آرشیو یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، شماره ۶۷۵۰
صفحه اول
۱
اول دفتر

عطش امید و ثبات

علاءالدین میرمحمدصادقی (عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران)

نگاه به گذشته و دهه های سپری شده، باعث می شود که نوسانات اقتصادی بی ثبات به چشم آیند نه آنچه در واقعیت اقتصاد می گذرد. البته که هر تغییری و هرنوسانی آثار و تبعاتی دارد اما برای درک آنها، باید به زیرساخت ها و بنیان ها نگاه کرد. گاهی نوسانات در بازارها اتفاق می افتد و گاهی در اصل شاخص های اقتصادی و توسعه ای بی ثباتی پیش می آید. در حال حاضر در شرایطی قرار داریم که برخی بازارها تحت تاثیر عوامل مختلف، دچار نوسان شده و نارضایتی هایی ایجاد کرده اند اما با توجه به شاخص های کلان و تغییراتی که در سال های اخیر اتفاق افتاده است، نمی توان تفسیر کرد که کل فضای اقتصاد ما بی ثبات شده است.

فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و بخش خصوصی همواره تاکید داشته اند که قیمت ارز باید واقعی باشد، اما به خاطر دلایل، توجیه ها و البته بهانه جویی های مختلف این اتفاق در طی سال های اخیر نیفتاد و نرخ ارز به صورت دستوری پایین نگه داشته شد. آنچه هم که در حال حاضر اتفاق افتاده است، سرکشی هیجانی نرخ هاست که توجیه منطقی برای آن وجود ندارد. اگرچه ما در بخش خصوصی از این شرایط ناراضی هستیم، اما تجاربی که طی سال های طولانی کسب کرده ایم، باعث می شود که امیدمان حفظ شود و در هفته های ابتدایی سال جدید، نگاه مان به آینده باشد.

اما دولتمردان هم باید توجه داشته باشند که دهان با حلوا حلوا کردن شیرین نمی شود. نمی توان صرفا ازامید داشتن حرف زد و آنگاه امید در جامعه ایجاد شود. مایوس نشدن و تلاش کردن، نیازمند برنامه دقیق و شفافیت است. فعال اقتصادی، تولیدکننده، صادرکننده و هر شهروندی باید بتواند روزهای پیش رویش را پیش بینی کند و بر اساس اقتصادی با ثبات و پیش بینی پذیر، برنامه ریزی کند. قطعا نابسامانی در کنترل و مدیریت بازار، باعث می شود که این ثبات ذهنی آشفته شود.

ما امیدمان به دلایل واهی نیست؛ توان تولید، توان صادرات و تخصص نیروهای کارمان را می شناسیم و به آنچه در چنته داریم، ایمان داریم. از طرف دیگر عزم تغییراتی مانند حذف قوانینی را می بینیم که مانع توسعه کسب و کار هستند و تعامل بهترین بین بخش خصوصی و دولت برقرار شده است. برهمین اساس، می دانیم که مهم ترین مساله در چنین شرایطی مایوس نبودن جامعه است و منتظر اقدامات جدی برای ثبات بازارها هستیم.