آرشیو سه‌شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۶۹۸۱
جهان
۲۰
پاورقی

وفاداری والاتر

(161)
جیمز کومی مترجم: مسعود میرزایی بهجت عباسی

بدون گنجینه اعتماد و اعتبار، ما هم یک بازیگر حزبی و متعصب در یک جهان متفرق و چندقطبی هستیم. وقتی ما به یک قاضی، به اعضای هیات منصفه یا کنگره می گوییم که چه دیدیم، چه شنیدیم یا چه یافتیم، آنها این گزارش ها را از یک جمهوریخواه یا دموکرات نمی شنوند. بلکه از نهادی می شنوند که از زندگی معمول امریکایی جدا و متفاوت است. اف بی آی باید در این کشور «دیگری» باشد، وگرنه ما راه خود را گم کرده و از دست رفته ایم. من همیشه این استعاره گنجینه و مخزن را به کار برده ام، چون هم عظمت و بزرگی آن را نشان می دهد و هم به این حقیقت اشاره دارد که می تواند خیلی سریع از دست برود، مثل به وجود آمدن یک سوراخ در مخزن سد که می تواند همه ذخیره آب را به هدر بدهد. من چگونه می توانم با ایستادن در پشت یک دادستان کل که به نظر می رسد از نظر سیاسی مصالحه و سازش کرده است، این گنجینه را حفظ کنم؟ اف بی آی مستقل و غیر سیاسی بوده و مردم امریکا باید این را به عینه ببینند. من برای محافظت از این گنجینه، تصمیمی گرفتم. لازم بود به طور مشهود از خانم لینچ دوری کنم و کاری را انجام دهم که تا قبل از سال 2016 حتی نمی توانستم تصورش را هم بکنم: اف بی آی جداگانه و در سریع ترین زمان ممکن دیدگاه های خود را با علنی کردن پیشنهاداتش و منطق پشت آنها، با مردم امریکا در میان بگذارد. می دانستم که این کار حملات چندجانبه ای را متوجه من خواهد کرد. از طرف دموکرات ها مطالب قابل پیش بینی نظیر اینکه من فردی خودخواه، خارج از کنترل و در پی مطرح کردن خود هستم، طرح خواهد شد. از سوی جمهوریخواهان نیز اتهامات بیشتری مبنی بر عدم شایستگی یا فاسد بودن وزارت دادگستری مطرح خواهد شد و این می توانست روابط مرا با مدیریت بالای وزارت دادگستری برای همیشه تلخ کند. اما من اعتقاد داشتم- و هنوز هم دارم - که این بهترین کار برای اف بی آی و وزارت دادگستری بود. مردم امریکا نیازمند و مستحق شفافیت بودند و من معتقد بودم که از وجهه مستقل و ضروری برای اینکه پا پیش بگذارم و برای دریافت ضربات در خط مقدم بایستم، برخوردار بودم تا در نهایت بتوانم از گنجینه اعتماد و اعتبار اف بی آی محافظت کنم.