آرشیو دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۴۳۴۷
صفحه آخر
۱۶
نیل گنگ

تنهایی آزار می دهد

محمدصادق جنان صفت

کرخه نجیب یک دهه بود کامش به خشکی می زد و چشمش به آسمان بود که باران زیبا بیاید و درد خشک کامی اش را درمان کند.

این آرزوی ده ساله کرخه انگار از یاد ابر و آسمان رفته بود که در نخستین روزهای بهار امسال همه باران خواسته کرخه را یک جا به پایین سرازیر کردند.

کرخه اما جایش برای نگهداری آن همه آب تنگ و کوچک بود و آب را پس داد. آب رودخانه کرخه باید به سد می رفت که از شدت انبوهی در معمولان و پلدختر سرکشی کرد و به سوی خانه های روستاییان سرازیر شد.

تا اینجای کار پلدختر نشینان بردبار گلایه شاید از آسمان داشتند نیز در پنهان خویش و دردل آن را آهسته نجوا کردند.

کار اما به آدمیان که رسید بردباری و مدارای پلدخترنشینان و سیل زدگان همه شهروندان خوزستانی، لرستانی و گلستانی به آخر رسید.

می شد و می شود برای کاهش درد و رنج آنها از دانش، انسان دوستی، فناوری روزآمد ایرانیان سراسر جهان و میلیون ها آدم روی زمین کمک گرفت. می شد و می شود گنگ و نیل و کارون و کرخه و تجن و هیرمند را به هم دوخت و از نیرو و توان و انگیزه خیرخواهانه همه آدمیان بهره گرفت.

ایران و ایرانیان اما این را ندیدند و سیاست و سیاست بازی اینجا نیز کار را بر نیکوکاری و پیوندهای انسانی بست.

شهروندان پلدختری این روزها از هم می پرسند چرا غریب و تک افتاده ایم و نمی بینیم آدم هایی از هر جای دنیا همان جور که به کمک زلزله زدگان بم آمدند اکنون نیز بتوانند بیایند. تنهایی درد بدی است و آزاردهنده.