آرشیو سه‌شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۴۰۰۹
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

محسن سلیمانی در 58 سالگی درگذشت

دریغا مرگ

علی اصغر شیرزادی

محسن سلیمانی قبل از هر چیز انسانی بزرگوار، فروتن، متواضع و بسیار اهل تفکر و تامل بود. طی سالیان گذشته از زمانی که این نویسنده، مترجم و روزنامه نگار پرتوان را از دور و نزدیک می شناختم، همواره شاخص منش و فروتنی را در شخصیت او به وضوح می دیدم: شخصیت بزرگواری که از شهرت طلبی های متداول و خود را مطرح کردن به شدت پرهیز می کرد و در وجودش نوعی مسلک معلمی تلویحی داشت که تلاش می کرد از راه ترجمه بسیاری کتاب های نو و امروزی به زبان فارسی پاکیزه، درست و شیوا به نویسندگان و داستان نویس های جوان کمک کند و بیاموزد. به زبان دیگر، محسن سلیمانی با وجود داشتن غریزه ای نیرومند در داستان نویسی مستقل، بیشتر از مطرح کردن خودش، ترجیح می داد بتواند به داستان نویس های جوان کمک کند و به طور غیرمستقیم در تعلیم آنها تاثیرگذار باشد. همچنین در عرصه روزنامه نگاری در سرویس های ادبیات و هنر، چهره ای شاخص بود که خیلی خوب کار می کرد، حوزه را می شناخت و با توانایی بالایی که داشت می توانست افراد زیادی را جذب خود کند. در حقیقت من در سیمای محسن سلیمانی انسانی رها و فراتر از قید و بندها می دیدم که بخواهد خودش را محدود به این کند که صرفا مترجمی موفق باشد، اگرچه واقعا مترجم قابل و موفقی هم بود و این را نه فقط من، بلکه بسیاری از کسانی که به خصوص در زمینه ادبیات داستانی و داستان نویسی دستی بر کار دارند، می دیدند و تشخیص می دادند. فارغ از کار و تمام متعلقاتی که به کارنامه حرفه ای او برمی گردد، در روابط اجتماعی و انسانی، فرد بسیار تاثیرگذاری بود و این ویژگی را داشت که دیگران را به کار برمی انگیخت و تشویق می کرد بی آنکه بخواهد از خود کار ترجمه یا تالیف و تحقیق، یک مطلق بسازد. شایسته است که گفته ام را دوباره تکرار کنم و بگویم محسن سلیمانی قبل از هر چیز، یک انسان بزرگ و بزرگوار بود و به تعبیری فراتر از یک شهروند دوران معاصر، یک سبقه معرفتی چندسویه و چندساحتی داشت. بسیار تاسف برانگیز است که این نویسنده، مترجم، روزنامه نگار، انسان بزرگوار و به نوعی معلم کارساز و راهگشا زودهنگام درگذشت و از میان ما رفت.