آرشیو دوشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۷، شماره ۶۸۱۶
صفحه آخر
۲۴
روایت آب

آبادان و خرمشهر نه «هوا» دارند نه «آب»

ماهی هایی تشنه در کنار شط

محسن بوالحسنی

تلفن را برمی دارم و با دوستانم در خرمشهر، آبادان و اهواز صحبت می کنم. حرف همان حرف همیشگی است و درد همان. دردی که انگار نه تنها خیال ندارد از تن خوزستان بیرون برود، بلکه هر بار با عنوانی دیگر بروز و ظهور پیدا می کند و زخمی می شود به تن مردم سختی کشیده خوزستان. تا همین چند صباح پیش، خوزستان فقط هوا نداشت اما این بار خبر آمد که خوزستان علاوه بر هوا، آب هم ندارد. حتی اگر برخی فراموش کرده باشند، این تاریخ و این خاک شهادت می دهد که در خرمشهر و آبادان و اهواز هشت سال چه گذشت و این روزها چه می گذرد. راستی مگر بزرگ ترین جنگ ها یک روز بالاخره تمام نشدند؟ حالا این مردم نه آب دارند نه هوا. گرما که به جانشان بسته است. خودشان گرمند و خونشان گرم، اما این هوا و این آب شور و ناسالم که امان مردم را بریده باید کجای دل بگذاریم. اکثر دوستان خوزستانی ساکن آبادان و خرمشهرنمی خواهند حرف بزنند. نه اینکه حرف ندارند، خسته اند از حرف زدن. می گویند خیلی حرف زدیم. نتیجه چه شد؟ شدیم سوژه عکس و متن های مجازی و آخرش هیچ؛ فقط وضعمان بدتر شد. حرف نمی زنند. سکوت می کنند شاید تا «ما» خجالت بکشیم. تا شاید در صفوف اعتراضات شریفشان مصادره جویانی پیدا شوند و داستان را بخواهند به جایی بکشند که دیگر مساله اش آب و هوا نیست. خاک است. مباد این اتفاق بیفتد. مباد آنقدر بی توجهی کنیم و مرهم ها و مسکن های آنی تجویز کنیم که کار از کار بگذرد. این مردم را دریابید. به چه زبانی بگوییم. حق این مردم این آب و این هوا نیست. نگذاریم این ماهی های تشنه از جنگ برگشته در کنار شط های پرشوکت خوزستان تلف شوند. چهره های فرهنگی خرمشهر و آبادان امروز میهمان صفحه آخر روزنامه ایران هستند با دغدغه های بومی شان. باقی بقایتان.