آرشیو سه‌شنبه ۱۳‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۱۷۵
صفحه آخر
۱۶
حرف تو حرف

بلای جان سیاست

حجت الاسلام سید محمدعلی ابطحی

سال 90 بود. هنوز اتفاقات سال 88 زنده بود و مساله عمومی جامعه. دادگاه ها و محاکمه ها در یاد مردم بود، سوار تاکسی شدم. راننده یک نگاهی به سر تا پای من کرد. شناخته بود و از دادگاه ها یادش آمد. احوالپرسی کرد و گفت شماها که توی هتل بودید و برای اینکه مردم را بترسانند، روز دادگاه آوردندتان پشت تلویزیون. فکر کردم دست انداخته. کمی بیشتر که حرف زدیم، دیدم واقعا معتقد است حکومت اینقدر پیچیده است که آن همه مسوولان نظام را به ظاهر زندانی کرده و این کار با توافق طرفین بوده است که کشور آرام شود. با خودم گفتم ای کاش دنیای سیاست چنین عاقل و پیچیده ای داشتیم. الان که شبکه های اجتماعی زیاد شده است و کلی تحصیلکرده در شبکه های اجتماعی حضور دارند و معمولا تصور می کنند اگر اظهارنظری نکنند مخاطبان تصور می کنند آنها خدای نا کرده لال هستند، تا دل تان بخواهد تحلیل گرانی هستند که به جای توهم توطئه، توهم قدرت و پیچیدگی بی سابقه و بی نظیری برای دست اندرکاران حکومت قائل هستند. ظاهر نظرات هم مخالفت های تند با حکومت است. شعار اصلی شان هم ماجرای کرباس است که سر و ته آن یک جور است.

از بس در گروه های یکطرفه غرق هستند و هشتگ و کمپین زده اند که همه چیز تمام است، مرتب هشدارباش می دهند که هر کس غیر از حرف های آنان را بزند، هرچند منتقد باشد، نوعی سوپاپ است که خود حاکمیت آن را آفریده: اختلاف مجلس و دولت ساختگی است. حصر دروغ است. اصلاح طلب و اصولگرا ساخته حکومت است و همه دعواها و سوال و جواب و همه چیز برای دور کردن جامعه از سقوط توهمی آنان است. این همان ورژن توهم توطئه ای است که بارها در بخشی از مدیران هم دیده ایم. آنها هم که قصه ای با سر دراز دارند و به خاطر تفکر آنان نیروهای دلسوزی با تفکر توهم توطئه از خدمت به کشور محروم ماندند. هر کسی بتواند تلاش کند که حاکمیت و جامعه مخاطب مجازی را واقع بین کند، کار بزرگی کرده است.