به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حسین یحیی زاده پیرسرایی

  • فاطمه حسینی*، حسین یحیی زاده پیر سرایی، صلاح الدین قادری، حسین غلامی
    در سال های اخیر قوانین متعددی برای حضور مددکاران اجتماعی در دادرسی نوجوانان تدوین و تصویب شده اما هنوز اجرا نمی شود. از اینرو هدف این پژوهش شناسایی چالش ها و فرصت های مداخله مددکاران اجتماعی در فرایند دادرسی نوجوانان از دیگاه قضات به منظور ارایه طرح هایی جهت بهبود جایگاه مددکاری اجتماعی است. با توجه به اینکه در سیستم قضایی ایران قضات مسیول اجرای قانون هستند و عدم اجرای قوانین تاحدود زیادی متوجه آنان است، از این رو در این مقاله درباره چالش ها و فرصت های مداخله مددکاران اجتماعی در دادرسی نوجوان مورد سوال قرارگرفتند. روش پژوهش کیفی مبتنی بر مصاحبه با تکنیک تحلیل تماتیک (مضمونی) است. روش نمونه گیری هدفمند با استرانژی در دسترس بود. افراد مورد مطالعه شامل 17 قاضی است. یافته ها نشان می دهد قضات بر ضرورت حضور مددکاران اجتماعی در سیستم قضایی بخصوص دادرسی نوجوانان موافق بودند . محوراصلی پاسخ ها مفاهیمی چون ضعف حرفه ای، ناکارآمدی سیستمی بعنوان چالش ها ، مداخلات ترمیمی و تسهیل خروج از دادرسی بعنوان فرصت حضور و مداخله مددکاران اجتماعی می باشد.
    کلید واژگان: مددکاراجتماعی, دادرسی, نوجوانان, بزهکاری}
    Fatemeh Hossini *, Hossein Yahyazadeh Pirsaraee, Salahedin Ghaderi, Hosseini Gholami
    In recent years, several laws have been drafted and approved for the presence of social workers in juvenile proceedings, but they are still not implemented. Therefore, the purpose of this research is to identify the challenges and opportunities of intervention of social workers in the process of juvenile proceedings from the point of view of judges in order to provide plans to improve the position of social workers. Due to the fact that in Iran's judicial system, judges are responsible for the implementation of the law and the non-implementation of the law is to a large extent directed at them, therefore, in this article, the challenges and opportunities of social workers' intervention in juvenile proceedings were questioned. The qualitative research method is based on interviews with thematic analysis technique. Purposive sampling method was available with strong. The studied people include 17 judges. The findings show that the judges agreed on the necessity of the presence of social workers in the judicial system, especially juvenile proceedings. The main axis of the answers are concepts such as professional weakness, system inefficiency as challenges, restorative interventions and facilitating exit from proceedings as an opportunity for the presence and intervention of social workers.
    Keywords: Social Worker, Trial, adolescents, Delinquency}
  • شکرالله قره داغی، حسین یحیی زاده پیر سرایی*، محمدسعید ذکایی، حبیب آقابخشی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف فهم و شناخت مسایل و نیازهای نوجوانان پسر وابسته به مواد محرک انجام گرفت.

    روش

    این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل تماتیک بود. جامعه پژوهش شامل همه نوجوانان پسر وابسته به مواد محرک بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 12 نفر از نوجوانانی که در مراکز ترک اعتیاد دولتی و غیردولتی تهران و البرز در سال های 1399-1398 حضور داشتند، انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت و سپس داده ها با استفاده از روش کلارک و براوون (2006) تحلیل گردید.

    یافته ها

    بر اساس تحلیل داده ها، نیازهای نوجوانان در سه دسته نیازهای عمومی (شامل نیاز به حمایت خانواده، آموزش مهارت های والدینی، ارتباط سالم با دوستان و همسالان، آموزش رسمی و مهارت های زندگی، و تفریح)، نیازهای دوره بازتوانی (شامل نیاز به حمایت دوستان و خانواده، ارایه خدمات متناسب با دوره نوجوانی، پیگیری وضعیت سلامت، داشتن هدف، امید، احترام، و انگیزه)، و نیازهای پس از دوره بازتوانی (شامل نیاز به وجود افراد تاثیرگذار و مراقبت و حمایت اجتماعی مداوم و بلندمدت) به عنوان مضمون های اصلی و فرعی استخراج گردید.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج مطالعه، ایجاد و گسترش مراکز ارایه خدمات تخصصی توسط کادر متخصص آموزش دیده آشنا با نیازها و مسایل نوجوان وابسته به مواد به جهت ارایه خدمات روانی-اجتماعی به نوجوانان و خانواده هایشان و برنامه های سوادآموزی و مهارت آموزی ضرورت دارد.

