به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حسین مفیدی احمدی

  • حسین مفیدی احمدی

    وقتی رسانه‌های دنیا درحال نمایش پیاده‌روی نخست وزیر بریتانیا همراه با رئیس جمهور اوکراین در خیابان‌های جنگ‌زده کی‌یف بودند، پرسش‌هایی از این دست برجسته شدند: بحران اوکراین برای نقش‌آفرینی امنیتی و ژئوپلیتیکی بریتانیا در اروپا و فراتر از آن، فرصت‌آفرین بوده و خواهد بود و یا محدودکننده؟ بریتانیا هویت پسابرگزیت خود را چگونه تعریف می کند و چه نقشی برای بریتانیای پسابرگزیت در اروپا و فراتر از آن برای خود قائل است؟ ایده و سیاست «بریتانیای جهانی» از آزمون مواجهه با بحران اوکراین سربلند بیرون خواهد آمد یا خیر؟ این پرسش‌ها از آنجا اهمیت می‌یابد که بریتانیا تا پیش از حمله روسیه به اوکراین و در هفته‌هایی که ارتش روسیه پشت مرزهای اوکراین جمع شده بودند و بعد از حمله نظامی تمام‌عیار روسیه به اوکراین، فعال‌ترین بازیگر سلبی صحنه بود[2] و سختگیرانه‌ترین رویکرد را در رویارویی با روسیه اتخاذ کرده بود و در تلاش بود که مانند عصر چرچیل، به بازیگر اصلی در متن رویارویی اروپا با روسیه بدل شود. پس از استقرار نیروها و تجهیزات روسی در اطراف اوکراین در سال 2021، بریتانیا به یکی از معدود تامین‌کنندگان تجهیزات نظامی دفاعی ازجمله سلاح‌های ضد تانک و ارائه‌کننده خدمات آموزشی به ارتش اوکراین تبدیل شد. با افزایش تهدید اقدام نظامی روسیه، نظام اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا به مهم‌ترین هشداردهندگان به اروپا و رهبران شکاک اوکراین درخصوص احتمال زیاد مواجهه با حمله گسترده روسیه بدل شدند. از زمان شروع تهاجم نیز بریتانیا در قلب پاسخ ناتو باقی مانده است؛ حضور نظامی خود را در استونی تقویت کرده است و تامین تجهیزات نظامی مورد نیاز نیروهای اوکراینی را در کانون توجه قرار داده است. تجهیزاتی که به‌وضوح به عاملی برای آزار و تحقیر دشمن قدرتمندتر اوکراین بدل شده‌اند.[3] همچنین از اوایل سال 2022، دولت بریتانیا در هم‌سویی کامل با ایالات متحده و اتحادیه اروپا، مجموعه‌ای بی‌سابقه از تحریم‌ها علیه دولت پوتین و اقتصاد روسیه، ازجمله قطع ارتباط بانک مرکزی فدراسیون روسیه از بازارهای مالی بریتانیا را اعمال کرده است. ضمن آنکه این کشور به‌صورت فزاینده، تعدادی از بانک‌های روسیه و دیگر بازیگران اقتصادی روسیه را در تلاش برای مجازات پوتین برای حمله او به اوکراین و ایجاد اهرمی برای راه‌حل دیپلماتیک، مورد فشار تحریمی قرار داده است. درواقع، حمایت صریح و عملی بریتانیا از اوکراین، نشان‌دهنده یک سیاست دفاعی تهاجمی‌تر و در تضاد با سال 2014 بود که بریتانیا رهبری دیپلماتیک اروپا در حوزه بحران اوکراین را ازطریق «فرمت نرماندی» به فرانسه و آلمان واگذار کرد.

    بدیهی است پاسخ دقیق به پرسش‌های فوق، نیازمند گذشت زمان بیشتری از آغاز بحران و حصول قرینه‌ها و شواهد بیشتر است. به‌نظر می‌رسد حمله روسیه به اوکراین چند تحول را به نفع بازیگری امنیتی بریتانیا موجب شده است: تقویت گفتمان بریتانیایی مواجهه با روسیه؛ تقویت سناریوی بریتانیای خارج از اتحادیه ولی درون اروپا؛ ارتقای جایگاه بریتانیا در ناتو و روابط یوروآتلانتیکی و برجسته‌تر شدن موقعیت این کشور در متن «ائتلاف‌های داوطلبان». باوجود این، بریتانیا با چالش‌ها و موانعی نیز در مسیر نقش‌آفرینی امنیتی خود مواجه است که قادر است به پاشنه آشیل این کشور تبدیل شود. موانعی چون: نقش منفی پدیدار برگزیت در نهادینه کردن اولویت های سیاستی بریتانیا از مسیر اتحادیه اروپا؛ کاهش اعتماد اروپا به بریتانیا در سال‌های پیگیری فرایند خروج؛ کندی مواجهه بریتانیا با الیگارش‌های روس؛ خطر بی‌ربط‌شدگی بریتانیا در متن همکاری‌های گسترده ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی اتحادیه اروپا و آمریکا در مواجهه با روسیه و چین؛ خطر مواجهه با آمریکایی انزواطلب‌تر و شکاک‌تر به روابط یوروآتلانتیکی پس از دولت بایدن و عامل مهم محدودیت‌های ژئوپلیتیکی و نظامی و هم‌زمانی محدودیت‌های گسترده منابع و جاه‌طلبی‌های گسترده جهانی و منطقه‌ای.

