آرشیو یکشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۷، شماره ۲۱۹۵۸
معارف
۶
خاطراتی از رهبر معظم انقلاب

ماجرای تلفن کردن رهبر انقلاب به رئیس بنیاد شهید

با خورشید انقلاب

یک بار در ماه مبارک رمضان خدمت رهبری رسیده بودیم و همانطور که می دانید بسیاری از افراد در این ماه کار خود را کم می کنند اما ایشان در همین ماه مبارک رمضان همه برنامه هایشان برقرار است، از نمازهای جماعت تا ملاقات های مختلف که همه این برنامه ها سنگینی خاص خود را دارد.

نمونه آن ملاقات ایشان با خانواده شهدا و جانبازان در این ماه رمضان بود که حدود 300 نفر طی چند ساعت یک به یک با ایشان ملاقات کردند و آقا در طول این مدت سرپا ایستاده بودند، خود من با اینکه چند سال از ایشان کوچک تر هستم، اما به خاطر درد در ناحیه زانو و کمر چندین بار برای استراحت به کناری رفتم ولی آقا در طول این مدت در حال ایستاده و با حوصله با تمام اعضای خانواده این شهدا و جانبازان صحبت کرده و مهربانی و تفقد متناسب باحال و سن آنها داشتند.

پیگیری تلفنی مشکل خانواده شهید

آن دیدار تا مغرب طول کشید و آقا در نماز جماعت و بعد هم در سفره افطار با آنها نشستند، بعد از افطار جمعیت متفرق شد و من به دفتر کارم در بنیاد شهید رفتم تا کارهایم را جمع کرده و به منزل بروم، همان زمان تلفن زنگ زد، من صدای کسی را شنیدم که باور نمی کردم، در این چند ثانیه که توانستم در قبال صدایی که می شنوم خود را پیدا کنم، به اندازه چند ساعت برای من گذشت تا باور کنم درست می شنوم، چون ما بیش از 5 ساعت خدمت ایشان بودیم و سابقه نداشت خودشان شخصا تلفن کنند، اما باید باور می کردم که رهبر معظم انقلاب پشت خط هستند.

ایشان فرمودند: همسر فلان شهید فلان مشکل برایش پیش آمده که شما این را پیگیری و حل کنید، در حالی که آقا می توانستند این کار را فردا در آن نامه پی نوشت کرده و از طریق دفترشان به دبیرخانه بنیاد شهید بفرستند تا اینگونه به دست من برسد، اما این موضوع چند روز طول می کشید لذا رهبر انقلاب تحمل نداشتند که آن همسر شهید مجددا متحمل این رنج شوند.

بنابراین خودشان شخصا تلفن و پیگیری کردند که این موضوع حل شود، متوجه شدم بعد از چند ساعت که ایشان سرپا ایستاده بودند و پس از اتمام مراسم به جای استراحت، تازه مشغول خواندن نامه های آنها شده اند، ایشان قبلا به من تاکید کردند این موارد مشابه را شخصا تا آخر پیگیری کنید تا به نتیجه برسد لذا وقتی من دیدم که آقا چنین اهتمامی دارند به خود اجازه ندادم که شب به منزل بروم و ماندم و با پیگیری های مختلف مسئله حل و فصل شد.

2- 3 شب بعد که به مناسبت دیگری برای افطار خدمت رهبر معظم انقلاب رسیده بودیم به ایشان عرض کردم آن مسئله ای که فرموده بودید فراتر ازآنچه گفتید حل شد و من نشاط و خوشحالی زائدالوصفی در چهره ایشان مشاهده کردم که نظیر آن را به یاد ندارم.

هیچ مسئولی به اندازه رهبر انقلاب به خانواده شهدا سرکشی نمی کند

بنده نزدیک 25 سال در بنیاد شهید بودم و گواهی می دهم که هیچ کسی در نظام جمهوری اسلامی به اندازه رهبر معظم انقلاب با خانواده شهدا انس نداشت و به اندازه ایشان به آنها سرکشی نمی کند؛ چه با حضور در منازل آنها و چه در قالب دیدارهای جمعی، فقط از مجموع ملاقات های رهبر انقلاب با خانواده شهدای مسیحی و ارمنی یک کتاب درآمده است.

این دیدارهای خصوصی در منازل شهدا و دیدارهای جمعی خانواده شهدا و ایثارگران در همه استان ها نیز جریان داشته است و واقعا انسان از برکت در عمر و اوقات امام خامنه ای شگفت زده می شود و علیرغم اینکه هیچ مسئولی به اندازه ایشان سنگینی و گستردگی انواع مشاغل را ندارد اما در بسیاری از امور ازجمله درباره دیدار با خانواده شهدا و ایثارگران هیچ مسئولی را در حد ایشان سراغ ندارم.

رهبر انقلاب ظرف این مدت به تمام استان های کشور رفته اند و در هر سفر استانی ملاقات خاصی با مجموعه خانواده شهدا و ایثارگران داشته اند و در همین دیدارهای استانی هم به منازل تعدادی از خانواده شهدا می رفتند و بنده در چندین سفر توفیق همراهی داشتم.

گاهی هم وقتی خانواده متوجه می شدند قرار است حضرت آقا به منزلشان بیاید همه اقوام خود را خبر می کردند و طبعا جلسه طولانی و به آخر شب کشیده می شد، یک شب که در چندین منزل شهید حضور یافتند؛ وقتی آخر شب از این دیدارها برمی گشتیم، آن لحظه که می خواستیم از آقا جدا شویم ایشان با شورونشاط خاصی گفتند «امشب کیف کردید» معلوم بود ایشان از دیدار و انس با خانواده شهدا و شنیدن حرف های آنها لذت زیادی می بردند.

* حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن رحیمیان، عضو ارشد بیت امام خمینی و رئیس اسبق بنیاد شهید، گفت وگو با خبرگزاری فارس 1397/3/19