آرشیو سه‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، شماره ۵۹۸۶
خبر
۸

اعراب از گسترش تنش در منطقه هراس دارند: منافع مشترک تهران و واشنگتن در محدودسازی تنش

حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل واقعیت جدید خاورمیانه را غیرقابل انکار کرده است: مهار درگیری ها روزبه روز دشوارتر می شود. به گزارش نیویورک تایمز، کشورهای عربی، از امارات متحده عربی و عمان گرفته تا اردن و مصر، ماه ها تلاش کرده اند تا آتش درگیری میان اسرائیل و حماس را مهار کنند، به ویژه پس از اینکه دامنه این درگیری ها به گروه های مسلح مورد حمایت ایران در عمق جهان عرب گسترش یافت.

اما پاسخ متقابل ایران به حملات اسرائیل که کل منطقه را در وضعیت آماده باش قرار داده است، واقعیت جدید را غیرقابل اجتناب کرده است: برخلاف درگیری های گذشته اسرائیل و فلسطینیان و حتی اقدامات اسرائیل در لبنان و سوریه که پس از مدتی فروکش میکردند، آتش بحران اخیر پیوسته در حال گسترش است. به گفته راندا اسلیم، کارشناس ارشد موسسه خاورمیانه مستقر در واشنگتن، بخشی از دلیل مهار این رویارویی ها این بود که از نوع مواجهه مستقیم بین اسرائیل و ایران نبود. اما اکنون وارد دوره ای شده ایم که ایران و اسرائیل مستقیما به مقابله با هم پرداخته اند که می تواند به کل منطقه کشیده شود و حتی آمریکا را هم درگیر کند. اکنون به نظر می رسد چشم انداز بروز جنگ منطقه ای همیشه روی میز است. به گفته جوست هیلترمن، مدیر برنامه گروه بین المللی بحران برای خاورمیانه و شمال آفریقا، در حال حاضر تنها عامل خنثی کننده چنین شرایطی می تواند تمایل ایالات متحده و دشمن دیرینه اش ایران، برای پیشگیری از گسترش این منازعه باشد. از نگاه او، این واقعیت که تنها کسانی که خواهان جنگ هستند اسرائیل و حماس هستند، دلگرم کننده است.

وی با اشاره به پیام هایی که در روزهای اخیر میان تهران و واشنگتن از سوی کشورهای واسط از جمله سوئیس و عمان ارسال شده است، گفت: ایرانی ها همچنان با آمریکایی ها صحبت می کنند. هیلترمن می افزاید رویکرد ایران به وضوح نشان می دهد آنها به دنبال نمایش قدرت هستند و نه گسترش جنگ. «آنها از قبل اعلام کردند خواهان انجام یک حمله هستند؛ اما دامنه آن محدود خواهد بود.» با این حال، برای شهروندان کشورهای عربی که بسیاری از آنها روز شنبه شاهد عبور صدها پهپاد و موشک از آسمان بودند، تمایل به اجتناب از یک جنگ گسترده تر، رشته باریکی است که آینده خود را به آن آویخته اند. نارضایتی از اقدام ایران در برخی اظهارات عمومی و خصوصی مشهود بود، اما دسته ای دیگر آن را جشن گرفتند. مقامات و تحلیلگران منطقه در مورد اینکه آیا حمله ایران کشورهای دارای روابط دیرینه با ایالات متحده را به تعامل بیشتر و کسب تضمین های امنیتی از واشنگتن ترغیب می کند یا منجر به فاصله گرفتن آنها از واشنگتن برای حفظ امنیت خود در برابر حمله احتمالی ایران می شود، اختلاف نظر داشتند.