    در این نوشتار در ابتدا نگاهی گذرا خواهیم داشت به سیاست روسیه‌ای بریتانیا و در ادامه جایگاه بریتانیا در نظم امنیتی اروپا پس از حمله روسیه به اوکراین در متن فرصت ها و موانع پیش روی این کشور مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.

  • حسین مفیدی احمدی

    عراق بازتاب و برسازنده بخش مهمی از پویش‌هایی بوده است که در سال‌های اخیر، مناطق غرب آسیا و اروپا را درگیر کرده است؛ پویش‌هایی چون: حرکت عراق به سمت دولتی فرومانده، تبدیل‌ شدن عراق به یکی از کانون‌های برسازنده موج‌های آوارگی، کنش‌های تروریستی در اروپا و رقابت‌های ژیوپلیتیکی ثبات‌زدا در منطقه.
    پرسش اینجاست که اتحادیه اروپا و قدرت‌های اصلی اروپایی در چه بافتاری به انتخابات عراق می‎نگرند. درضمن، فارغ از ظرفیت و توان اثربخشی بر سپهر سیاسی عراق، انتظار اروپا از نهاد انتخابات عراق و نتایج آن چیست؟ به‌نظر می‎رسد نگاه اروپا به انتخابات ماه اکتبر عراق، باید در متن تحول در سیاست اروپا درمورد غرب‌آسیا و عراق مورد ارزیابی قرار گیرد.
    تحول در راهبردها و سیاست اروپا درمورد غرب‌آسیا در متن مواجهه با تحولات ژیوپلیتیکی منطقه در قالب برجسته‌تر شدن مسئله تاب‌آوری، ثبات و امنیت در مقایسه با مسئله و مفهوم دموکراتیزاسیون و همچنین افزایش حساسیت اروپا نسبت به روندها و بازیگران امنیت‌زدا در منطقه و به‌ویژه نسبت به موازنه منطقه‌ای و رقابت‌های ژیوپلیتیکی در منطقه، خود را نشان داده است.
    در حوزه سیاست اروپا درمورد عراق نیز سیاستی که از کمک به دولت‌سازی در دوران پیش از ظهور داعش به پیگیری اقدامات بشردوستانه/ ثبات‌سازی و تمرکز بر مبارزه با داعش تغییر کرده بود، پس از پایان دوران زمامداری سرزمینی داعش در عراق، با تمرکز بر وجوهی از دولت‌سازی، بر بازسازی عراق با ترکیبی از کمک‌های بشردوستانه و غیربشردوستانه و حمایت از اصلاحات حوزه حکمرانی، خود را نشان داده است. دراین‌چهارچوب، انتظار اروپا از نهاد و روند انتخابات عراق در سطح داخلی آن است که برسازنده دولتی فراگیرتر به‌ویژه از مسیر درون‌گذاری سنی‌ها در ساختار سیاسی این کشور باشد؛ موجب افزایش همکاری و همگرایی بین دولت عراق و دولت اقلیم کردستان شود؛ تاحدامکان، انحصار دولت عراق را در استفاده از زور مشروع بازگرداند و تا حد امکان ازنظر اقتصادی کارآمد باشد. در سطح منطقه‌ای نیز اروپا انتظار دارد انتخابات عراق بیش‌ازپیش این کشور را به یکی از میدان‌های کنشگری فراخ ایران و یکی از حوزه‌های اصلی برسازنده تنش و منازعه بازیگران منطقه‌ای و فرا‌منطقه‌ای بدل نسازد.