    کلید واژگان: روش کیفی تحلیل مضمون, نوجوانان, مواد محرک, نیازها, بازتوانی}
    Shokrollah Gharedaghi, Hossein Yahyazadeh Pir Saraei*, MohammadSaeed Zokaei, Habib Aghabakhshi
    Objective

    The current research was conducted aiming at understanding and recognizing the problems and needs of stimulant-dependent male adolescents.

    Method

    This research was qualitative and a thematic analysis. The study population included all stimulant-dependent male adolescents, which based on the purposeful sampling method and using the data saturation technique, 12 adolescents were selected from the public and non-public addiction treatment centers of Tehran and Alborz in 2019 and 2020. Data collection was performed with a semi-structured in-depth interview method, and the data were then analyzed using Clark and Brown’s (2006) method.

    Results

    Based on the data analysis, the needs of adolescents were extracted in three categories of general needs (including the need for family support, parenting skills training, healthy communication with friends and peers, formal education and life skills, and recreation), rehabilitation needs (including the need for the support of friends and family, providing services appropriate to the adolescent period, following up on health status, having a goal, hope, respect, and motivation), and post-rehabilitation needs (including the need for influential individuals and continuous and long-term social care and support ) as main and secondary themes.

    Conclusion

    Based on the study results, it is necessary to establish and expand specialized service centers with trained specialist staff familiar with the needs and issues of substance-dependent adolescents in order to provide psycho-social services to adolescents and their families, as well as literacy and skill training programs.

    Keywords: Qualitative method of thematic analysis, Adolescents, Stimulants, Needs, Rehabilitation}
  • حمزه امینی، حسین یحیی زاده پیرسرایی*، منصور فتحی
    هدف

    از آنجا که توجه به زندگی اجتماعی یکی از اساسی ترین

    هدف

    خودکشی امروزه، مسئله ای بسیار بااهمیت در سلامت عمومی افراد جامعه هست که توجه جامعه جهانی را به خود معطوف نموده است. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که، درک مشارکت کنندگان از پدیده خودکشی و زمینه های اقدام به آن چیست؟

    مواد و روش ها

    روش تحقیق کیفی از نوع گراندد تئوری است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 15 نفر از مردان و زنان مجرد و متاهلی هستند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و تعیین حجم نمونه با رسیدن به مرحله اشباع داده ها تعیین گردید.

    یافته ها

    پارادایم محوری، " محرومیت چندبعدی " و "محوری جاافتادگی فرهنگی" به عنوان پدیده های محوری و در نهایت، پدیده هسته ای، " استیلای محرومیت " برای بیان مسئله هسته ای پژوهش انتخاب گردید.

    نتیجه گیری

    بی توجهی جامعه چه خانواده و چه اطرافیان و حتی احساس بی توجهی از سوی حاکمیت، فرد را دچار احساس تنهایی و طردشدگی نموده و اگر این احساس شدت یابد در کنار عوامل دیگر می تواند منجر به اقدام به خودکشی شود. بنابراین، آموختن مهارت های گفتگو و طرح و حل مسئله به افراد جامعه، می تواند مانعی برای اقدام به بخش اعظمی از خودکشی ها گردد.

    کلید واژگان: خودکشی, محرومیت, اقدام به خودکشی, سنندج}
    Hamze Amini, Hossein Yahyazadeh Pirsaraei *, Mansour Fathi
    Purpose

    Since paying attention to social life is one of the most basic

    purposes

    suicide is a very important issue in the public health of society today, which has drawn the attention of the world community. The purpose of this research is to answer the question, what is the participants' understanding of the phenomenon of suicide and the grounds for committing it?

    Materials and methods

    Qualitative research method is grounded theory type. The research participants include 15 single and married men and women who were selected purposefully and the sample size was determined by reaching the data saturation stage.

    Findings

    The central paradigm, "multidimensional deprivation" and "centrality of cultural embeddedness" were chosen as the central phenomena and finally, the core phenomenon, "conquest of deprivation" was chosen to express the core issue of the research.