البته بیشتر این کشورها در واکنش های خود، بر کاهش تنش ها تاکید کرده اند. تنها استثناها در جهان عرب گروه یمنی انصارالله در شمال یمن و لبنان که محل استقرار متحد ایران یعنی حزب الله لبنان است، بوده اند. عمان اعلام کرده است که دستیابی به آتش بس فوری در جنگ بین اسرائیل و حماس که طی شش ماه گذشته در نوار غزه ادامه دارد لازم و ضروری است. کویت هم بر ضرورت رسیدگی ریشه ای به علل بحران ها در منطقه تاکید کرده است. همچنین عربستان سعودی که از زمان برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با ایران طی سال گذشته تلاش کرده است روابط نسبتا گرمی با تهران ایجاد کند، نسبت به «پیامدهای خطرناک تشدید تنش نظامی در منطقه» شدیدا ابراز نگرانی کرده است. بیانیه وزارت خارجه این کشور از همه طرف ها خواسته است «نهایت خویشتن داری را به خرج دهند و از منطقه و مردم آن در برابر مخاطرات بروز جنگ محافظت کنند.» حتی قبل از حمله حماس به اسرائیل که جنگ غزه را در 7 اکتبر آغاز کرد، کشورهای عربی در حال تعدیل روابط ژئوپلیتیک خود بودند.

نگرانی آنها این بود که با افزایش روزافزون تحرکات گروه های تحت حمایت ایران، دیگر نتوانند بر دولت ایالات متحده که به طور فزاینده ای تمرکز خود را به شرق آسیا معطوف کرده است، تکیه کنند. به گفته رناد منصور، پژوهشگر ارشد در برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده چتم هاوس، ناراحتی و نگرانی رهبران عرب بعد از شروع حمله نظامی اسرائیل به غزه که ایالات متحده از آن دفاع کرده بود، افزایش یافت؛ اقدامی که در چشم شهروندان این کشورها نفرت انگیز بود. برای عربستان سعودی، شرایط جدید به معنای برقراری روابط دیپلماتیک با ایران بود، با وجود اختلافات عمیق میان دو کشور و حملاتی که ادعا می شود ایران به زیرساخت های عربستان سعودی در سال 2019 انجام داد. با میانجیگری چین (که اخیرا تلاش هایی را برای افزایش نفوذ خود در منطقه انجام داده است)، نگاه عربستان به ایران تعدیل شد. در این میان بسیاری از کشورهای عربی به توسعه روابط تجاری و دیپلماتیک با چین روی آورده اند.

معادلات جدید

سپس جنگ در غزه آغاز شد و کشورهای حاشیه خلیج فارس، همراه با مصر و اردن، مستقیما به دینامیک این منازعه که عاجزانه خواهان اجتناب از آن بودند، وارد شدند. اکنون، شاهد آن هستیم که اردن به سرنگونی پرتابه های ایرانی کمک کرده است و به دفاع از اسرائیل متهم شده است. این در حالی است که حمله نظامی همه جانبه اسرائیل به غزه تاکنون منجر به جان باختن بیش از 30هزار فلسطینی که بیش از دو سوم آنها زن و کودک بودند، شده است.

روز یکشنبه، دولت اردن پس از مشارکت در سرنگونی حداقل یک موشک ایرانی، از جانب دیگر همسایگان عربی آماج انتقادات شدید قرار گرفت. هرچند یکی از وزرای اسبق اطلاعات اردن از تصمیم کشورش دفاع کرد. او در این باره گفت وظیفه اردن حفاظت از سرزمین و شهروندانش است. «کاری که اردن دیروز انجام داد، حفاظت از حریم هوایی خود بود.» وی همچنین گفت، موضع اردن در قبال این درگیری این است که در میانه منازعه دو کشور به نوعی گرفتار شده است. صادرات نفت کشورهای خلیج فارس تاکنون از حملات اخیر در امان مانده است، زیرا عمده نفت صادراتی کشورهای عربی از خلیج فارس و دریای سرخ می گذرد. البته حملات حوثی های یمنی به مسیرهای کشتیرانی در منطقه که به جنگ غزه مرتبط است، افزایش هزینه ها و تنش ها را در پی داشته است. در این میان نمی توان به قطعیت گفت که آیا درگیری بین اسرائیل و ایران، بهبود نسبی روابط نوپا بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی را تحت الشعاع قرار خواهد داد یا خیر. از زمان شروع جنگ در غزه، این روابط رو به سردی گذاشته است، اما به نظر می رسد هیچ یک از دولت های عربی که اخیرا با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار کرده اند، آماده نیستند که این روابط را به طور کامل کنار بگذارند.