  • حسین مفیدی احمدی

    مهم ترین پیشران های برسازنده کنش اروپا به سیاست اخیر آمریکا در حوزه تحریم های تسلیحاتی ایران عبارت اند از: امکان استمرار بازی اروپا در میانه ترجیحات ایران و آمریکا؛ ادراک اروپا از واکنش های ایران به ازدست دادن مزیت پایان تحریم تسلیحاتی؛ و امکان تبدیل شدن پدیدار رفع تحریم های تسلیحاتی ایران به نقطه عطفی در تغییر موازنه قوای منطقه ای به نفع ایران و تضعیف یا کنار گذاشته شدن گزینه توافق جامع با ایران.
    مهم ترین اهداف راهبردی اروپا درقبال ایران در دو دهه گذشته عبارت بوده اند از: درگیر کردن ایران در مناسبات نظام بین الملل؛ عادی سازی سیاست امنیتی و خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای؛ جلوگیری از جنگ تمام عیار در منطقه و نشان دادن توانایی اتحادیه اروپا در کنش در عرصه نظام بین الملل. تقریبا تمامی این راهبردها کمابیش از تعینات جدید منطقه ای و نظام بین الملل متاثر شده اند.
    جدا از ابعاد حقوقی مسیله، کنش آمریکا در حوزه تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران، در قالب چهار شکل و سناریوی جداگانه و یا با نگاه مرحله ای قابل پیگیری است: 1. تصویب قطعنامه جدید در شورای امنیت برای استمرار تحریم های تسلیحاتی ایران؛ 2. استفاده از ظرفیت مکانیسم ماشه برجام برای بازگرداندن تحریم ها، ازجمله تحریم های تسلیحاتی به ویژه با همراهی سه کشور اروپایی عضو برجام؛ 3. تحمیل تفسیر آمریکا از قطعنامه 2231 به ویژه به اروپا؛ و 4. ایجاد رژیم جدید تحدید تسلیحاتی ایران. شایان ذکر است که تمرکز اروپا بر سناریوی چهارم از سناریوهای یک تا سه اندکی بیشتر است.
    جمهوری اسلامی باید تا حد امکان اروپا را در همراهی با آمریکا به ویژه در قالب سناریوهای نامطلوب اول تا سوم دچار تردید کند و اروپا را به سمت تلاش برای تغییر زمین بازی موردنظر آمریکا ترغیب نماید.

  • حسین مفیدی احمدی، سیدعلی اصغر کاظمی زند، کیهان برزگر

    این مقاله در پی بررسی تغییر رویکرد ترکیه نسبت به کردها در فرایند الحاق این کشور به اتحادیه اروپا است. به نظر می رسد اروپایی شدن ترکیه از مهم ترین عوامل عادی شدن مسئله کردها در این کشور باشد. عادی شدن مسئله کردها، طیف گسترده ای از تغییرات، به ویژه خارج شدن این مسئله از دستور کار مسایل امنیتی؛ بازتعریف مفهوم شهروند ترکیه ای که خاصیت درون گذارانه تری برای کردها دارد؛ ایجاد فرصتی جدید برای گروه هایی که راه حل های صلح جویانه برای منازعه کردها دارند و درونی شدن تدریجی ارزش هایی همچون حقوق بشر و چندفرهنگ گرایی را شامل می شود. برای آزمون این فرضیه، نگارندگان با بهره گیری از ادبیات اروپایی شدن تلاش می کنند تا ضمن بررسی مواجهه اتحادیه اروپا با مسئله کردها در جمهوری ترکیه، به تاثیر فرایند الحاق ترکیه به این اتحادیه بر عادی شدن تدریجی مسئله کردها با توجه به سازوکارهای اجباری، تواناسازی، تکوینی و امنیتی زدایی اتحادیه اروپا بپردازند. در ضمن نویسندگان مقاله بر این باورند که عادی شدن مسئله کردها به همراه کمتر شدن نقش اتحادیه اروپا در این روند در سال های اخیر، یکی از دلایل امکان برخورد سخت با کردهای جدایی طلب در ترکیه بوده است.

    کلید واژگان: اروپایی شدن, اتحادیه اروپا, ترکیه, عادی سازی, مسئله کردها}
    Hossein Mofidi Ahmadi, Ali Asghar Kazemi, Kayhan Barzegar

    This paper aims to investigate the change in Turkey's approach towards the Kurds in the process of its accession to the European Union accession process. Europeanisation of Turkey is one of the most important factors in normalisation of the Kurdish issue by removing it from the security agenda and re-defining Turkish citizenship. It provided new opportunity for groups who are seeking peaceful solutions to the Kurdish conflict, leading to internalisation of Human Rights values and multi-culturalism. To test this hypothesis, we rely on literatures on Europeanisation to investigate EU’s policy on Kurds in the Republic of Turkey and assess the influence of Turkey’s accession process on normalisation of the Kurdish issue given EU’s compulsory, emancipatory, and de-securitisation processes. Normalisation of the Kurdish issue coupled with reduced role of the EU in past few years also suggest possibility of harsh encounter against Kurdish separatists.

