آرشیو چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۴۱۱۴
جلد دوم
۷
نگاه

کوتاه پیرامون پدیدآیی شعر زبان در ایران

آقاجانی، چهره شاخص دهه هفتاد

مهدی عباسی زهان

جنبش «شعر زبان» (L=A=N=G=U=A=G=E poetry) در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی در ایالات متحده پدیدار شده، در اواخر دهه هفتاد میلادی به اوج رسیده و پس از آن نیز تا به امروز به عنوان شعر پیشرو مورد توجه بوده است.

شاعران این نحله عمیقا درباره «من» تغزلی که همواره در شعر سنتی مرکزیت دارد تردید عمیقی ایجاد کردند، مبنی بر اینکه این راوی بدون حضور ملموس و واقعی در یک ساختار سیاسی- اجتماعی فاقد معنا و ارزش است.

بین بوطیقا و رویکردهای تجربی شاعران این جنبش و شاعران موسوم به «شعر دهه هفتاد» در شعر فارسی شباهت های فراوانی وجود دارد:تخطی از خودبسندگی متن، قرارگرفتن جمله ها یا عبارت هایی که از نظر منطقی به یکدیگر متصل نیستند درکنار یکدیگر در یک متن، اینکه از تکنیک به جای اینکه به عنوان یک ابزار استفاده شود در خود متن استفاده می شود، تاکید بیشتر بر پرفورمنس یا اجرای شعر تا محتوای آن، اینکه زبان بیشتر به عنوان نهاد یا هویت در نظرگرفته می شود تا ابزار.

اینکه شعر قابل ترجمه و قابل تفسیر نیست، اینکه زبان شکلی از زندگی است، اینکه ارجاع دال از داخل زبان به یک مدلول مشخص در بیرون از زبان منتفی است، اینکه هیچ مدلول متعالی بیرون از زبان نمی توان متصورشد و بالاخره مشارکت خواننده در فرآیند تولید شعر را می توان از محورهای اصلی «شعر زبان» بر شمردکه مطالعه مهم ترین متن های شمس آقاجانی به عنوان یکی از چهره های شاخص«شعر دهه هفتاد» نشان می دهد که اگر بتوان برشعر این شاعران نیز بوطیقایی متصور شد عمدتا شامل همان موارد فوق خواهد بود.