امارات متحده عربی و بحرین دو کشوری که در سال 2020 توافق عادی سازی روابط با اسرائیل را امضا کردند، در برخی موارد از زمان آغاز جنگ غزه، معاملات تجاری خود را متوقف کرده یا به طور علنی از آن فاصله گرفته اند. عربستان سعودی که در حال بررسی امکان عادی سازی دیپلماتیک با اسرائیل بود، اصرار داشت که هرگونه توافقی مستلزم ایجاد مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی یک کشور فلسطینی است که در فضای سیاسی کنونی اسرائیل دور از ذهن به نظر می رسد. به اعتقاد تحلیلگران این فاصله گذاری احتمالا ادامه خواهد داشت، اما تاکنون هیچ یک از آنها روابط با اسرائیل را قطع نکرده یا در مورد عربستان سعودی، به طور کامل احتمال ایجاد روابط دیپلماتیک با اسرائیل رد نشده است.

به اعتقاد یاسمین فاروق، محقق غیرمقیم بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی، یکی از دلایلی که عربستان سعودی همچنان احتمال عادی سازی روابط با اسرائیل را باز گذاشته، آن است که اکنون بیش از هر زمان دیگری، سعودی ها امیدوار به اخذ تضمین امنیتی آمریکا در صورت حمله ایران هستند. خانم فاروق می افزاید، اقدامی که کشورهای غربی تحت رهبری ایالات متحده برای محافظت از اسرائیل انجام دادند، دقیقا همان چیزی است که عربستان سعودی برای خود می پسندد. وی تاکید کرد با وجود سابقه دشمنی عربستان سعودی با ایران، سخت گیری افکار عمومی عربستان علیه اسرائیل و آمریکا بر سر جنگ غزه، محاسبات رهبران سعودی را تغییر می دهد. تمرکز آنها اکنون بر افزایش فشار بر ایالات متحده برای وادارکردن اسرائیل به پایان دادن جنگ است.

شاید چشمگیرترین تحول منطقه ای، فشار فزاینده برخی از کشورهای عربی برای نقش آفرینی در زمینه ارائه راهکارهای دیپلماتیک باهدف جلوگیری از وقوع یک منازعه گسترده در منطقه است. کشورهای عربی اجلاسی را در ماه نوامبر در ریاض برگزار کردند تا درباره چگونگی استفاده بهینه از نفوذ خود برای توقف جنگ بحث کنند. دو کشور قطر و عمان با هدف برقراری آتش بس در اسرائیل و ازسرگیری تلاش های دیپلماتیک میان آمریکا و ایران برای جلوگیری از در گرفتن یک منازعه وسیع و بی ثبات کننده در منطقه، تحرکات و اقداماتی را در پشت صحنه انجام داده اند. روابط نزدیک قطر با حماس، ایران و ایالات متحده، نقش وزرا و مقامات ارشد این کشور را در پیگیری دیپلماسی رفت وبرگشت، کلیدی ساخته است. همچنین عمان به واسطه ای برای ردوبدل پیام بین ایالات متحده و ایران تبدیل شده است. به گفته یک مقام ارشد امنیتی در عراق و یک مقام ارشد دولت آمریکا در واشنگتن که نخواستند نامشان فاش شود، تنها طی روزهای گذشته، واشنگتن از طریق پیام هایی که عمانی ها و همچنین سوئیس ارسال کرده اند با تهران تماس داشته است. خانم اسلیم از موسسه خاورمیانه افزود، سوال جدید این است که کدام کشور می تواند نقش واسطه و مذاکره کننده بین اسرائیل و ایران را ایفا کند. «قوانین بازی تغییر کرده اند، خطوط قرمز تغییر کرده اند و آنها باید بتوانند ارتباط برقرار کنند.»