    Conclusion

    Indifference from the society, family, and surrounding people, and even the feeling of indifference from the government, makes a person feel lonely and rejected, and if this feeling is intensified, it can lead to suicide. Therefore, learning the skills of conversation and planning and problem solving to the people of the society can be an obstacle to the majority of suicides.

    Keywords: Suicide, deprivation, Attempted Suicide, Sanandaj}
  • حسین یحیی زاده پیر سرایی*، مرجان کیانی

    اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی از مسایل اجتماعی جهانی است که روزانه بر شیوع و گسترش آن افزوده می شود. زنان به عنوان مهم ترین عنصر خانواده و اجتماع ممکن است خواسته یا ناخواسته درگیر آن شوند. پیامدهای خانوادگی و اجتماعی و آسیب هایی که در اثر اعتیاد زنان به مواد مخدر بر جامعه وارد می گردد به مراتب عمیق تر از اعتیاد مردان است.پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه ها و پیامدهای اجتماعی مصرف مواد مخدر در زنان انجام گرفت.روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی با روش نمونه گیری هدفمند می باشد. با ملاک اشباع نظری با 25 نفر از زنان در کمپ مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به عمل آمد. با استفاده از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک، داده های گردآوری شده براساس سوالات و اهداف پژوهش، مقوله بندی و مورد تفسیر قرار گرفتند. یافته های این پژوهش در چهار محور تجارب اعتیاد زنان، تجربه کمپ، پیامد اعتیاد، از تجربه تا پیامد، با عنوان چهار مضمون اصلی ارایه شد.نتایج پژوهش حاکی از این است که سن اعتیاد در حال کاهش است، تغییر در نوع مواد مصرفی اتفاق افتاده است و شروع اعتیاد زنان و دختران تنها از خانه و خانواده نبوده و نقش دوستان در این مورد در حال افزایش می باشد.

    کلید واژگان: مصرف مواد مخدر, زنان, پیامدهای اجتماعی}
    Hossein Yahyazadeh Pirsaraee*, Marjan Kiani

    Addiction and substance abuse are one of the social issues that are constantly on the rise. The consequences and damage that the family and the society bear as a result of women’s drug addiction is far more profound than that of men. The purpose of this study was to understand the social experiences and consequences of drug abuse in women. The theoretical saturation criterion was conducted with 25 women in the semi-structured in-depth interview camp .Using a thematic analysis, the data collected was categorized and interpreted based on the research questions and objectives. The findings of this study were presented in four main themes in the four areas of women's addiction experiences, camp experience, addiction outcome, and from experience to outcome. The results show that the age of onset of addiction is decreasing. Furthermore, changes in the type of substances abused have occurred. The onset of addiction for women and girls is not just from home and the family, but also the role of friends.