    Keywords: Europeanisation, European Union, Kurdish Issue, Normalisation, Turkey}
  • حسین مفیدی احمدی، علی اصغر کاظمی

    این مقاله در پی بررسی اروپایی شدن ترکیه در چارچوب کنش بلاغی است. به نظر می رسد کنش بلاغی به معنای استفاده بازیگران از یک مجموعه سازمان یافته از ادعاها که هدفش متقاعدکردن مخاطبان عمومی و/ یا رقبای خارجی و داخلی برای پذیرش ترجیهات مورد نظر این بازیگران و/یا مشروعیت زدایی از ترجیهات رقبا است، در روند اروپایی شدن ترکیه به معنای انطباق با هنجارهای اتحادیه اروپا نقش مهمی بر عهده داشته است. در واقع با وجود اهمیت"کنش راهبردی" و "کنش ارتباطی" به ترتیب به معنای تلاش برای "حداکثر سازی منفعت" و "درک استدلالی از رفتار معتبر"در روند اروپایی شدن ترکیه، با حضور و نقش آفرینی مستمر کنش بلاغی بوده است که در ترکیه، حتی پس از کاهش اعتبار اتحادیه اروپا در سپهر اجتماعی و سیاسی این کشور و تضعیف عامل شرط گذاری این نهاد، اصلاحات مرتبط با فرایند الحاق به اتحادیه اروپا کم و بیش استمرار داشته است. در این نگاه، هم نخبگان سیاسی حاکم و هم احزاب مخالف دولت به همراه جامعه مدنی و رسانه ها، بیشتر از "کنش بلاغی" در معنای استفاده راهبردی از استدلال های هنجار محور مرتبط با هنجارهای اروپایی و مشروعیت زدایی از کنش های رقبا توسط این هنجارها، بهره برده اند.

    کلید واژگان: اتحادیه اروپا, ترکیه, اروپایی شدن, کنش راهبردی, کنش ارتباطی, کنش بلاغی}

    This study aims to introduce the Turkey's Europeanization, within the framework of "rhetorical action." It seems the "rhetorical action" that means using an organized collection of claims, which aims to persuade public audience and/or foreign and domestic opponents to accept actors’ preference and/or de-legitimize those of opponents, has played an important role in the process of the Turkey's Europeanization in adapting to the norms of the European Union. Indeed, in spite of the importance of "strategic action" and "communicative action", respectively means “utility maximization” and “reasoned understanding about valid behavior” in the Turkey's Europeanization, With the presence and continuous engagement of rhetorical action in Turkey, even after reducing the credibility of the European Union in the country's social and political sphere, and weakening the EU conditionality, reforms related to the process of accession to the European Union have more or less persisted. In this view, both the ruling elite and the opposition parties, along with civil society and the media, use "rhetorical action" in the sense of strategic use of normative arguments based on European norms and de-legitimization of opponents by these norms.

    Keywords: Communicative Action, Rhetorical Action, Strategic Action, Turkey, Europeanization}
  • حسین مفیدی احمدی*، علی اصغر کاظمی
    این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش است که اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، چه تاثیری بر ائتلاف سازی های منطقه ای موجود پس از تحولات موسوم به بهار عربی برجای خواهد گذاشت؟ به نظر می رسد، ائتلاف سازی های منطقه ای پسابهار عربی، برآمده از مواجهه هم زمان کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال افریقا با عدم قطعیت های راهبردی و تحلیلی است و اجرای برجام، با کاهش عدم قطعیت های راهبردی و تحلیلی، بر این ائتلاف سازی ها اثر خواهد گذارد. به نظر می رسد اجرای برجام، تضعیف روند امنیتی کردن سیاست خارجی ایران؛ افزایش کنش گری و نقش آفرینی ایران در حوزه مدیریت بحران ها و نهادسازی های منطقه ای؛ کم شدن تمرکز و حساسیت امنیتی درباره ایران و در نتیجه آشکارتر شدن عوامل، روندها و بازیگران امنیت زدا و امنیت ساز منطقه و محدود شدن گزینه های نهادی مشروع برای برسازی نظم منطقه ای جدید و سرانجام، تضعیف جایگاه عربستان به عنوان یکی از مهم ترین بر سازندگان ائتلاف های هویتی و فرقه ای را به همراه خواهد داشت. در این چهارچوب، توافق هسته ای در میان مدت و بلندمدت، با کاهش عدم قطعیت تحلیلی در منطقه، به تضعیف ائتلاف سازی های هویتی و فرقه ای در منطقه منجر خواهد شد. برای آزمون این فرضیه، نگارندگان با استفاده از روشی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از نظریه سازه انگاری و مفاهیم عدم قطعیت راهبردی و عدم قطعیت تحلیلی، تلاش می کنند ابعادی از ائتلاف سازی های منطقه ای پسابرجام را مورد واکاوی قراردهند.
    کلید واژگان: برجام, بهار عربی, عادت, عدم قطعیت تحلیلی, عدم قطعیت راهبردی}
  • حسین مفیدی احمدی، علی اصغر کاظمی

