آرشیو یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۵۱۲۹
فرهنگ
۷
یادداشت

مردم و انتخاب هایشان

زینب مرتضایی فرد

شما هم پس از پیروزی تیم ملی ایران مقابل مراکش در جام جهانی به خیابان رفتید؟ اگر هم نرفته باشید، احتمالا بی شمار فیلم ها و تصاویری را که مردم از حضور و شادی شان در خیابان ها منتشر کرده بودند دیده اید.

ندیده باشید هم می توانید حدس بزنید که شادی و نشاط ایران را گرفته بود و همه فارغ از این که در خانه باشیم یا خیابان، خنده روی صورتمان بود و طعم شیرین این پیروزی و صدرنشینی در گروه دشواری که آن را گروه مرگ می نامند، هنوز با ماست.

در این پیروزی و اتفاق خوش، مردم در خیابان ها کلی سرود و ترانه خواندند و شادمانی کردند، اما هیچ کدام سرود یا سرودهایی نبود که مسئولان برای حضور تیم ملی در جام جهانی چندین و چند ماه برنامه ریزی و هزینه کرده بودند. مردم سرودهایی که خودشان دلشان می خواست و دوست داشتند را خواندند و انتخاب های خودشان را داشتند.

نکته مهم این است که آیا مسئولان این سوال را از خود می پرسند که چرا مردم این سرودها و ترانه ها را زیر لب زمزمه نمی کنند و در شادی به این مهمی برای خواندن انتخابش نمی کنند؟ باید گفت پاسخ این سوال منفی است.

در اتفاقات عرصه فرهنگ گویی شکافی بین سلیقه مردم و برنامه های مدیران ایجاد شده است که می تواند این دو را از یکدیگر دور و دورتر کند. مردم در انتخاب فیلم و موسیقی و... راه خودشان را می روند و مسئولان هم راه خودشان را. مردم یک موسیقی با ریتم و ترانه ای شاد و مردمی برای شادی هایشان می خواهند و مسئولان گونه ای دیگر به ماجرا نگاه می کنند

البته منظور از بیان این نکات ماجرای ساخت سرود رسمی تیم ملی نیست، چرا که این اثر باید تا حدی رسمی بودن خود را حفظ کند، اما تکلیف سرمایه گذاری های فرهنگی ما گویا مشخص نیست.

مسئولان این وسط مانده اند که آیا سراغ حمایت و برنامه ریزی از آثار فاخری که خیلی هم مردمی نیست، بروند و هنر مردمی را به مردم و هنرمندان این عرصه واگذار کنند، یا این که تلاش کنند با ساخت برخی آثار ذائقه مردم را عوض کنند که اگر در بخش دوم بخواهند بدون در نظر گرفتن سلایق مردم تصمیم بگیرند، به همین جایی می رسیم که چند شب پیش مشاهده اش کردیم، مردم ساز خودشان را می زنند و مسئوان فرهنگی هم ساز خودشان را.