آرشیو یکشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۷، شماره ۲۲۰۷۵
اخبار کشور
۱۱
خوان حکمت

راه شناخت عاقل و احمق در گفتار

حضرت امیر(ع) درکلمه چهلم نهج البلاغه فرمود: «لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه؛ زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد در حالی که قلب احمق پشت زبان اوست »؛(1) عقل چیز بسیار خوبی است، حمق چیز بسیار بدی است.قرآن کریم نه تنها از عقل حمایت کرد و عاقل را ستود، فرمود کار به دست عقل نیست، کار به دست عاقل نیست؛ کار به دست (لقوم یعقلون)(2) است. یک وقت است کسی می خواهد کار شخصی انجام بدهد، عقل او و عاقل بودن او مشکل او را حل می کند اما کشور با عقل حل نمی شود. کشور با عاقل حل نمی شود؛ کشور با (لقوم یعقلون) حل می شود. ما قوم تازی و فارسی داریم؛ اما قوم عاقل نداریم. در آیات این قوم به معنی نژاد نیست. این قوم، یعنی قائم «بالعقل». این قائم «بالعقل» کم است؛ یعنی قیام و قعودش، همه شئونش عاقلانه باشد. این (لقوم)، یعنی این! وگرنه ما قوم عرب داریم، عجم داریم، ترک داریم؛ اما یک قوم و نژادی به اسم قوم عاقل نداریم. این قوم به معنی نژاد شناسنامه ای نیست، این قوم از واژه قیام است.

در سوره مبارکه «نحل» فرمود این دین یک سلسله افراد عادل می پروراند که این به درد پیش نمازی می خورد که (إن الله یامر بالعدل و الإحسان)(3) از آن، دیگر بیشتر از این کاری ساخته نیست.اگر پرونده ای به او بدهید از او ساخته نیست.

در سوره مبارکه «حدید» فرمود این آیات و احکام را فرستادیم: (لیقوم الناس بالقسط)؛(4) این باید قائم «بالقسط» باشد؛ لذا می بینید برخی از بزرگان فقه ما وقتی مسئله قضا را مطرح می کنند، با آنچه در مسئله عبادات مطرح می کنند فرق است. بر چه کسی نماز واجب است و بر چه کسی روزه واجب است؟ کسی که بالغ و عاقل باشد؛ اما چه کسی می تواند پرونده قضایی را به عهده بگیرد؟ او اگر عاقل باشد لیاقت ندارد. «یعتبر فی القاضی کمال العقل»؛(5) این «کمال العقل» را که در نماز و روزه ذکر نمی کنند. این مربوط به سوره مبارکه «حدید» است که (لیقوم الناس بالقسط)، تا قائم «بالقسط» باشد و اگر پرونده اختلاسی میلیاردی شد، این آقا باید در کمال عقل باشد. این را در سوره مبارکه «نساء» و اینها فرمود که هیچ چیزی شما را از پا در نیاورد. هم (قوامین بالقسط شهداء لله؛ کاملا قیام به عدالت کنید! برای خدا شهادت دهید )(6)، هم (قوامین لله شهداء بالقسط؛ برای خدا به عدالت برخیزید [و] به عدالت‏ شهادت دهید).(7)

