آرشیو شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۸، شماره ۳۴۴۴
روزنامه فردا
۱۶
یادداشت

به بهانه اکران فیلم «میدان جوانان سابق»

یادی از روزگار رونق مطبوعات

علیرضا تابش

زمستان 75 در ستاد انتخاباتی آقای خاتمی از نزدیک با احمد بورقانی آشنا شدم. با آغاز کار دولت آقای خاتمی، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکار شدیم؛ احمدآقا معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا می بود و من دبیر شورای معاونان و مدیر دفتر وزارتی و روابط عمومی وزارتخانه.

از همان آغاز آشنایی ام با احمدآقا و بعد در رفاقت با وی دریافتم او از جنس دیگری است. او صریح، شوخ طبع، متواضع، نجیب، مبادی آداب، به شدت اخلا قی، صادق و صمیمی بود.

بعدها در دوران کوتاه مسئولیتش در معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ به دوره «معماری مطبوعات مستقل» مشهور شد، او خود خبرنگار و روزنامه نگار بود. در بستر تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پس از دوم خرداد 76 ، وسعت بخشیدن به آزادی و توسعه مطبوعات آزاد رویکرد جدی حرکت بورقانی در مسئولیتش به شمار می رفت و مطبوعات آزاد را رکن همه اینها می دانست. بورقانی جزء معدود مدیرانی بود که در اتاقش به روی مدیران مطبوعات و روزنامه نگاران شهرستانی باز بود و به همین علت بود که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در حقیقت به «خانه روزنامه نگاران» تبدیل شده بود.

آن سال ها سخن از معیارهای «جامعه مدنی» بود و در این میان احمد بورقانی نسبت میان دولت و مطبوعات را بر هم زد، چراکه نماینده مطبوعات در دولت بود.

در کنار مدیرانی باانگیزه و پرتوان مانند بورقانی، نسلی نوجو، جسور، پرتلاش و آرمان گرا در تحریریه های مطبوعات آن زمان قلم زدند، عکس گرفتند و تیتر زدند.

یادم نمی رود روزی که آقای بورقانی استعفا داد و از وزارت ارشاد رفت مدیران مطبوعات، همه کارکنان معاونت مطبوعاتی و کارکنان وزارتخانه ناراحت و دمق بودند. مستند میدان جوانان (سابق) حال و هوای آن روزهای خاص و متفاوت را برای ما زنده می کند، نام افرادی همچون بورقانی در ذهن متبادر می شود؛ روزهایی که مطبوعات با پیگیری نهادهای نظارتی بسته می شدند و نشریات دیگری جای آنها را پر می کردند. رونق مطبوعات در استان ها و پایتخت مثال زدنی بود، رشد مطبوعات در سال های پس از دوم خرداد به گونه ای بود که تعداد 550 عنوان و تیراژ 5/1 میلیون به بیش از هزار عنوان و تیراژ سه میلیون رسید.

این روزها 22 سال بعد از آن اتفاقات، روایت مینا اکبری، روزنامه نگار و مستندساز، از روزگاری که روزنامه نگاری کیا و بیایی داشت، جذاب، قابل نقد و دیدنی است.