آرشیو شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۷، شماره ۴۲۳۳
هنر و ادبیات
۹
مکث

دو کتاب با ترجمه سیمین دانشور

رمز موفق زیستن، اثری از دیل کارنگی با ترجمه سیمین دانشور است که چاپ دومش، چند روز پیش از سوی انتشارات روزنه روانه بازار کتاب شد.

این کتاب معروف ترین و پرخواننده ترین کتاب های دیل کارنگی، نویسنده و روانشناس امریکایی است. او در این اثر، شرح حال مردان بزرگ را به صورت مقاله های مختصر درآورده که حداکثر در مدت 5 دقیقه می توان خواند. در پشت نویس این کتاب آمده است: شما هر چقدر مایوس و بدبین و وازده باشید با خواندن یکی دو تا از این شرح حال های کوچک، آن قدرت و اراده را خواهید یافت که یکی دو ماه، دیو یاس و ناامیدی را از خود برانید و با اراده شوید. نکته جالب توجه درباره این کتاب، توجه کارنگی به شخصیت های ادبی و هنری است. کارنگی تلاش کرده است که دلایل موفقیت چهره هایی چون ویلیام شکسپیر، سامرست موام، لئو تولستوی، هلن کلر، جک لندن، مارک تواین، چارلز دیکنز، سینکلرلویس و…را برای خواننده اش شرح دهد. غلامرضا امامی، نویسنده و مترجم شناخته شده کشور در مقدمه ای که بر این کتاب نوشته، از چگونگی انتشار این اثر گفته است. امامی می گوید: «سال پیش از پرواز، زنده یاد سیمین دانشور در دیداری با شوق، سخن از گردآوری نوشته ها و ترجمه های پراکنده و کتاب های نایابش به میان آورد. بزرگ بانوی اهل قلم، از سرمهر دیرین، این مهم را به من سپرد و خواست آن را به انجام برسانم و در یادداشتی کتبی نوشت که بر نشر این کتاب و چند کتاب دیگر نظارت داشته باشم و آن هارا به چاپ بسپرم. در این کتاب، غلط های ناخواسته تصحیح شد و رسم الخط رایج و ویرایشی نو به کار گرفته شد. در آغاز کتاب برای آشنایی بیشتر خوانندگان فرزانه آثارش، سالشمار زندگی نیز اضافه شد…» کارنگی در بخشی از فصل مربوط به خالق «سپیددندان» یعنی جک لندن می نویسد: «کمی پیش از نود سال قبل، پسر بی سروپایی سوار میله های زیر یک قطار باری شد و به «بوفالو» رفت و آن جا از هر دری به گدایی غذای روزانه پرداخت. پلیس او را به جرم ولگردی بازداشت و یک قاضی او را به 30 روز حبس با اعمال شاقه در زندان تادیبی محکوم کرد. 30 روز تمام او سنگ های سخت را شکست و غیر ازنان و آب چیزی نداشت که بخورد اما شش سال بعد، فقط شش سال بعد، فکرش را بکنید، این پسر لات، این بی سرو پایی که فرفره بازی می کرد و قاب می انداخت در ساحل غربی امریکا، معروف ترین مردی شد که همه دنبالش می گشتند…»

کتاب دیگری که به تازگی از سوی نشر روزنه منتشر شده، نمایشنامه«سرباز شکلاتی» اثر مشهور جرج برنارد شاو است. جلال آل احمد در بخشی از مقدمه مفصل این کتاب نوشته است: «این نمایشنامه در متن انگلیسی«سلاح و مرد» نام دارد.

خود نویسنده درباره اسم گذاری، علت و طرز انتشار آن می نویسد: من که تا آن وقت جز نمایشنامه های ناشاد چیز دیگری در دست نداشتم، به عجله نخستین نمایشنامه شاد خود را کامل کردم و آن را سلاح و مرد نامیدم و این اسم را از سطر ویرژیل اثر درایدن گرفته ام» آل احمد در بخشی دیگر از مقدمه نوشته است:«به داستان ها و قصه های برناردشاو کاری ندارم. ولی از نمایشنامه های او تاکنون تنها «بارسیب» به فارسی درآمده که آن هم با ظاهری محقر و فقیرانه چاپ شده است. من ترجمه کار دیگری از او را، چه داستان باشد و چه نمایشنامه سراغ ندارم. در صورتی که بهترین کارهای این نویسنده نمایشنامه های اوست. تعداد این نمایشنامه ها هم چندان کم نیست.» آدم هایی که درآثار برناردشاو می آیند و می روند، از هر طبقه ای که باشند می دانند چه می خواهند. آدم های بی گناه و معصومی نیستند که گرفتار دست سرنوشت شده باشند. اصلا سرنوشت درکارهای او نقشی ندارد. همه هدف های خودشان را می شناسند و با شعور و ادراکی متناسب با وضع خودشان درصدد به دست آوردن آنند. در این نمایشنامه انسان های شاو، اگر به جنگ رفته اند، پیداست که بر خلاف میل خود دست به چنین کاری زده اند. پیداست که درمکان مناسب خود نیستند. آدم هایی هستند که وقتی سلاح به دوش گرفته اند به صورت مسخره ای درآمده اند و از صورت انسانی خود خارج شده اند و برای روپوش گذاشتن به همین مسخرگی است که دایما به خودشان و به یکدیگر تلقین می کنند که در این جنگ وظیفه خود را انجام دادیم و بهترین کاری که می توانستیم کردیم.

در پشت نویس کتاب آمده است: این نمایشنامه مسخره ای است از جنگ. تخطئه انسانی است که سلاح به دوش می گیرد و خودش هم نمی داند چرا و برای چه و برای که کشته می شود و کشتار می کند.