    این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که در موقعیت های مختلف نظام بین الملل، کدام کنش بازیگران پرکاربردتر است. برنهاد اصلی این مقاله آن است که با وجود اهمیت «کنش راهبردی» و «کنش ارتباطی» که به ترتیب با هدف «حداکثرسازی منفعت» و «درک استدلالی از رفتار معتبر» صورت می گیرد، از آن جا که موقعیت های نظام بین الملل غالبا به صورت هم زمان واجد مناسبات قدرت و منفعت و نیز ملاحظات استدلالی و گفتمانی هستند، بازیگران نظام بین الملل، بیش تر از «کنش بلاغی» استفاده می کنند. درواقع، در موقعیت های نظام بین الملل، بازیگران، منافع خود را نیز بیش تر از طریق ظاهرسازی دنبال می کنند. در این نگاه، «کنش بلاغی» یعنی استفاده بازیگران از یک مجموعه سازمان یافته از ادعاها که هدف اش متقاعد کردن مخاطبان عمومی و/ یا رقبای خارجی و داخلی برای پذیرش ترجیحات مورد نظر این بازیگران و/ یا مشروعیت زدایی از ترجیحات رقباست.

    کلید واژگان: کنش ارتباطی, کنش بلاغی, کنش راهبردی, خردگرایی هنجاری, اعتبار}
    Hosein Mofidi Ahmadi, Aliasghar Kazemi

    This study aims to answer the question that in different situations, which action is more usable? The main thesis of this paper is that, despite the importance of "strategic action" and "communicative action" that according to it respectively behavior is steered towards “utility maximization” and “reasoned understanding about valid behavior”, since the position of the international system at the same time has power and intrests relations and arguments and discourse considerations, for the international system actors, "rhetorical action” is more usable. In fact, in the situations of the international system, actors pursue their interests further through the pretense. In this view, the "rhetorical action" means using an organized collection of claims, which aims to persuade public audience and/or foreign and domestic opponents to accept actors’ preference and/or de-legitimize those of opponents.

    Keywords: Communicative Action, Strategic Action, Reputation, Rhetorical Action, Normative Rationality}
  • حسین مفیدی احمدی*، مهدی ذاکریان

    این نوشتار درپی بررسی تغییر گفتمان امنیتی در ترکیه در فرایند پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا است. به نظر می رسد که اروپایی شدن ترکیه از مهم ترین عوامل تغییر گفتمان امنیتی در ترکیه بوده است. در ترکیه زبان سیاسی و امنیتی رایج تغییر یافته است و در این کشور شاهد بروز قراردادهای اجتماعی و سیاسی جدیدی هستیم که به نوعی فرآیند عادی سازی را به دنبال داشته است. فرایند امنیتی زدایی ترکیه همراه عوامل دیگر، بیشتر نتیجه فرایند پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا و رویدادهای هم زمانی، چون تحول در چشم انداز سیاسی و انطباق با هنجارهای اتحادیه اروپا بوده است. درواقع درون این فرآیند امنیتی زدایی بوده است که مسائل به صورت رسمی امنیتی شده و به عنوان مسائل عادی نگریسته شده اند. برای آزمون این فرضیه، نویسندگان با بهره گیری از ادبیات اروپایی شدن تلاش می کنند تا ضمن مقایسه گفتمان امنیتی ترکیه پیش و بعد از آغاز هزاره جدید، عادی سازی «مسئله ارمنی» و روابط ترکیه با ارمنستان را در چارچوب این تغییر گفتمانی مورد ارزیابی قرار دهند.

    کلید واژگان: اتحادیه اروپا, اروپایی شدن, امنیتی زدایی, امنیتی سازی, حزب عدالت و توسعه, روابط ترکیه, ارمنستان, ترکیه}
    Hossein Mofidi Ahmadi, Mahdi Zakerian

    This paper aims to investigate the change in Turkey''s Security Discourse in process of Turkey''s Europe Union accession. It seems that Europeanization of turkey is one of the most important factors in the change of its security discourse. Turkey''s political and security language has changed and in this country، we are witnessing a new political and social contracts that lead to a normalization process. Among other reasons، process of desecuritization is the result of the European Union accession process and concomitant events، a transformation of the political landscape، and the Compliance with EU norms. Within this process of desecuritization formerly securitized issues have perceived as normal political issues. To test this hypothesis، the authors with use of Europeanization literature while comparing the security discourse in Turkey before and after the start of the new millennium، tries to evaluate the normalization of Armenian issue and Turkey– Armenia relations in the framework of this discursive change.

