آرشیو دوشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۸، شماره ۳۴۶۹
ادبیات
۹
عطف

در مزار یا تهران

شرق: «پایان روز» رمان تازه ای است از محمدحسین محمدی، نویسنده اهل افغانستان که در نشر چشمه منتشر شده است. محمدی در این رمان، چنان که در توضیح پشت جلد آن آمده است، داستان کارگری مهاجر را روایت می کند که در تهران مشغول به کار است. ماجرای رمان با آگاه شدن کارگر از مرگ یکی از عزیزانش رقم می خورد و با مسئولیتی که در ارتباط با این واقعه بر عهده اوست. او باید کفن خلعتی تهیه کند. داستان از سویی با فضای افغانستان مرتبط است. بخش آغازین داستان در افغانستان است و بخش ها در واقع یکی درمیان به افغانستان و تهران مرتبط هستند. یکی درمیان وقایع یک بخش در افغانستان اتفاق می افتد و وقایع بخش دیگر در تهران. آنچه می خوانید قسمتی است از این رمان: «ایا چشم هایش را که باز می کند، برای لحظه ای شک می کند که در مزار است یا تهران. همه جا آرام است. فکر می کند در مزار، در خانه پدری اش، اگر بیدار شده باشد، وقتی از اتاق برآید، حتمی آفتاب روی حویلی را پر کرده است و بوبویش را خواهد دید که باز از صبح وقت، در حویلی شان شور می خورد...».