آرشیو پنجشنبه ۳ آبان ۱۳۹۷، شماره ۲۲۰۳۵
معارف
۶
پرسش و پاسخ

فقط بنده خدا

پرسش:

معنا و مفهوم این سخن امام علی(ع) که می فرماید: بنده دیگری مباش درحالی که خداوند تو را آزاد آفریده است، چیست؟

پاسخ:

1- آنچه در این پرسش مطرح شده، سفارش امام علی(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) است: «و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا» بنده دیگری مباش درحالی که خداوند تو را آزاد آفرید. (تحف العقول، ص 77) (نهج البلاغه - نامه 31)

2- آزادی موضوعی انسانی و به معنای نفی تسلط دیگری بر شخص است. جعل در اینجا به معنای «خلق» است؛ یعنی آزادی ودیعه ای است الهی که هنگام خلقت، در وجود و سرشت انسان نهاده شده است. از نظر علی(ع) بنده غیرخدا بودن با آزادی منافات دارد؛ چراکه انسان ها در انسانیت مشترک اند، و عبودیت و بندگی فقط دربرابر خدا جایز است.

امام علی(ع) در وصیت نامه اش به امام حسن مجتبی(ع)، آزادی شخصی را با آزادی تکوینی ازسوی خداوند گره می زند و می فرماید: بنده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است؛ یعنی نفس خویش را از هر زبونی و سستی گرامی دار، هرچند تو را به نعمت های بی شمار برساند؛ زیرا هرگز بر آنچه از نفس خویش صرف می کنی، عوض نخواهی یافت. به بیان دیگر، امام(ع) درصدد بیان این مهم است که خداوند انسان را کریم آفرید و او را گرامی داشت، به او آزادی و اختیار عطا نمود، بر بسیاری از موجودات نظام هستی برتری بخشید. این نفس کریم را نباید در برابر خواسته های نفسانی که انسان را وام دار دیگران می کند حقیر نمود؛ یعنی مواظب باش خواهش های نفسانی خود را وام دار دیگران نکند. تا از آن حریت و آزادی به ذلت و زبونی بیفتی.

نیز آن حضرت در جایی دیگر فرمود: «الهی کفی لی عزا ان اکون لک عبدا و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا» پروردگارا! مرا این عزت بس که بنده تو باشم و این فخرم بس که پروردگارم تو باشی! (خصال، شیخ صدوق، ج 2، ص 420)

در بینش توحیدی علی(ع)، آزادی حقیقی این است که انسان عبد خدا باشد؛ زیرا در سایه این بندگی است که از هر قید و بند ذلت بار آزاد می شود.

3- براساس برخی از روایات، معنای دیگر این سخن آن است که گفته های دیگران را بدون تحقیق و کورکورانه قبول نکنید تا مانند بنده ای برای آنها نباشید. امام باقر(ع) در این باره در تفسیر آیه: «اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله» (توبه - 31) می فرماید: «و الله ما صلوا لهم و لاصاموا و لکن اطاعوهم فی معصیه الله» به خدا سوگند که برای ایشان نماز نگزاردند و روزه نگرفتند، بلکه در معصیت خدا از ایشان اطاعت کردند. (محاسن، برقی، ج 1، ص 246)

ابوبصیر می گوید؛ از امام صادق(ع) درباره همین آیه پرسیدم، فرمود: به خدا که عالمان یهود آن مردم را به پرستش خود نخواندند، و اگر به پرستش خود می خواندند مردم پذیرا نمی شدند، بلکه آنان حرام را برایشان حلال و حلال را حرام کردند؛ این بود که آن مردم نادانسته آنان را عبادت کردند. (همان)

4- البته، گفتنی است که مفهوم این روایات گوش ندادن و بهره نگرفتن از سخنان عالمان دین نیست؛ چراکه عالمان مردم را به خدا و تعالیم الهی می خوانند که شنیدن تعالیم الهی عبودیت و بندگی خدا را به دنبال خواهد داشت، نه بندگی غیر خدا را: «من اصغی الی ناطق فقد عبد ابلیس». هر کس گوش فرا دهد به حرف های سخنوری در حقیقت او را بندگی کرده است. اگر ناطق از خداوند می گوید، شنونده خدا را بندگی کرده و اگر از شیطان می گوید شیطان را بندگی نموده است. (کافی، ج 6، ص 434)