پلیس عملیاتی انجام داد و دلار صد تومان عقب نشست. هرچه این مسئول و آن مسئول دولتی گفتند نخرید آقا عاقبت ندارد، ارزان می شود، کسی گوش نکرد تا این که بالاخره با مسدود شدن حساب برخی از دلال های حرفه ای، دلار ترسید و از نردبان گرانی موقتا پایین آمد. البته یادمان هست که برخی دولتمردان امروز، قبلا که دولتمرد نبودند از شیوه های پلیسی در بازار ارز گلایه می کردند، اما خب انگار خاصیت کرسی های دولتی همین است که به نسخه های قدیمی توجه ویژه شود.

خیلی جالب شده که هر چند هفته یک بار، یک بلای طبیعی بر کشورمان نازل شده و بخشی از ایران را دچار مشکل می کند. قبلا زلزله امان از ساکنان غرب ایران بریده بود و روزی نبود که خبری از زمین لرزه های چهار و پنج ریشتری نباشد. طوری کرمانشاه روی ویبره بود که دیگر خبر زلزله برای کسی اهمیت نداشت از بس که خوانده بودند زلزله این منطقه را لرزانده است. حالا زلزله تمام شده، نوبت به تور ایرانگردی ریزگردها رسیده است. اول خوزستان، بعد لرستان و حالا سیستان و بلوچستان. دیروز که آلودگی اهواز 60 برابر حد مجاز بود، تیتر زدیم «عبور از خفگی» اما حالا که سیستانی ها 90برابر حد آلودگی را تجربه می کنند، مانده ایم چه مرزی باقی مانده که از آن عبور کنیم.

بعضی حرف ها خوب به دل آدم می نشیند. نمونه اش، ویدئویی که دیروز از خانم مرضیه برومند پخش شد، جمله صریحی داشت. او بدون این که از کسی نام ببرد، طوری به برخی لمپن های خارج نشین تاخت که همه فهمیدند منظورش چیست و کیست. او گفت: «این خانم مو وزوزی از جان زنان ما چه می خواهد؟» واقعا امثال این مو وزوزی ها که هر روز نسخه ای برای دختران و زنان ایرانی می پیچند، از دردها و دغدغه های زنان چه می دانند؟

این آقای نتانیاهو را یادتان هست که در جریان ناآرامی های چندی قبل ایران نگران فساد در کشورمان بود و برای نارضایتی های مردم ایران دل می سوزاند؟ حالا پلیس این رژیم گفته پرونده فساد نتانیاهو را بررسی کرده که پر است از رشوه و فساد اقتصادی و اخلاقی. خوب است که این مقامات رژیم نامشروع با این همه رسوایی هنوز آنقدر رو دارند که علیه ایران حرف بزنند و همه مشکلاتشان را گردن ما بیندازند!