آرشیو شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۴۰۱۸
سیاست نامه
۱۴

کتابخانه

پیشرفت آموزش محور

حسین عظیمی آرانی، اقتصاددان فقید ایرانی از نخستین چهره هایی بود که سال ها پیش و در همان بدو پیش گرفته شدن سیاست های اقتصادی نئولیبرال بر پیامدهای منفی آن تاکید و همواره در آثارش بر ضرورت توسعه انسان محور تاکید داشت او اقتصاد را از علوم انسانی می دانست و مخالف نگرش هایی بود که دانش اقتصاد را منفک از سایر علوم انسانی، معرفتی محاسبه گر و متشکل از اعداد و ارقام می دانند. همزمان این فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد از پیشگامان اندیشه توسعه در ایران پس از انقلاب و معتقد بود که اندیشمندان جامعه ایران هنوز تکلیف خود را با توسعه و تمدن سازی روشن نکرده اند و دقیقا نمی دانند تمدنی که می خواهند بسازند بر کدام اندیشه اساسی تکیه کرده است یا اصلا توسعه به اندیشه خاصی نیازمند است یا خیر. به تازگی کتاب جدیدی از این پژوهشگر نام آشنا با عنوان «اقتصاد ایران امروز» به کوشش خسرو نورمحمدی و به همت نشر نی منتشر شده است. کتاب مجموعه ای از چهارده سخنرانی، گفت وگو، مقاله و یادداشت و سند از حسین عظیمی است که در آنها مباحثی چون ارتباط تمدن اسلامی با تمدن صنعتی، وضعیت اقتصاد ایران از دیدگاه تمدن امروز، ایران و تمدن معاصر، مورد بحث قرار می گیرد.

مشاهده مشارکت جویانه

سازه انگاری یا برساخت گرایی جریانی نظری است که در آن مفاهیمی همچون معناگرایی، اهمیت ایده ها و ساختار آگاهی انسان، اجتماعی بودن ساخت ایده ها، هویت، برسازی متقابل ساختار و کارگزار، عدم تعین و تصلب و سازه ای بودن پدیده های اجتماع و نظریه های ذیل آنها را به یکدیگر پیوند می دهد. آنها اندیشه ها و ایده های شکل گرفته در ذهن متعلمان را محصول فرهنگ و تعاملات اجتماعی دانستند و آن را جریان سازنده ای تلقی کردند که در جریان کنش متقابل اذهان انسان ها در محیط فرهنگی خاص پدید می آید. این زمینه فکری به پیدایش نظریه سازه انگاری اجتماعی نزد نظریه پردازانی چون جروم برونر و ادگار مورین و نیز روش های نوین آموزش از طریق مباحث مطرح در آکادمی فیلیپس اگزتر انجامید. کتاب «راهبردهای پژوهش از منظر سازه انگاری در علوم سیاسی و روابط بین الملل» نوشته اوی کلوتز و سیسیلیا لینچ که به تازگی به همت نشر نی منتشر شده است، تلاشی است در استفاده از این نظریه در علوم سیاسی و روابط بین الملل. در این نوع پژوهش پدیدارهای سیاسی و بین المللی، ابژه هایی نیستند که بتوان با روش ها و تکنیک های معین مورد شناخت دقیق و همه جانبه قرار گیرند بلکه آنها به مثابه نظام آگاهی ها و مجموعه های معانی هستند که در جریان سازندگی متقابل ساختار و کارگزار پدید می آیند.

چگونه پنهان کاری می کنیم؟

زیگموند فروید را در کنار مارکس و نیچه به عنوان یکی از سه پایه یا سه رکن اساسی اندیشه غربی در سده بیستم نامیده اند: کاشف قاره پنهان ناخودآگاه که با ابداع روانکاوی راهی بر شناخت ضمیر انسان گشود و در آثار کثیر و اثرگذاری که نگاشت، تلاش کرد وجوه ناپیدای نفس آدمی را روشن سازد. خوشبختانه آثار زیادی از فروید و درباره او به فارسی ترجمه شده است. با این همه آثار مقدماتی قابل اتکایی که بر اساس آنها بتوان با چارچوب کلی اندیشه فروید آشنا شد و به شناخت تفکر او راه یافت، اندک است. کتاب کوچک و خواندنی «چگونه فروید بخوانیم» نوشته جاش کوهن که به تازگی با ترجمه صالح نجفی به همت نشر نی منتشر شده است، در این زمینه بسیار راهگشا و مفید است. نویسنده این کتاب استاد باسابقه ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی در دانشگاه کلدسمتس لندن و مولف کتاب هایی چون تمثیل های تماشایی و قطع مدار آشویتس است. او در این کتاب جذاب و خواندنی نشان می دهد که فروید فراتر از هر چیز نشان می دهد هر اندیشه، هر واژه و هر کنش انسانی ولو ظاهری ساده و پیش پا افتاده باشد، شایان قرائتی دقیق و موشکافانه است و می تواند راهی به ذهن پیچاپیچ انسانی بگشاید.