قیام حضرت حجت (ع) با نام قائم

شخصی که عادل است برای پیش نمازی خوب است.اما این دیگر نمی تواند پرونده میلیاردی پولشویی را حل کند. فرمود برای پرونده میلیاردی باید«قوام بالقسط» باشد. یعنی زیاد به قسط قیام کرد؛ یعنی اصلا ایستاده برای اینکه عدل پیاده بشود. ببینید وجود مبارک حضرت که ظهور می کند، همه ائمه طاهرین اسمای حسنایی را که در «جوشن کبیر» آمده دارند؛ اما با آن اسما نمی شود عالم را اداره کرد؛ با علیم بودن نمی شود؛ بلکه با «قائم» بودن می شود اداره کرد. حضرت قائم که ظهور می کند طوری قیام به قسط دارد که این هفت میلیارد نفر را نرم می کند؛ لذا با این نام باید قیام کرد. خدای سبحان اسمای حسنای فراوانی دارد، در «جوشن کبیر» این همه اسمای حسنا بالذات برای اوست؛ اما در سوره مبارکه «آل عمران» از آن اسما خبری نیست. چه کسی می تواند عالم را اداره کند؟ خدا. آیا خدای علیم، حکیم، رئوف؟ بله اینها هست؛ اما آن حرف اصلی را چه کسی می زند؟ (شهد الله انه لا إله إلا هو و الملائکه و اولوا العلم قائما بالقسط؛ خداوند که در کارهایش عدالت را برپاداشته گواهی داده است که معبودی شایسته پرستش جز او نیست و فرشتگان و عالمان نیز بر آن گواهی داده اند. ).(8) قیام یعنی حضور همه جانبه؛ قیام یعنی ایستادگی، نه ایستادن. ایستادن معیار نیست، ایستادگی معیار است. هیچ چیزی وجود مبارک حضرت را از ایستادگی بیرون نمی آورد؛ لذا او می تواند جهان را اداره کند. به ما هم وجود مبارک حضرت فرمود تا آنجا که می توانید قائم «بالعقل» باشید: (لقوم یعقلون).

پس این قوم به معنی قیام است نه نژاد و کار به دست قائم «بالعقل» اداره می شود، نه عاقلی که فقط طرح می دهد و اگر دو تا خطر بیاید نمی تواند مقاومت کند. اینجا هم وجود مبارک حضرت فرمود: کسی که عقلش در دهانش است. این دهان که می گویند نمودار همه اعضاست. اینکه در سوره «ق» دارد که (ما یلفظ من قول إلا لدیه ‏رقیب عتید)؛ ] آدمی] هیچ سخنی را به لفظ درنمی ‏آورد مگر اینکه مراقبی آماده نزد او [آن را ضبط می ‏کند] ،(9) یعنی این فرشته ای که رقیب است، عتید است، عتید یعنی مستعد این مراقب مستعد، آیااین فقط مراقب حرف های ماست؟آیا مراقب نگاه ما، حلال و حرام ما، موقع خوردن ما، پوشیدن ما و افعال ما نیست؟ یا چون قول، بهترین و شایع ترین فعل است؛ ما می گوییم ببین حرف این آقا چیست؟ حرف این آقا یعنی تفکر او چیست؟ مکتب او چیست؟ روش او چیست؟ سیره او چیست؟ سنت او چیست؟ می گوییم حرفش چیست؟ این قول عصاره همه افعال است: «ما یلفظ من قول و لا فعل و لا حرکه و لا إبصار و لا سمع و لا بصر إلا لدیه ‏رقیب عتید». حضرت که در اینجا می فرماید: عقل عاقل و مومن در دهان اوست، یعنی تمام کارهای او براساس قیام به عقل است(سنجیده سخن می گوید)، این می شود آدم عاقل. هم راه خودش را طی می کند، هم به دیگران نشان می دهد. نه راه دیگران را می بندد نه بیراهه می رود. فرمود عاقل یعنی عقل در دهان اوست؛ یعنی حرف که می زند، چیزی که می نویسد، کاری که انجام می دهد، عاقلانه است؛ یعنی فکر کرده، مبادی را، منابع را، مبانی را بررسی کرده، عصاره آن در دهانش است.

