آرشیو چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۶، شماره ۴۰۰۴
جلد دوم
۷
یادداشت

ارکسترها در پیچ و خم دوران

ندا انتظامی

مدیریت ارکسترها کاری بس دشوار است. گواه این ادعا تعطیلی چندباره ارکسترهای سمفونیک تهران و ارکستر ملی است که هر بار به دلایلی این ارکسترها تعطیل شدند و هر بار با وعده و وعیدهای مدیریتی بازگشایی شدند. خط مشترک این تعطیلی ها را باید در مشکلات مالی دانست: امری که همواره با استعفای رهبران ارکسترها همراه شده است. حق هم دارند، پاسخگویی به مطالبات نوازندگان ارکستری که ماه هاست حقوق نگرفته اند، کاری دشوار است.

ارکسترها همیشه از دو عامل ضربه خورده اند: مشکل اول بودجه است و مشکل بعدی به چرخه معیوب مدیریت برمی گردد که هر بار و هر دوره تکرار می شود و گویی برای آن درمانی یا شاید هم تدبیری وجود ندارد. تعطیلی چندباره ارکسترها هنوز در یادها مانده، این دوران رکود باعث شد از این ارکسترها جز ویرانه ای برجای نماند و شاید اگر تلاش مضاعف رهبران فعلی و عزم جدی نوازندگان نبود این ارکسترها به این زودی سرپا نمی شدند. مهم ترین مشکل ارکسترها را باید وابستگی آنان به دولت دانست که هم وابسته به سیاست های فردی است و هم وابسته به اعتبارات دولتی. به همین دلیل اگر مدیری که بر مسند مدیریت است به ضرورت و نیاز ارکسترها پی برده باشد، از ارکستر حمایت می کند و در غیر این صورت ممکن است که بی توجهی مدیر به ارکسترها، به تعطیلی آنها بینجامد.

شاید بهترین اتفاق ممکن برای تداوم ارکسترها خصوصی سازی ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران باشد که بارها این موضوع مطرح شده اما هر بار به دلایلی این طرح انجام نشده است. از سوی دیگر ارکستر نیاز به ردیف بودجه مستقل دارد که تاکنون به دلیل مشکلات مالی دولت میسر نشده است.

تمرکز بر فروش بلیت کفاف هزینه های بسیار گسترده ارکسترها را نمی دهد و از سوی دیگر این روزها کمتر اسپانسری تمرکز خود را برای حمایت از ارکستر سمفونیک می گذارد. چه بخواهیم، چه نخواهیم ارکسترها نیاز به حمایت دولت دارند و از آن مهم تر نیاز به مدیریت آگاه و دلسوز که این موارد تا به امروز از ارکسترها دریغ شده است.