آرشیو چهارشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۴۲۹۰
سیاست نامه
۱۵

کتابخانه

نگاهی به تاریخ علم

کتاب تاریخ مختصر علم اثر ویلیام باینم به این موضوع می پردازد که علم حیرت انگیز است. از پهنای بیکران فضا برای مان می گوید و از ریزترین موجود زنده، از اندام انسان و از تاریخ سیاره مان. دانشمندان و دانش ورزان از سر شگفتی و حیرت شروع کردند به بررسی و آزمایش و محاسبه و گاه به چنان کشف های تکان دهنده و بهت آوری رسیدند که آدمیان پس از آنها با دنیا به طرز کاملا جدیدی مواجه شدند.این کتاب داستانی است پرماجرا در خلال زمان و مکان از روزگاران کهن تا به امروز؛ تا تازه ترین دستاوردهایی که انسان معاصر هنوز با آنها درگیر است. و در این روایت از زندگی دانشمندانی می گوید که بعضی نام آشنا و برخی ناشناسند. کتاب «تاریخ مختصر علم» شرحی است به زبانی ساده و شیرین از روند رشد علم درگذر قرن ها.در آغاز این کتاب آمده است که «علم چیزی است منحصربه فرد بهترین روشی است که برای درک جهان و همه چیزهای موجود در آن از جمله خودمان در اختیار داریم. هزاران سال است که انسان درباره چیزهایی که در اطرافش می بیند از خودش سوال هایی پرسید و به پاسخ هایی هم رسیده که در این مدت تغییرات زیادی کرده اند.علم نیز از این تغییرات بی نصیب نبوده است. علم همواره در حرکت و تغییر است و بر پایه فکرها و کشف هایی بنا شده که از نسلی به نسل بعد انتقال می یابند و زمانی که کشف های جدید صورت می گیرد قدم های بزرگی رو به جلو برمی دارد. اما چیزی که تغییر نکرده است کنجکاوی، تصور و ذکاوت کسانی بوده که به کار علم مشغول هستند. شاید امروز دانش بیشتری داشته باشیم، اما افرادی هم که سه هزار سال پیش درباره دنیای شان عمیقا می اندیشیدند به اندازه ما باهوش بودند.» کتاب «تاریخ مختصر علم» تالیف «ویلیام باینم» با ترجمه «ماندانا فرهادیان» از سوی نشر نی به تازگی منتشر شده است.

تاریخ مختصر علم

ویلیام باینم

ترجمه: ماندانا فرهادیان

انتشارات: نشر نی

چاپ اول: 1397

داستان فرانکفورتی ها

«گراندهتل پرتگاه» داستانی است زندگی نامه ای، آمیخته به فلسفه و نقادانه از ماجرا و سرنوشت زندگی و افکار بزرگان مکتب فرانکفورت که حیات پر رمز و راز این مکتب را به زبانی ساده و عامه پسند روایت کرده است. استوارت جفریز مکتب فرانکفورت را تجسم نوعی پارادوکس می داند؛ تئودور آدورنو و والتر بنیامین، ماکس هورکهایمر و یورگن هابرماس، اریک فروم و هربرت مارکوزه لابد مشهورترین متفکران اروپایی چپ افراطی در قرن بیستم اند. ولی گویا عمدتا یکی از اصول محوری مارکسیسم را کنار گذاشته اند اینکه «ما نباید فقط به دنبال فهم دنیا باشیم، بلکه باید در پی تغییر آن برویم.»

آنها منتقدان اجتماعی اما بی علاقه به تغییر اجتماعی بودند. جفریز معتقد است مکتب فرانکفورت زاویه کوچکی از نقد را از مارکس گرفت، استادانه بسط داد و بدبینی عمیقی را بدان افزود. بدبینی درباره امکان تغییر چیزهایی که این مکتب آنها را نقد می کرد. این همان نکته محبوب جفریز است که در عنوان کتاب هم مجسم شده است. «گراندهتل پرتگاه» نوشته استوارت جفریز با ترجمه محمد معماریان توسط انتشارات ترجمان منتشر شده است.

گراندهتل پرتگاه

استوارت جفریز

ترجمه: محمد معماریان

انتشارات: ترجمان

چاپ اول: 1397

تعداد صفحه: 600

از پارادوکس به حیرت

یکی از اهداف «ویتگنشتاین و روان درمانی» اثبات این واقعیت است که روان درمانی زمانی بهترین نتیجه را خواهد داشت که درمانگر مانند آینه عمل کند و هیچ آموزه، تشخیص و «باید» جزم اندیشانه ای نداشته باشد.آینه صرفا هر چه را رو به رویش قرار دارد، منعکس می کند. آینه چیزی را تعیین نمی کند. بنابراین درمانگر هم نباید چیزی را تعیین کند. درمانگر برای اثبات چیزی تلاش نمی کند. نه در پی اثبات برخورداری اش از تکنیک یا نظریه ای خاص است و نه تلاشی برای اثبات برخوردار نبودنش از آنها می کند. وقتی بیمار ببیند آنچه می گوید در درمانگر همچون آینه بازتاب پیدا می کند، می تواند درمانگر را به مثابه آینه به رسمیت بشناسد. تحقق این شرایط بسیار سخت است، زیرا هم درمانگر و هم بیمار صاحب نظریات، دیدگاه ها و تکنیک هایی هستند که به آنها تعلق خاطر دارند و بنابراین طبق آنها نیز عمل خواهند کرد.یکی دیگر از اهداف این کتاب آن است که نشان دهد، چگونه سردرگمی درباره کارکرد واژه ها خیالات باطلی ایجاد می کند که ما را به بند می کشد. این موضع نه فقط برای افرادی که به دنبال کمک هستند، بلکه برای جامعه ای نیز که پذیرای خیال باطل است، تاثیرات مخربی به همراه دارد. «ویتگنشتاین و روان درمانی» نوشته جان هیتون با ترجمه پرویز شریفی درآمدی و لیلا طورانی توسط انتشارات ققنوس به تازگی منتشر و روانه بازار کتاب شده است.

ویتگنشتاین و روان درمانی

جان هیتون

ترجمه: پرویز شریفی درآمدی و لیلا طورانی

انتشارات: ققنوس

چاپ اول: 1397

تعداد صفحه: 264