آرشیو پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۷، شماره ۶۹۵۳
جهان
۱۹
پاورقی

آتش و خشم در کاخ سفید ترامپ

(236)
مایکل وولف مترجم: مهوش غلامی

یک هفته قبل از مراسم تحلیف سرانجام چنین شغلی به اسکراموچی پیشنهاد شد: مدیر دفتر روابط عمومی و امور درون-دولتی کاخ سفید. در این کار او در گروه های ذینفع طرفدار ترامپ، نماینده و سخنگوی رئیس جمهوری بود.اما دفتر امور اخلاقی کاخ سفید از این اقدام امتناع کرد - تکمیل روند فروش بیزینس او ماه ها طول می کشید و او مستقیما با نهادی مذاکره می کرد که حداقل تا قسمتی در کنترل دولت چین بود. و چون اسکاراموچی از حمایت اندکی برخوردار بود، درعمل به دیوار خورد. او با حالتی رنجور گفت این یکی از مواردی در دولت ترامپ است که مشکلات کاری فرد با شغلش در کاخ سفید تداخل پیدا می کند.و با این حال موچ با سرسختی یک فروشنده همچنان به اصرار ادامه داد. مقام نمایندگی غیر رسمی ترامپ را به خود داد. و حتی با وجودی که، در عمل، نماینده ترامپ نبود و از شرکت خودش در وال استریت هم داشت خارج می شد خود را نماینده ترامپ در وال استریت اعلام کرد. همچنین با همه در دایره داخلی اطرافیان ترامپ که مایل بودند با او در ارتباط باشند در ارتباط بود.

سوال «با موچ چه کنیم» همچنان به قوت خود باقی بود. کوشنر که در طول مبارزات انتخاباتی در برخورد با اسکاراموچی خویشتنداری بینظیری از خود نشان داده بود و از طریق دیگر رابط ها در نیویورک در جریان وفاداری مستمر اسکاراموچی قرار می گرفت، در تداوم این سوال نقش موثری داشت. پریبوس و دیگران تا ماه ژوئن اسکاراموچی را مشغول نگه داشتند و سرش را گرم کردند و بعد، خلاصه مطلب آنکه به او پیشنهاد شد معاون ارشد رئیس جمهوری و افسر ارشد استراتژی بانک صادرات-واردات امریکا شود و او هم به شکل تحقیر آمیزی مجبور به پذیرش آن شد. این بانک در واقع یک شعبه اجرایی بود که ترامپ از قدیم سوگند خورده بود آن را از بین خواهد برد. اما موچ حاضر نبود از جنگ دست بردارد: بعد از اعمال فشار و نفوذ بیشتر، به تحریک بنن مقام نمایندگی در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی به او پیشنهاد شد. همراه با این شغل یک آپارتمان بیست خوابه در کنار رودخانه سن با تمام کارکنان به او داده شد و - نکته جالب از نظر بنن این بود که - این شغل عملا فاقد هر نوع نفوذ و مسئولیتی بود.