اینکه درباره وجود مبارک حضرت پیامبر آمده: (ما ینطق عن الهوی)؛(10)یعنی وحی در دهانش است. فعلش چه؟ قولش چه؟ رفتارش چه؟ کتابتش چه؟ نگاهش چه؟ یعنی تمام این آثار وحی در دهانش است ،در دستش است، در مشتش است؛ لذا فعل او حجت است؛ سکوت او حجت است. چرا تقریر معصوم حجت است؟ برای اینکه آنجا که می بینیم ساکت است معلوم می شود که راضی است. پس (و ما ینطق عن الهوی * إن هو)،«ما یسکت عن الهوی إلا هو وحی یوحی». این نطق حتی سکوت را هم شامل می شود. چرا تقریر معصوم حجت است؟ روشی بود که همه در جامعه دارند و حضرت نگاه کرده و هیچ حرفی نزده است. این را می گویند تقریر امام. تقیه هم که نبوده، می توانست بفرماید. پس (و ما ینطق عن الهوی * إن هو)، «ما یسکت عن الهوی إن هو إلا»، «ما ینظر عن الهوی، ان هو»، «ما یفتی»، «ما یکتب» همین طور. این طور نیست که نطق در برابر کتابت و مانند آن باشد.

عقل، امام اعضا و جوارح

حضرت فرمود: «لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه»؛ این لسان ماموم است، در بعضی از بیانات نورانی امام سجاد(ع) هم این هست که عقل قائد است.(11) قائد یعنی راهنما، رهبر. در برابر سائق که پشت سر می رود. اینکه فرمود: لسان عاقل ورای قلب اوست؛ یعنی امامتی است، یک نماز جماعتی است؛ یک انسان عاقل،عقلش امام جماعت تمام کارهای اوست. همه اعضا و جوارح، رکوع و سجودشان به تبع عقل آنهاست. فرمود پیشاپیش او عقل فتوا می دهد، بعد زبان، حرف می زند یا دست می نویسد یا پا حرکت می کند و مانند آنکه لسان عاقل، ماموم است برای امامی که آن امام ،عقل است. ورای اوست یعنی پشت سر اوست.

«و قلب الاحمق وراء لسانه»؛ احمق قلبی ندارد. امامت حرف او، همین زبان اوست، حرف می زند؛ بعد فردا هم تکذیب می کند. اینکه می بینید امروز آبروی کسی را می برند فردا تکذیب می کنند، امروز به کسی اهانت می کنند فردا تکذیب می کنند همین است. یعنی عقل در کار نیست. بعد وقتی به او گفتند این که دروغ است چرا آبروی مردم را بردی؟ تکذیب می کند. فرمود عاقل کسی است که دستگاه وجودی او، یک نماز جماعتی داشته باشد، پیشاپیش همه، آن عقل بایستد و همه اعضا و جوارح و شهود به این عقل اقتدا می کنند. اگر در ادبیات فارسی آمده «اول اندیشه وانگهی گفتار»(12) از همین بیانات نورانی حضرت امیر استفاده کردند.

اما احمق امام جماعتی ندارد، همه اش غوغاست. فقط حرف می زند، هر چه را شنید می گوید. فرمود: «کفی بالمرء کذبا ان یحدث بکل ما سمع‏»،(13) این در روایات ماست،در دروغگویی آدم همین بس که هر چه را شنید بگوید، هر چه را دید بگوید، بررسی نکند، تعقل نکند، برهان اقامه نکند.

بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق؛ 97/9/1

مرکز اطلاع رسانی اسرا

______________________________

1. نهج البلاغه صبحی صالح، حکمت40.

2. رعد، 4؛ نحل، 12 و67.

3. نحل، 90.

4. حدید، 25.

5. شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج 4، ص59.

6. نساء، 135.

7. مائده، 8.

8. آل عمران، 18.

9. ق، 18.

10. نجم، 3.

11. اعلام الدین فی صفات المومنین، ص96؛ «العقل قائد الخیر».

12. گلستان سعدی، دیباچه؛ «اول اندیشه وآنگهی گفتار*** پای بست آمده است و پس دیوار».

13. معانی الاخبار، النص، ص159.

خوان حکمت روزهای یک شنبه منتشر می شود.