آرشیو چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷، شماره ۳۳۱۴
ادبیات
۹

ژانر سرقت کمیک

«تبر» و «زمرد نحس» عناوین آثاری است از دانلد وست لیک، نویسنده آمریکایی آثار کمیک-جنایی، ژانری که به نظر برخی منتقدان مانند ویلیام کریستول باید جای ستایش از «وقایع نویسان عصاقورت داده و وحشت زده و شبه ژرف اندیش وضعیت بشر» را بگیرد. این دو کتاب با ترجمه هایی از محمد حیاتی و محمد عبا س آبادی اخیرا در نشر نیلوفر منتشر شده اند. دانلد وست لیک بیش از صد رمان علمی، تخیلی و جنایی و کمیک و نیز آثار غیرداستانی نوشته است. او بیشتر کتاب هایش را با نام های مستعار چاپ می کند که «ریچارد استارک» مشهورترین آن هاست. «راستش تا به حال آدم نکشته ام، مرتکب قتل نشده ام، جان کسی را نگرفته ام. عجیب این که، یک جورهایی به خودم می گویم کاش درباره این موضوع با پدرم حرف می زدم، چون او تجربه اش را داشت، چیزی که توی دنیای تجارت بهش می گوییم سابقه در حوزه تخصصی؛ توی جنگ جهانی دوم سرباز پیاده نظام بوده، موقع پیش روی نهایی از فرانسه به داخل آلمان بین سال های 45-1944نبرد را با چشم های خودش دیده، به آدم هایی با لباس های پشمی خاکستری تیره تیراندازی کرده و قطعا زخمی و لت وپارشان هم کرده و به احتمال قریب به یقین زده چندتایی شان را کشته، و به پشت سر که نگاه می کرده عذاب وجدان به خودش راه نمی داده». رمان «تبر» با این جملات آغاز می شود، رمانی که عنوانش در زبان انگلیسی ایهام دارد و به چندین معناست: تبر، اخراج، تعدیل نیرو و کاهش پرسنل و هزینه ها. که در فارسی به قول مترجمش امکان برگردان آن با این ایهامات وجود نداشته است. دانلد ادوین وست لیک (1933- 2008) طی شش دهه فعالیت نوشتن، آثار بسیاری از خود برجا گذاشت. مرگ و طنز دو مفهوم پررنگ در آثار وست لیک است که بهترین نمونه های آن را می توان در تریلرهای نوآر او پیدا کرد. رمان های این نویسنده آمریکایی بارها دست مایه آثار سینمایی مطرح در ژانر وحشت بوده و تاکنون فیلم های بسیاری برمبنای آثارش ساخته شده و رمان «تبر» نیز در سال 2008 موضوع فیلمی از کوستاوگاوراس فیلمساز یونانی- فرانسوی بوده است. او این رمان را طی سه هفته نوشت و آن طور که در مقدمه مترجم آمده است وست لیک در این مدت بسیار کج خلق و عبوس بوده است. برخی از منتقدان «تبر» را بهترین اثر او می خوانند. وست لیک در آثارش چند شخصیت مطرح دارد ازجمله پارکر و دورتموندر. رمان «زمرد نحس» از فضای زندان آغاز می شود. «دورتموندر با دستمال کاغذی دماغش را گرفت و گفت: آقای رئیس زندان، نمی دونی چقدر بابت توجه شخصی ای که این مدت بهم کردی ممنونم. نمی دانست دستمال کاغذی را چه کار کند، به همین خاطر همان طور گلوله کرده توی مشت نگهش داشت. اوتس، رئیس زندان لبخندی بشاش به او زد، از پشت میزش بلند شد، کنار دورتموندر آمد، دستی به بازویش زد و گفت: دلم به آدم هایی خوشه که می تونم نجاتشون بدم…». وست لیک، رئیس زندان را از آن تیپ کارمندان دولتی می خواند که امروزی بود، دانشگاه رفته و اصلاح طلب و آرمان گرا و سرشار از انرژی. «رئیس زندان گفت: تا دم در دروازه باهات میام. دورتموندر گفت: راضی به زحمت نیستم آقای رئیس زندان. رئیس زندان گفت: کیف می کنم که ببینم از اون دروازه رد می شی و بدونم دیگه هیچ وقت خطایی ازت سر نمی زنه، دیگه هیچ وقت برنمی گردی و بدونم یه کوچولو تو اصلاحت نقش داشتم، نمی دونی چقدر برام لذت بخشه». دورتموندر شرمنده بابت محبت رئیس زندان اما در فکر دیگر بود. او سلولش را سیصد دلار فروخته بود به خاطر لوله آب گرمی که کار می کرد و تونلی که به درمانگاه داشت. قرار بود موقع خروج از زندان پول را بگیرد اما لطف بیش از حد رئیس زندان و همراهی اش امکان کار را از بین برده بود و دورتموندر در فکر راه چاره ای بود. وست لیک، نویسنده منتخب جایزه «استاد بزرگ معمایی نویسان آمریکایی» است و در نوشتن رمان های نوآر و تریلر و معمایی و مرتبه ای فراتر از دیگر نویسندگان آمریکایی معاصرش دارد. داستان «زمرد نحس» شخصیت دورتموندر را به دنیای ادبیات معرفی کرد و «سرآغاز مجموعه ای تحسین شده بود که به فیلمی کلاسیک با هنرنمایی رابرت ردفورد تبدیل شد و ژانر ادبی جدیدی را پایه گذاری کرد: ژانر سرقت کمیک». این رمان این ژانر را ابداع و به اوج رساند و چنان که در نقدهای نیویورک تایمز آمده است این ژانر مملو از اکشن و تخیل با وست لیک متحول شد. «دورتموندر به یادماندنی ترین شخصیت آثار وست لیک است. هر بدبیاری ای که می توان برای تلاش های پرطول وتفصیل این شخصیت در سرقت هایش متصور شد مطلقا برای او رخ می دهد، آن هم به خنده دارترین و غیرمنتظره ترین نحو ممکن». نقد و نظرات این چنینی بسیارند که مجموعه وست لیک با شخصیت دورتموندر را مبدع ژانری جدید می دانند که پیش از آن سابقه ای در ادبیات نداشته است.