آرشیو دوشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۴۰۹۹
جلد دوم
۷
سرمقاله

دیگ باید برای همه بجوشد

ثمینا رستگاری

خیلی خوب است که الان همه سیاستمداران ما استاد معادلات بین المللی شده اند و مفهوم برد- برد به واژگان سیاسی شان وارد شده. به خوبی می دانند آن معادله ای که برد یکی باخت دیگری است اسمش دیگر سیاست نیست که جنگ است: می دانند در عرصه جهانی باید نشست حرکات طرف مقابل را حدس زد و برای حرکت بعدش چاره جویی کرد. اگر می خواهی حریفت یک قدم جلو بیاید خودت هم باید تصور این کار را به ذهنت راه بدهی و امتیاز اگر می خواهی بگیری، نمی توانی امتیاز دادن را خط قرمز خودت بدانی.

این معنای روشن سیاست را الان دیگر تقریبا همه سیاستمداران ما فهمیده اند. غرب و نظام سلطه همان است که بود اما مواجهه دولتمردان ایرانی با آن پخته تر شده. اما در عرصه داخلی هنوز این پختگی حاصل نشده است. سیاستمداران هنوز برای شان سخت است بفهمند که در داخل هم حکومتگران یک طرف میزاند و مردم طرف دیگر. اگر انتظار حمایت و مشارکت از آنها داری باید حس شریک بودن و موثر بودن را در آنها ایجاد کنی. مردم باید حس کنند این دیگی که در حال جوشیدن است برای آنها هم نفعی خواهد داشت وگرنه نسبت به سرانجام و فرجام و محتویات آن، حساسیت خود را از دست می دهند. اما ظاهرا طرز تفکری در میان لایه های مدیریتی ما وجود دارد که وجود هر گونه حس کامیابی در مردم را عدم خود می پندارد. آنها از مردم فقط می خواهند و دادن را یاد نگرفته اند. هر جا که مردم می خواهند احساس موثر بودن کنند، می ایستند و می گویند نه، از این خبرها نیست. مثال برای این ادعا کم نیست، الان رییس جمهور هم مانند مردم خواستار رفع فیلتر تلگرام یا حضور زنان در ورزشگاه است واین خواسته اش به جای آنکه مردم را خوشحال کند، عصبانی شان می کند چرا که منتقد شدن رییس جمهور به معنای تسری ناکامی مردم به اوست نه شریک شدنش در کامیابی شان. رییس جمهور تلخکام، درد کسی را دوا نمی کند: باید برای شیرین کامی مردم چاره ای اندیشید.