روایتی از رابطه محبت آمیز خواهر احمد عزیزی با این شاعر فقید
عاشقانه زینب خواهر احمد
اشکش را در آوردم! عمدی که نه؛ حرف توی حرف شد و به خودم که آمدم، دیدم گریه می کند... وقتی تصمیم گرفتم بهش زنگ بزنم، اول توی اینترنت گشتی زدم و به عکس هایش نگاه کردم؛ چهره اش به دلم نشست واز لبخندهای مداوم و همیشگی اش در بیشتر عکس ها با خودم گفتم، عجب خواهری، بعد دلم خواست، کاش کنارش بودم و بغلش می کردم.
دوره دانشجویی هم اتاقی ام دختری کرمانشاهی بود به نام لیلا؛ درشت استخوان با نگاهی که وقتی بهت خیره می شد، انگار پوست و گوشت و استخوان را کنار می زد و عمق وجودت را می دید، لیلا هم بیشتر وقت ها لبخندی بر لب داشت، حتی وقتی که روزهای سخت و تلخی را تجربه می کرد. با ذهنیتی که از لیلا داشتم، عکس
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.