    Keywords: Drug Abuse, women, Social Consequences, Age of Onset of Addiction}
  • حسین یحیی زاده پیرسرایی، کیوان شکری*، فرزانه رشیدی
    مقدمه
    طلاق یکی از آسیب های اجتماعی است که گاه باعث کاهش سلامت روان در فرد می گردد. لذا مداخلات روان درمانی در فرد به خصوص زنان مطلقه به عنوان گروه آسیب پذیر جامعه می تواند مفید واقع شود. بدین منظور هدف از این پژوهش اثربخشی مددکاری گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری بر سلامت روان زنان مطلقه است.
    روش
    این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل است. در این مطالعه مداخله ای مددکاری گروهی شناختی-رفتاری بر روی بیست و هشت زن مطلقه سرپرست خانواده که در پایگاه خدمات اجتماعی منطقه بیست شهرداری تهران پرونده داشتند اجرا شد. زنان مطلقه پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. سپس به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند و برای گروه آزمون هشت جلسه مددکاری گروهی شناختی رفتاری اجرا شد. تمام افراد در پس آزمون، مجددا پرسشنامه سلامت عمومی کلدبرگ و هیلر را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS16 و آزمون کوواریانس انجام گردید.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که مددکاری گروهی شناختی رفتاری بر سلامت روان زنان مطلقه تاثیر داشته و باعث کاهش علایم جسمانی، اضطراب، افسردگی و کارکرد اجتماعی آنان شده است.
    بحث و نتیجه گیری
    مددکاری گروهی شناختی رفتاری روش مناسبی جهت افزایش سلامت روان زنان مطلقه است. با علم به شیوع بالای طلاق و تبعات روانی آن پیشنهاد می شود از این روش برای درمان و کاهش پیامدهای روحی روانی طلاق و نیز سایر عوارض وابسته به آن استفاده شود.
    کلید واژگان: زنان مطلقه, مددکاری گروهی, شناختی- رفتاری, سلامت روان}
    Hussein Yahyazadeh Pyrsrayy, Kayvan Shokri *, Farzana Rashid
    Introduction
    Divorce is one of the social damage that they decrease in one's mental health. Therefore interventions in individual psychotherapy, especially divorced women as vulnerable groups of society can be useful. The purpose of this study the effectiveness of cognitive behavioral group work on the mental health of women is absolute.
    Methods
    It is an experimental study, having control and experimental groups. In this study, a behavioral-cognitive social work intervention was performed on 28 divorced women who were in the social area of 20th region in Tehran. The subjects filled out Goldberg and Hiller Questionnaire of well-being. They were then divided into two control and experimental group. 8 session of behavioral-cognitive social working was held for the experimental group. All the subjects refilled out the Goldberg and Hiller Questionnaire of well-being in the post- exam stage. The data were analyzed with SPSS 16 and Co-variance test.
    Results
    the Findings showed that the group behavioral-cognitive social work influenced the well-being of divorced women and it led to a decrease in physical signs, anxiety, social functioning and depression.
    Conclusions
    group behavioral-cognitive social work is an appropriate way for increasing the psychological well-being of divorced women. Knowing the high prevalence of divorce and its psychological after-effects, it is suggested that the mentioned method be used for decreasing the psychological effects of divorce.
    Keywords: Divorced Women, Group Social Work, Behavioral-Cognitive, Mental Health}
  • حسین یحیی زاده پیر سرایی*، زهرا نادری ملک

    زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر در جوامع با مسائل و مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی زیادی دست به گریبان هستند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی - رفتاری برتاب آوری زنان سرپرست خانوار است و روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جمعیت آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) استان قم بوده و از طریق روش تصادفی ساده 36 نفر از آنان انتخاب شدند. مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد شناختی - رفتاری در 12 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه تاب آوری سیکسبی (2005) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون کولموگروف اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین میزان تاب آوری زنان سرپرست خانوار در قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی تفاوت معناداری در زیرمقیاس های تاب آوری (معنا دادن به سختی ها، نگرش مثبت، تعالی و معنویت، انعطاف پذیری، حل مسئله فعال، ارتباطات، منابع اقتصادی و اجتماعی، شفافیت و بیان احساسات) بین زنان سرپرست خانوار در قبل و بعد از مداخله وجود دارد. همچنین 93 درصد از تغییرات تاب آوری در گروه آزمایش به وسیله برنامه آموزشی رویکرد شناختی - رفتاری صورت گرفته است. بنابراین به کارگیری گسترده تر این نوع مداخله توسط متخصصان، می تواند بر توانمندسازی و بهبود سطح زندگی زنان سرپرست خانوار موثر باشد.

    کلید واژگان: مددکاری اجتماعی گروهی, رویکرد شناختی - رفتاری, تاب آوری, زنان سرپرست خانوار}
  • حسین یحیی زاده پیر سرایی*، زینب پورات

    مطالعه حاضر، نتایج پژوهشی است در زمینه بررسی تاثیر سلامت اجتماعی بر رضایت شغلی که به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شاغل شعب مدیریت های امور مناطق پنجگانه بانک سپه در سطح شهر تهران می باشد در این پژوهش روش سهمیه ای طبقه ای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت و نمونه ای به تعداد 340 نفر در نظر گرفته شد. همچنین داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد که از دو پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کییز و رضایت شغلی بری فیلد و روث استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که سلامت اجتماعی کارکنان تاثیر مستقیمی بر میزان رضایت شغلی آنان دارد و از بین ابعاد پنجگانه سلامت اجتماعی، بعد شکوفایی اجتماعی و پذیرش اجتماعی بیشترین تاثیرگذاری را بر روی رضایت شغلی کارکنان شاغل بانک سپه داشته اند.

    کلید واژگان: سلامت اجتماعی, شکوفایی اجتماعی, پذیرش اجتماعی, رضایت شغلی}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال