آرزوهای بربادرفته
(39)قسمت سی و نهم/ گفته پیرمرد را به یاد آورد که از شخصیت و دست و دل پاکی برادر همزادش تعریف می کرد تصمیم گرفت در این باره تفحص کند. روز بعد با نشانی که از پیرمرد گرفته بود شرکت مورد نظر را در یکی از خیابان های منطقه شمال شهر پیدا کرد و در اطرافش پرسه زد تا بهانه ای برای ورود به این شرکت به دست بیاورد اما به خاطر شباهتی که به برادرش داشت نمی دانست چه کند.
پس از ساعتی سرگشتگی و انتظار و بالا و پایین رفتن در خیابان چشمش به مردی سالخورده افتاد که از در ورودی ساختمان شرکت بیرون آمد و در چند قدمی وارد یک سوپرمارکت شد. با عینک تیره ای که همراهش بود چشم هایش را پوشاند و بسرعت خودش را به سوپر رساند. سر و وضعش نشان می داد که باید یکی از کارکنان ساده شرکت باشد. کنارش ایستاد و با گردن خمیده و سر فروافتاده گفت:
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.