آرشیو چهارشنبه ۱۰ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۵۱۶۷
صفحه اول
۱
سرمقاله

جنگ زرد

مهدی عرفاتی

«هیچ شرطی وجود ندارد؛ اگر آنها بخواهند ملاقات کنند، ما هم ملاقات می کنیم. این هم برای کشور(آمریکا) خوب است، هم برای آنها(ایران)، هم برای ما و هم برای جهان..» اینها حرفهای جدید ترامپ است که دوشنبه شب در یک کنفرانس خبری مشترک با نخست وزیر ایتالیا در واشنگتن، پرانتزی باز کرد و گشاده دستانه!

پیشنهاد بدون پیش شرط مذاکره با ایران را روی میز گذاشت. این همان ترامپی است که هفته های قبل در پاسخ به هشدار نفتی رئیس جمهور کشورمان از کوره در رفت و در توئیتی با حروف بزرگ انگلیسی، مستقیما روحانی را خطاب قرار داد و گفت: «هرگز و هرگز ایالات متحده را تهدید نکن، وگرنه بلایی سرتان خواهد آمد که کمتر کسی در تاریخ متحمل شده است.» این دو موضع ترامپ که علی الظاهر در تقابل و تزاحم با هم قرار دارند، اتفاقا نقطه عطف نقشه ایالات متحده برای ایران است. به عبارتی همه طراحی دشمن برای ایران ما و رمز و راز شرایط خاص امروز کشور و نسبتش با جبهه دشمنان ریز و درشت مان، به محدوده همین دو نقطه ی تهدید(جنگ) تا تطمیع(مذاکره) ختم می شود. در «نقطه تهدید»، با تصویری عصبانی و از کوره دررفته رئیس جمهور آمریکا مواجهیم که برجام را پاره کرده و چماق را برداشته و از گوشه پرده تیر و ترکش و موشک نشان مان می دهد. اما تصویر ترامپ خشمگین، به تنهایی تصویر کاملی نیست. او اتفاقا بیش از آنکه اهل جنگ و درگیری باشد، اهل محاسبه و حساب و کتاب است، خط و نشان می کشد، ژست هم می گیرد و شاید حتی نیمچه اقدامی هم بکند(دقیقا همان مدلی که با کره شمالی رفتار کرد) اما همه اینها ابزارهایی هستند برای معامله. بعلاوه اینکه جامعه نظامیان آمریکا و استراتژیست های عاقل دستگاه حاکمه این کشور بارها گفته اند که گزینه جنگ در برابر ایران به هیچ وجه مطرح نیست. بنا به گزارش روزنامه آمریکایی واشنگتن پست بر اساس برآوردها و ارزیابی های وزارت دفاع آمریکا، جنگ با ایران به هیچ وجه قابل تصور نیست و عواقب چنین جنگی خیلی دشوارتر از آنچه پیش بینی می شود، خواهد بود... ترامپ اینها را خوب می داند و رویه و عملکردش هم در این مدت نشان داده رجزخوانی هایش بیشتر برای بالابردن قیمت معامله است.

اما روی دیگر ماجرا، تصویر امروز ایران است. همانها که در یک دست، تصویر ترامپ چماق به دست را بالا برده اند و جامعه را از جنگی قریب الوقوع می ترسانند، در دست دیگر، تصویری پریشان و در آستانه فروپاشی از ایران ارائه می کنند.

در این اوضاع، حتما به مدد بلبشوی بازار ارز و سکه و برخی بی تدبیری ها و البته پمپاژ خبرهای سیاه در رسانه های داخلی و خارجی و شبکه های اجتماعی، ساختن چنین تصویری کار سختی نیست. حالا در نظر بگیرید در شرایط توصیفی، ترامپ از خر شیطان پیاده شود و پیشنهاد بدون شرط مذاکره با مسئولان ایران را بدهد و این خبر خوش، حال آشفته دلار را هم کمی خوب کند و کلی تحلیلگر و استراتژیست هم در رسانه ها - از روزنامه های وطنی گرفته تا بی.بی.سی- در وصف چنین موقعیتی بگویند و بنویسند... اینها که گفته شد سلسله مراحل شکل گیری خط تسلیم است که یک سرش تهدید توخالی جنگ و سر دیگرش تطمیع توخالی تر مذاکره است. خیلی پیچیده نیست فهم این ماجرا که برخلاف دوگانه جنگ و مذاکره، این دوگانه «عدم جنگ - مذاکره» است که واقعی است. اتفاقا مذاکره ای که حاصل آن خالی شدن دست ایران از همه ابزارهای قدرت داخلی و منطقه ای و بین المللی باشد، می تواند کشور را در آستانه جنگ قرار دهد. مردم ایران پای چنین میز مذاکره ای نخواهند نشست.

*سردبیر