آرشیو یکشنبه ۱۸‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۳۲۳۹
تخته سفید
۱۲
نگاه

ذبح فرهنگی سمپادی ها

دکتر بتول زمانی

یک بار در کودکی شاهد ذبح گوسفندی بودم؛ با تعجب از پدرم پرسیدم: بابا همه حیوان ها را این جوری سر می برند؟ جواب داد: بله مگر اینکه حیوان خیلی بزرگ و پرزور باشد. سوال بعدی من این بود که اگه قوی و پرزور باشد، آن وقت چه کار می کنند؟ بابا پاسخ داد اگر چندنفری حریف نشوند که آن را بخوابانند و دست و پاهایش را ببندند معمولا به یکی از رگ های حیوان کاردی می کشند؛ بر اثر این کار و خونریزی زیاد حیوان بی حال شده و آماده بسته شدن دست و پا خواهد شد.

این روز ها بخشنامه ساماندهی نیروی انسانی همان تیغی است که بر رگ مدارس سمپاد کشیده شده است و سبب ازحال رفتن این موجود قدرتمند خواهد شد. قصه ای که در بهمن 96 آغاز شد و با شعار حذف استرس در مدارس موجی به راه انداخت اما اغلب به نتیجه آن پرداخته نمی شد. کم کم موضوع مشخص شد؛ هدف حذف مدارس سمپاد بود. با تحرکات شکل گرفته توسط والدین و دانش آموزان و دانش آموختگان و ورود برخی نهادهای حاکمیتی این موضوع متوقف شد اما این پایان ماجرا نبود.

مرحله بعدی برگزاری آزمون ورودی پایه هفتم بود که طی یک اتفاق عجیب مرکز ملی استعدادهای درخشان که متولی اصلی برگزاری آزمون است، کنار رفت و به گفته فاطمه مهاجرانی «یک تیم متخصص» طراحی آن را بر عهده گرفتند! معنی تیم تخصصی اکنون برای ما کاملا مشخص است.

هیچ کدام از این ضربه ها نتوانست این موجود قوی را از پای در بیاورد اما این بار به بهانه کمبود نیروی انسانی و واژه همیشگی عدالت آموزشی در بخشنامه ساماندهی نیروی انسانی مدارس سمپاد مثل مدارس عادی در نظر گرفته شده است و به همین دلیل همه عوامل اجرائی خود را از دست خواهد داد.

این همان تیغی است که بر رگ این موجود قوی کشیدند تا آرام و بی صدا از خون انگیزه و ایده خالی شود و وزارت محترم آموزش وپرورش به «عدالت آموزشی» مورد نظرش برسد.

آنچه نگاشته شد به هیج عنوان سیاسی نیست و روایت معلمی دلسوخته است که اثر مدارس سمپاد بر جامعه آموزشی را دیده است.

امیدوارم پس از ذبح این موجود قوی و موثر ساکنان وزارتخانه به سایر امور و وظایف بپردازند و در بقیه موارد نیز به همین اندازه پشتکار داشته باشند.