    Keywords: AKP Party, Desecuritization, Europeanization, Europe Union, Securitization, Turkey, Turkey– Armenia relations}
  • Hossein Mofidi Ahmadi
    This paper aims to investigate the diffusion of Human Rights Norms from the Viewpoint of IR Theories with Case Study of Responsibility to protect doctrine. It seems that there are five main mechanisms for Diffusion of Human Rights Norms: "Coercion" to mean legal and physical imposition, "instrumental rationality "refers to the impact on utility calculations, "imitation" to mean behavior ideas and norms use of peers for Problem solving and to enhance legitimacy, "normative rationality" refers to the response to social (not material) pressures and "persuasion" to mean non-coercive discursive interventions to promote mutual understanding and normative changes. Various documents related to the doctrine of "responsibility to protect" also showed that most of Human rights regimes emphasize on Persuasive, voluntary and Preventive mechanisms that based on internalization of Human Rights Norms for national, regional and international crisis management and this regimes less Focus on coercive mechanisms in the early stages of the crisis.
    Keywords: Coercion, Imitation, Instrumental Rationality, Normative Rationality, Responsibility to Protect}
  • مهناز گودرزی، حسین مفیدی احمدی
    روابط گازی روسیه و اتحادیه اروپا به عنوان تولید کننده و مصرف کننده عمده گاز طبیعی جهان درون ساختارهای ثابت شده انرژی امنیتی شده و کمبود تحلیل می شود. انرژی امنیتی شده، حاصل موقعیت های عدم قطعیتی است که در تعاملات انرژی دوجانبه روسیه و اتحادیه اروپا به وفور یافت می شود و کمبود نیز برسازنده گفتمان های حاکمیت دائم بر منابع و بازار رقابتی است. در چارچوب این ساختارهاست که گفتمان های انرژی اتحادیه اروپا یعنی گفتمان های امنیت عرضه، بازار، پایداری محیط زیست و مسئولیت اجتماعی همراه گفتمان های انرژی روسیه یعنی گفتمان های امنیت تقاضا، حاکمیت منابع، پایداری و مسئولیت اجتماعی اهمیت می یابد.
    کلید واژگان: برساخت گرایی, عدم قطعیت راهبردی, عدم قطعیت تحلیلی, امنیت انرژی, کمبود, حاکمیت منابع, بازار گاز, روسیه, اتحادیه اروپا}
    Mahnaz Goodarzi, Hossein Mofid Ahmadi
    Gas relations between Russia and the EU as major producer and consumer of natural gas in the world could be analyzed within the fixed structures of "securitized energy" and "shortage". Securitized energy is the result of uncertainties existing in bilateral energy interactions between Russia and the EU, and shortage constructs, the discourses of "constant domination over resources" and "competitive market". Within these structures, energy discourses of the EU including supply security, market, enviroment sustainability, and social responsibility as well as Russia′s energy discourses comprising demand security, dowinations over nesources, sustainability and social responsibility play their relevant roles.
    Keywords: constructivism, strategic uncertainty, energy security, shortage, domination over resources, gas market, Russia, the European Union}
  • حسین مفیدی احمدی*
    این مقاله در پی بررسی تغییر رویکرد گروه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلامی ترکیه در فرایند الحاق این کشور به اتحادیه اروپا است. به نظر می رسد روند الحاق به اتحادیه اروپا که به اروپایی شدن بیشتر ترکیه منجر شده است، از مهم ترین عوامل تغییر تدریجی ترجیحات، رفتار و گاهی هویتبخش مهمی از گروه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلامی این کشور بوده است. تغییراتی مانند بازتفسیر اندیشه ها و هویت اسلامی در انطباق با هنجارهای اروپایی و نیازهای بورژوازی جدید؛ تغییر نگاه به اتحادیه اروپا از خصم هویت اسلامی به دوست آن؛ بازتفسیر مفاهیمی مانند سکولاریسم و مدرنیزاسیون؛ درونی شدن تدریجی گفتمان های حقوق بشر، بازار و دموکراسی؛ انطباق با فرهنگ کسب وکار اروپا و استانداردهای هویت کارآفرینانه و رویه های اقتصادی اتحادیه اروپا و برجسته شدن تفاسیر عمل گرایانه و معتدل از اسلام. برای آزمون این فرضیه، نگارنده با بهره گیری از ادبیات اروپایی شدن تلاش می کند تا ضمن بررسی سیر تاریخی مواجهه گروه های اسلامی ترکیه با اروپا و غرب، تاثیر فرایند الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا را در ایجاد ساختار فرصت جدید، تغییر رفتار و گاهی تغییر هویت احزاب سیاسی اسلام گرا، جامعه مدنی اسلامی و همچنین گروه های تجاری و صنعتی اسلامی مورد ارزیابی قرار دهد.
    کلید واژگان: اروپایی شدن, اتحادیه اروپا, ترکیه, گروه های سیاسی, اجتماعی و اقتصادی اسلامی}
    Hossein Mofidi Ahmadi*
    This paper aims to investigate the change in the approach of Turkey’s Islamic political، social and economic groups in process of accession to the European Union. It seems that process of Turkey’s accession to the European Union that has led to more Europeanization of this country، is one of the most important factors in the gradual change of preferences، behavior and sometimes identity of important part of these groups in Turkey. Changes such as reinterpretation of Islamic thoughts and identity in accordance to European norms and needs of the new bourgeois; attitude change toward EU as an enemy of Islamic identity to its friend; reinterpretation of concepts like secularism and modernization; gradual internalization of human rights، democracy and the market discourses; compliance with Europe’s business culture and entrepreneurial identity standards and European Union''s economic procedures and highlighting of pragmatic and moderate interpretations of Islam. To test this hypothesis، the author by using Europeanization literature tries to evaluate encountering history of Islamic groups in Turkey with Europe and West and impact of Turkey''s accession process to the EU in building new opportunity structure، behavior change، and sometimes identity change of the Islamist political parties، civil society and business and industrial groups.
    Keywords: Europeanization, European Union, Turkey, Islamic Political, Social, Economic groups}
  • حسین مفیدی احمدی

