آرشیو پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳، شماره ۵۷۴۱
صفحه آخر
۸
پرسه در شهر

رقصندگان دیوانه نیستند

مرجان یشایایی

سال نو با خبرهای بد اقتصادی شروع شد. سکه و دلار سیر شتابان صعودی گرفت و همزمان تحقق امیدها و آرزوهای جوانان برای سامان دادن به اوضاع اقتصادی و رونق زندگی دورتر و دورتر رفت و معلوم شد قرار نیست در زمانی کوتاه بنشینیم و به دل قرار زندگی مان را بکنیم. آمارهایی ارایه می شود مبنی بر اینکه تورم نقطه به نقطه که بعید می دانم مردم عادی مثل خودم معنای درست آن را بدانند، کمتر شده، اما هر چه هست، افق آینده افق روشنی نیست. در این هنگامه اما، اتفاقات عجیبی را در کشور شاهد هستیم. همین مردمی که به شنیدن خبرهای دلهره آور اقتصادی و سیاسی خو گرفته اند و پیامد آن را دررفتارهای شان هم می توان دید، رویه دیگری هم دارند. آنها برای لذت بردن از ازندگی ولو برای چند دقیقه هم که شده، مکانیسمی یافته اند که نظر دنیا را به خود جلب کرده. بله، در اوج تنش های سیاسی و اقتصادی خاورمیانه ایرانی ها می رقصند! هر جا و هر زمان و به هر بهانه دور یک نوازنده کنار خیابان یا کنار دستگاه پخش کننده صدا جمع می شوند و هلهله کنان می رقصند. شرایط می خواهد بارش برفی در بیابان باشد یا عیدی و رویداد فرخنده ای یا حتی بند آمدن جاده و ماندن در ترافیک چندساعته! همه اینها و بسیاری شرایط دیگر دستمایه رقص می شود. دسته دسته از هر جای ایران به بوشهر می روند تا در کوچه های یک شهر کنار خلیج فارس به نوای نی انبان برقصند! از کردستان تا آذربایجان و کویر و فارس و اصفهان و شیراز و جنوب و لرستان، فضای مجازی پر است از ویدیوهای مردمی که با وجود فشار اقتصادی توان فرسا، با لبخندی بر لب زیباترین نغمه ها و حرکات موزون را در خیابان ها در کنار هم می آفرینند. کردی و آذری و بندری و لری و گیلکی و مازنی، هر منطقه ای با فرهنگ خود آمده تا سهمی در این دست افشانی داشته باشد. زنجیره زیبا و رنگ به رنگی از فرهنگ ها دور این کشور تابیده شده تا به حرکت های مدنی ما رنگی از شادمانی و مدارا و خشونت پرهیزی بدهد و بهترین شکل تاب آوری را در خیابان ها تمرین کند. تاب آوری در علم روانشناسی به معنای توانایی مقابله با شرایط دشوار و پاسخ انعطاف پذیر به فشارهای زندگی است. به افراد قدرت می دهد تا با مشکلات پیش رو مواجهه سالم داشته باشند، بر سختی ها فائق آیند و با جریان زندگی حرکت کنند و با موقعیت های غیرمنتظره کنار بیایند. می توان گفت آنها راه حلی یافته اند که شاید اصولی و درازمدت نباشد، اما برای خود روشی است که زندگی را شادتر و تحمل شرایط پیش بینی ناپذیر را آسان تر کند.

کسی به این مردم این روش را نیاموخته، نه برنامه های صدا و سیما که هنوز بینندگان بسیاری دارند و نه مدارسی که آینه تمام نمای بداخمی هستند و نه نشریات زردی که مدام در آن تبلیغ لبخند زدن و نفس عمیق کشیدن می کنند. زندگی و تاریخ دیرینه ما به مردم راه تاب آوری را یاد داده. قرار نیست کاری برای آنها انجام دهیم. نه تسهیلات لازم دارند و نه صحنه نمایش. همین که محیطی امن و بهنجار برای شان فراهم باشد، کافی است که این مردم مانند قرن های پیش که با بد و خوب ایران ساخته اند، باز هم خود را دریابند و زندگی را شادمانه ادامه دهند. فقط مزاحم شان نشویم!