصیات دوست خوب، جنبه نفی هم وجود دارد. به این معنا که قرآن می گوید: مواظب باش و با کسانی که اثر سوء در بعد اعتقادی و دینی تو دارند رفاقت نکن و آنها را برای دوستی انتخاب نکن.

فرق رابطه ظاهری و رابطه هدایتی

ما یک دسته روابط ظاهری اجتماعی داریم که این آیه ناظر به آن روابط نیست. اشتباه نکنید! مثلا معامله و خرید و فروش از سنخ مسائلی است که در محیط زندگی وجود دارد ولی ظاهری است و به درون افراد ربطی ندارد. در آیه فوق بحث «رفاقت» مطرح است و بحث ما، پیرامون رابطه درونی رفاقتی است، نه رابطه ظاهری اجتماعی. این ها با هم فرق می کند.

یک رابطه محبتی درونی داریم که به آن رفاقت می گوییم، یک رابطه ظاهری اجتماعی هم داریم، که از قبیل معاملات و داد و ستدها است. یک رابطه سومی هم وجود دارد که، رابطه هدایتی است. این رابطه عبارت از این است که یک نفر به قصد هدایت، با شخصی که از نظر اعتقادی با او مخالف است، مثلا نصرانی یا یهودی است، رابطه برقرار کند. این رابطه ظاهری اجتماعی نیست، بلکه رابطه هدایتی است. آنچه که در اینجا مورد بحث ما است رابطه ظاهری اجتماعی است چون خود قرآن هم دارد که این ها را هدایت کنید و از آن رابطه نهی نکرده است. البته در مورد رابطه هدایتی، یک شرط وجود دارد و این رابطه که وظیفه هم هست، کار هر کسی نیست. این کار مخصوص کسی است که به مبانی اعتقادی دینی و مسائل برهانی و امثال این ها، مسلط باشد.

موسی به دین خود؛ عیسی به دین خود؟!

در اینجا مطلبی را که در میان مردم به غلط مشهور است، مطرح می کنیم. می گویند: موسی به دین خود، عیسی به دین خود! می فهمید که چه جمله بسیار غلطی است؟! گفتن این جمله، معنایش این است که تو معارف را نفهمیده ای. شعور تو که بیشتر از شعور خدا نیست. خدا بیشتر از من و تو می فهمد. او می گوید چنین باش! چنین کسی می گوید: من چه کار دارم به این که او چه اعتقادی دارد! ما با همدیگر رفیق هستیم. اتفاقا بحث در همین جا است. اگر مراد و منظور تو از رفاقت، پیوند درونی محبتی است، همین رفاقت برای تو مضر است. اگر هم منظورت روابط ظاهری اجتماعی است نه.

ادامه دارد...