    جامعه پذیری [1] یکی از مهم ترین مفاهیم نظریه روابط بین الملل است. نظریه های مختلف روابط بین الملل در خصوص جامعه پذیری به دو دسته اصلی قابل تقسیم هستند. دسته اول شامل نظریاتی می شود (نظیر واقع گرایی و نهادگرایی) که بر این باورند جامعه پذیری محاسبه ابزاری عقلانی کارگزاران است و دسته دوم شامل نظریاتی می شود (نظیر سازه انگاری و مکتب انگلیسی) که سه سازوکار عمومی جامعه پذیری یعنی بازی نقش، اقناع و یادگیری زبان جدید و توانایی این سازوکارها را برای اشاعه جامعه پذیری مورد توجه قرار می دهند.

    کلید واژگان: اقناع, جامعه پذیری, سازه انگاری, کنش بلاغی, یادگیری یک زبان جدید}
    Hossein Ahmadi Mofidi

    Socialization is among the most important concepts in International Relations Theory. Various theories of International Relations about socialization could be divided into two main categories. The first category consists of theories (like neo-realism and institutionalism) that believe socialization is a strategic calculation mechanism and the second category consists of theories(like constructivism and English School) that consider three generic social mechanisms—role playing, persuasion and Learning a new language —and their ability to promote socialization.

    Keywords: Constructivism, Learning a new language, persuasion, Socialization}
  • حسین مفیدی احمدی*

    این مقاله در پی بررسی انطباق ترکیه با قواعد و سیاست های انرژی اتحادیه اروپا است . اتحادیه اروپا از طریق ایجاد ساختارهای هنجاری و نظارتی، انطباق کشورهای عضو و همچنین کشورهایکاندیدای عضویت را با قواعد و سیاست های خویش ترغیب و تقویت می کند. در این میان با توجه به موقعیت حساس اتحادیه اروپا در بخش انر‍ژی، انطباق کشورهای کاندیدای عضویت با سیاست های انرژی اتحادیه اروپا از مهم ترین الزامات الحاق این کشورها به اتحادیه اروپا است. به نظر می رسد ترکیه نیز در فرایند الحاق خود به اتحادیه اروپا، در خصوص انطباق با قواعد و سیاست های انرژی این اتحادیه در بخش های امنیت عرضه؛ بازار داخلی؛ بهره وری انرژی؛ شبکه های فراملی و منابع انرژی تجدید پذیر پیشرفت های قابل ملاحظه ای داشته است. برای آزمون این فرضیه، نگارنده با بهره گیری از ادبیات انطباق تلاش می کند انطباق ترکیه را با قواعد و سیاست های انرژی اتحادیه اروپا را از منظر گزارش پیشرفت سالیانه اتحادیه اروپا و تمرکز بر بخشهای مختلف انرژی این کشور مورد ارزیابی قرار دهد.

    کلید واژگان: اروپایی شدن, انطباق, ترکیه, فرایند الحاق به اتحادیه اروپا, قواعد و سیاست های انرژی اتحادیه اروپا}
    Hosein Mofidi Ahmadi *

    This paper aims to investigate Turkey’s compliance with European Union energy rules and policies.  European Union encourages and reinforces member states and candidate countries to compliance with its rules and policies by normative and monitoring structures. Because of European Union’s sensitive situation in energy sector, candidate countries compliance with EU energy policies, is one of the most important requirements for the country’s accession to the Europe Union. It seems that Turkey in its accession process, have been significant advances in compliance with EU rules and policies in the sectors of energy supply security; internal market; energy efficiency; renewable energy sources and transnational networks. To test this hypothesis, the author tries to utilize Compliance literature and investigate the Turkey’s compliance with European Union energy rules and policies from the perspective of annual progress reports of EU and focus on different sectors of the country’s energy.

