آرشیو یکشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۷، شماره ۴۲۴۵
صفحه اول
۱
سرمقاله

دلایل کاهش قیمت دلار

میثم رادپور

پیش بینی روند دلار طی روزها و هفته های آتی بسیار سخت است. با توجه به اینکه دلار افزایش قیمت بالایی داشت، کاهش اخیر قیمت دلار تا کانال 10 هزار تومان جدی به نظر می رسید. زمانی که کاهش یا افزایشی در قیمت ها ایجاد شود، در ابتدا بازار با مقاومت قیمتی روبه رو خواهد شد و بعد از آن با اصلاحاتی که در بازار ایجاد می شود، مقاومت های قیمتی نیز کمتر خواهد شد؛ به بیان دیگر بعد از اینکه تقریبا آشکار شد که…

قیمت های دلار روند افزایشی نخواهند داشت، حمایت بازار از قیمت های جدید نیز بیشتر شد. اتفاقی که در کوتاه مدت برای بازار ارز می افتد این است که وقتی نوسان قیمتی (با این شدت) رخ می دهد، بسیاری از افرادی که فروشنده بالقوه هستند، سریع تر به جریان فروش اضافه می شوند زیرا بر این باورند که سطوح حمایتی از کاهش (بیشتر) قیمت دلار، افزایش خواهد یافت؛ به بیان دیگر، به لحاظ فنی کاهش قیمت دلار تحت حمایت فعالان و کنشگران بازار است چرا که می دانند حباب ارزی باید تخلیه شود تا قیمت های اصلی خود نمایی کنند. نکته دیگر این است که انتظار نمی رود قیمت دلار ریزش بیش از اینها به خود ببیند و به سطح اولیه قبل از نوسان برگردد. به هر حال کاهش قیمت دلار از حدود 19 هزار تومان به کانال 10 هزار تومان، افت شدیدی برای این بازار طی چند ماه اخیر محسوب می شود.

نکته دیگر، تاثیر بخشنامه اخیر بانک مرکزی بر بازار ارز است. طی این بخشنامه سقف معاملات در صرافی ها تا سقف یک میلیون یورو انجام می شود. اتفاقی که برای بازار دلار افتاد (از ابتدای امسال تا به امروز) به صورت مستقیم و غیر مستقیم متاثر از بخشنامه ها و دستور العمل های بانک مرکزی است. هر چقدر سقف ها و محدودیت هایی که بانک مرکزی ایجاد کرد، برداشته شود ممکن است نرخ های ارز (نه فقط دلار) کاهش های بیشتری را تجربه کنند. یکی از محدودیت هایی که باعث جهش قیمتی شد، اعلام قاچاق بودن خرید و فروش ارز در بازار آزاد بود. عدم دسترسی به دلار آزاد برای مردم، نمونه دیگر محدودیت هایی بود که برای خرید و فروش دلار اعمال شد که نتیجه عکس داد. شاید بتوان به جرات گفت یکی از دلایل فنی افزایش ناگهانی نرخ ارز، قید و بندهای اعمالی توسط بانک مرکزی بر بازار آزاد بود؛ قید و بندهایی که آثاری جز تنش بر بازار آزاد نداشته و نخواهد داشت. این گزاره فقط مختص به بازار ارز نیست. در بازاری که به طور طبیعی تقاضا وجود دارد، اگر قید و بندهایی بر عرضه اعمال کنیم، ثبات آن بازار از بین می رود و دچار آشوب و هرج و مرج می شود؛ البته لازم به ذکر است که بخشنامه های چند ماه اخیر با هدف کنترل و مدیریت بازار ارز بود ، اما به دلیل ماهیتی که بازار ارز دارد، نتیجه عکس داد و در مقاطعی نیز نوسان بازار را شدت بیشتری بخشید. دقیقا زمانی که بازار نیاز داشت جریان عرضه ارز در آن شکل بگیرد، با بخشنامه های بانک مرکزی جلوی این کار گرفته شد. این کار برای ثبات بخشیدن به بازار ارز خوب و لازم است. طی این مدت نیز بسیاری از کارشناسان معتقد بودند که اقدامات بانک مرکزی برای محدود ساختن مبادلات ارزی، مدیریت بازار را در کوتاه مدت با مشکل مواجه می کند.

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که بانک مرکزی به دلایلی نمی تواند کار جدی برای مدیریت و ثبات بخشی به بازار ارز انجام دهد. کنترل بازاری که در آستانه جهش های جدی قرار دارد، بسیار سخت است بنابراین ساده ترین راهکار را برای کنترل بازار انتخاب می کند که صدور بخشنامه است. اقدام اخیر بانک مرکزی و ایجاد سقف معاملات ارزی تا سقف یک میلیون یورو را باید به فال نیک گرفت چرا که این نهاد پولی و مالی به این نتیجه رسیده است که قید و بند معاملاتی ، کلاف بازار ارز را سردرگم تر می کند.

در پایان باید به نکاتی اشاره کنم؛، اول اینکه اقداماتی که بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز باید انجام دهد ، مجموعه ای از سیاست های بلندمدت است. نباید انتظار داشت که بانک مرکزی طی کوتاه مدت بتواند بر مشکلات فائق آید. مشکل بازار ارز، فارغ از اینکه مشکلات اقتصادی نیز بر این نهاد تاثیرگذار است، رژیم و ساختار ارزی (نرخ ارز تثبیت شده) نیز بر پیچیدگی بازار می افزاید. خروجی این ساختار، تصمیمات و رژیم ارزی ، همان چیزی است که در بازار شاهد بودیم و بعد از دوره ای که بازار در آرامش نسبی سپری کرد، به یک باره جهشی رخ داد و تقریبا همه معادلات ارزی را به هم زد. اما نباید از این مهم غافل شد که اقدامات اخیر بانک مرکزی در راستای جبران تبعات سیاست های چند ماه اخیر این نهاد بر بازار ارز بوده است. جای خالی قوانین محکم و پرنفوذ مالی مانند قوانین مبارزه با پولشویی، مالیاتی و… در این بین بسیار حس می شود. در پایان به جهت اهمیت مجددا تکرار می کنم که سامان بخشیدن بازار ارز یک اقدام بلندمدت است و اقدامات کوچک و مقطعی نمی تواند بازار ارز را به تعادل برساند. از طرف دیگر نوسان در بازار ارز نیز بر قیمت سایر کالاها تاثیرگذار بوده و با توجه به کاهش قیمت ارز همچنان قیمت کالاها در بازار بالا است.

نکته آخر این است که ساختار بازار ارز، رژیم ارزی، قوانین مالیاتی و مالی و… نیز بر مدت زمان لازم برای ثبات بخشی به بازار ارز تاثیرگذار هستند.