    Keywords: Compliance, Europeanization, EU Accession Process, European Union Energy Rules, Policies, Turkey}
  • Hossein Mofidi Ahmadi
    Research in the field of international relations and European studies agree more or less on the effect of the European Union on the foreign policy and energy policy among European countries. These studies in terms of logic of consequences or logic of appropriateness and the force, cost–benefit calculations, persuasion and socialization mechanisms, observe change or evolution of the internal structures, identities, preferences of national and foreign policy and national patterns of governance and European countries interests by European Union. In this regard, the Europeanization of foreign policy more or less led to their compliance with EU standards in the field of "conservation of shared values", "fundamental interests", "preserve peace and strengthen international security," "promoting international cooperation" and "European diplomatic culture". Europeanization of energy policy that based on the principles of energy security, competitiveness, environmental sustainability and social responsibiliy, also has led to institutional and policymaking compliance of these countries with the EU energy policy.
    Keywords: Compliance, Energy policy, EU, Europeanization, Foreign policy}
  • مهدی ذاکریان*، حسین مفیدی احمدی
    نظریه های روابط بین الملل، نگرشهای متفاوتی را در مورد چرایی و چگونگی پایبندی یا عدم پایبندی بازیگران داخلی و بین المللی به قواعد نظام بین الملل ارائه می دهند. این نظریه ها براساس منطق تاثیرگذار بر رفتار منطبق با قواعد، به دو دسته نظریه های خردگرا و نظریه های هنجاری تقسیم می شوند. با وجود نگاه هنجار محور مکتب انگلیسی و نظریه های متکی به مشروعیت قواعد، سازه انگاری به عنوان یکی از پویاترین رهیافت های جاری در روابط بین الملل، نقشی مهمی در تبیین مفهوم پایبندی ایفا نموده است. نقطه اشتراک چشم اندازهای مختلف سازه انگاری در خصوص مسئله پایبندی، مفهوم جامعه پذیری و درونی سازی هنجارها و قواعد است، اما آنها سازوکارهای متفاوتی را درمورد پایبندی ارائه می دهند. سازوکارهایی چون فرهنگ پذیری یا زور هنجاری و اقناع.
    کلید واژگان: پایبندی, اقناع, سازه انگاری, درونی سازی, جامعه پذیری}
    Mehdi Zakerian*, Hossein Mofidi Ahmadi
    The international relations theories give different viewpoints about the reason and the quality of adherence or non-adherence of international and domestic actors to rules of international system. These theories are divided into two categories on the basis of the logic of affecting the behavior conforming to the rules. In spite of the normative viewpoints of English school and theories based on legitimacy of rules, constructivism as one of the current dynamic approaches in international relations has played an important role in explaining the concept of adherence. The common point in constructivist’s viewpoints regarding the question of adherence is the concept of socialization and internalizing norms and rules but they present different mechanism about adherence, mechanism like acculturation or normative coercion and convincing.
    Keywords: adherence, satisfaction, constructivism, internalize, socialization}
  • سیاست خارجی ترکیه در چارچوب رویکرد جدید آنکارا نسبت به غرب
    حسین مفیدی احمدی
    ترکیه گام به گام خود را به عنوان یک قدرت منطقه ای که توان تاثیرگذاری بر سیاست بین الملل را نیز داراست، مطرح می سازد. براساس مفهوم درونی سازی سیاست خارجی، روندهای سیاسی در داخل ترکیه بیشترین تاثیر را بر سیاست خارجی این کشور به همراه داشته است و جایگزینی گام به گام سیاست اتحاد استراتژیک با غرب با سیاست مستقل مبتنی بر همکاری استراتژیک با غرب و نقش آفرینی به عنوان یک بازیگر مهم منطقه ای بیشتر متاثر از این روندها بوده است. سیاست ترکیه در قبال برنامه هسته ای ایران و روابط دوجانبه در حوزه انرژی نیز در این راستا قابل ارزیابی است. این مقاله به تحولات داخلی ترکیه و رقابت میان منافع رقیب و تاثیر آن بر سیاست خارجی این کشور می پردازد. ترکیه در ربع قرن گذشته همراه با تحولات برآمده از انتخاب اقتصاد بازار با تغییراتی بنیادین مواجه شده و از یک جامعه ایستا به یک جامعه پویا و پرتحرک بدل شده است. این تحول با تحول دیگری در یک دهه اخیر یعنی سر بر آوردن قطب های اقتصادی و لابی های قدرتمند اقتصادی، سیاسی و رسانه ای از منطقه آناتولی مرکزی که از مزایای جهانی شدن بهره مند شده اند همراه بوده است. این گروه های ذی نفوذ خواهان سیاست مستقل تر ملی و همکاری با دنیای غرب در عین حفظ هویت اسلامی خویش هستند. همچنین، این مقاله ضمن بررسی روندهای سیاسی در ترکیه و تاثیر آن بر سیاست خارجی جدید، سیاست خارجی این کشور را در چارچوب رویکرد جدید مرتبط با دنیای غرب مورد ارزیابی قرار می دهد.
    کلید واژگان: درونی سازی سیاست خارجی, لیبرالیسم, حزب عدالت و توسعه, سیاست خارجی چندوجهی, برنامه هسته ای ایران, سیاست انرژی}
سامانه نویسندگان
  • دکتر حسین مفیدی احمدی
    مفیدی احمدی، حسین
    پژوهشگر مسائل اروپا
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال