به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب زهرا داور

  • فائزه عرب یوسف آبادی*، زهرا داور

    بیان مسئله:

     اسرارالتوحید اثری عرفانی است که در آن، کارگزاران اجتماعی به شیوه های مختلف بازنمایی می شوند.

    روش

    هدف در این پژوهش، تحلیل گفتمان این کتاب بر مبنای الگوی ون لیوون و با تکیه بر روش توصیفی  تحلیلی است.

    یافته ها و نتایج

    نتایج اولیه بیانگر آن است که ابوسعید ابوالخیر در این اثر ازطریق فعال سازی، نیرویی پویا و اثرگذار معرفی شده است. بیشترین بسامد نام دهی پس از ابوسعید ابوالخیر مربوط به خواجه حسن مودب، کارگزار مخصوص ابوسعید و ابوالقاسم قشیری است. آشکار است که بسامد نام دهی این شخصیت معتبر به دلیل گرایش نهایی او به ابوسعید، تاثیر شگرفی بر وجهه و مشروعیت معنوی ابوسعید ابوالخیر گذاشته است. در اسرارالتوحید بیشترین بسامد گروه ها مربوط به مشایخ/ صوفی، درویشان و مریدان است که همه مربوط به گروه خود و گفتمان طریقت محور هستند. در زیرشاخه نامشخص سازی مشخص شد که هویت کارگزاران ناشناس در تبلیغ گفتمان طریقت محور اهمیتی ندارد؛ بلکه مهم عملی است که آنها انجام می دهند. عمل این کارگزاران ناشناس همواره کارکردی مشابه و موثر در بیان دیدگاه های عرفانی نویسنده دارد که اغلب شامل مشاهده، دریافت عظمت و اهمیت شخصیت معنوی ابوسعید ابوالخیر است. در اسرارالتوحید، انسان نمایی حیوانات بار ایدیولوژیکی دارد؛ زیرا حضور این حیوانات وحشی از مقوله کرامات ابوسعید ابوالخیر است تا نشانی بر مشروعیت، تثبیت قدرت و صدق او باشد. ازنظر مولفه حذف ثابت شد که بخش هایی از دانسته های ابوسعید شامل مقوله کم رنگ سازی می شود؛ زیرا تولیدکننده گفتمان در این اثر، مانند دیگر سالکان، موظف است از افشای اسرار ربوبی بپرهیزد و سر حق را جز با اهل حق در میان نگذارد.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی, کارگزار اجتماعی, اسرارالتوحید, ابوسعید ابوالخیر, کم رنگ سازی, ون لیوون}
    Faezeh Arabyousefabadi *, Zahra Davar

    The book Asrar al-Tawhid is a mystical work in which social agents are represented in different ways. The purpose of the present study is to analyze the discourse of this book based on Van Leeuwen's model relying on the descriptive-analytical method. Preliminary results of the study indicate that in this work, Abu Saeed Abu al-Khair is introduced as a dynamic and effective force through activation. The highest frequency of writing after Abu Saeed Abu al-Khair is related to Khajeh Hassan Modab, the special agent of Abu Saeed and Abolghasem Qashiri. It is obvious that the frequency of naming this prestigious figure due to his final inclination towards Abu Sa'id has had a tremendous impact on the image and spiritual legitimacy of Abu Sa'id Abu al-Khair. In Asrar al-Tawhid, the highest frequency of groups is related to Sufi elders, dervishes, and disciples, all of whom belong to their own group and to the sect-oriented discourse. In the non-identification section, it was found that the identities of anonymous agents were not important in propagating the method-oriented discourse. However, what matters is what they do. The actions of these anonymous agents always have a similar and effective function in expressing the author’s mystical views, which often include observing and perceiving the greatness and importance of the spiritual personality of Abu Sa'id Abu al-Khair. In the book Asrar al-Tawhid, the humanization of animals has an ideological burden, because the presence of these wild animals is one of the virtues of Abu Sa'id Abu al-Khair to be a sign of his legitimacy, consolidation of power, and truth. From the point of view of the deletion component, it was proved that parts of Abu Sa'id's knowledge include the category of fading, since the producer of discourse in this work, like other seekers, is obliged to refrain from revealing the secrets of God and not to share the secret of truth except with the people of truth.

    Keywords: Critical discourse analysis, Social Agent, Asrar al-Tawhid, Abu Saeed Abu al-Khair, Fading, Van Leeuwen}
  • فائزه عرب یوسف آبادی *، زهرا داور
    نیما یوشیج یکی از شاعران معاصر است که در میان اشعار دیوان او صد و هفتاد و یک شعر از تکنیک کانونی پردازی روایت به طور کامل بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف و شناخت انواع کانونی سازی در این اشعار بر اساس موقعیت کانونی ساز و میزان تداوم کانونی سازی است. بدین منظور اشعار روایی نیما یوشیج با روش توصیفی - تحلیلی بررسی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از منظر موقعیت کانونی ساز در اغلب شعرهای روایی نیما، کانونی ساز با چشم اندازی تمام نما، تمام امور را کانونی سازی می کند. اغلب اشعار تحت سیطره ی راوی-کانونی ساز بیرونی است. در بیشتر این اشعار، دانش نامحدود راوی-کانونی ساز بیرونی، کردار و گفتار و پندار دیگران را به نمایش می گذارد. بیشتر اشعار روایی نیما دارای مولفۀ عاطفی جانبدارانه و درون نگر است. اغلب اشعار روایی نیما، بستری شده اند، برای بیان عقاید راوی که با چشم اندازی غالب نمایش داده می شود. از منظر میزان تداوم کانونی سازی در این اشعار این نتیجه حاصل شد که بیشتر اشعار روایی نیما از کانونی سازی ثابت برخوردار هستند و راوی آن ها واحد است و تا پایان روایت تغییر نمی کند.
    کلید واژگان: اشعار روایی, کانونی سازی بیرونی, کانونی سازی درونی, نیما یوشیج}
    F. Arab Yusofabadi *, Z. Davar
    Nima Youshij is a contemporary poet whose collection of poetry contains 171 poems in which the narrative focalization techniques have been exploited. The main goal of this study is to discover and analyze different types of focalization in these poems based on the position of focalizer and its continuity. For this purpose, narrative poems of Nima Yushij were analyzed using a descriptive – analytical approach. The results indicate that from the perspective of focalizer, in most narrative poems of Nima, the focalizer adopts a panoramic view to focalize all events. The majority of poems are dominated by the external narrator- focalizer. In these poems, the infinite knowledge of external narrator represents deeds, words and thoughts of others. A vast share of Nima’s narrative poems are characterized by a biased and introspective emotional component. In fact, most of narrative poems of Nima serve as a venue for expression of the narrator’s views, which are demonstrated from a vantage point. With regard to the continuity of focalization in these poems, it was concluded that most narrative poems of Nima were underlined by a permanent focalization in which the narrator remained the same until the end of narration.
    Keywords: narrative poems, external focalization, internal focalization, Nima Yushij}
  • فائزه عرب یوسف آبادی*، زهرا داور
    نجیب محفوظ در داستان «ماه عسل» و ابوتراب خسروی در داستان «حضور» ، به بیان وضعیت زن و شوهری می پردازند که به محض ورود به منزل خویش متوجه می شوند که افراد ناشناسی منزل مسکونی آن ها را به تصرف درآورده اند. هدف مقاله حاضر، توصیف و بررسی تطبیقی این دو اثر بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده دو اثر از لحاظ شیوه آغاز داستان روشی مشابه را برگزیده اند؛ همچنین هر دو داستان عربی و فارسی دارای سه شخصیت اصلی است که عبارت است از یک زوج جوان و یک غریبه که منزل مسکونی آن ها را غصب کرده است. «خانه» در هر دو داستان مکانی محوری است که با مفهوم ضمنی مامنی برای انسان، در تردید قرار گرفته است. هر دو اثر از نظر استفاده از تکنیک زمان پریشی نیز دارای تشابه هستند؛ به این ترتیب که علاوه بر گذشته نگری، تکنیک تداخل زمان های گذشته و حال در هر دو اثر وجود دارد؛ علاوه بر این در بخش مشابهت در خویشکاری های دو داستان این حقیقت آشکار گشت که از میان سی و یک خویشکاری پراپ، یازده خویشکاری و توالی آن ها در هر دو داستان مشترک است. توالی خویشکاری های طرح هر دو داستان نوعی الگوی درونی مشترک را نشان می دهد که از طریق نمایش رمزگان های مربوط به هر خویشکاری چنین است: (B، H ، C ،A ،? ، ? ، ? ، ? ، ? ، ? ، ? (.
    کلید واژگان: ماه عسل, نجیب محفوظ, حضور, ابوتراب خسروی}
    Faezeh Arab Yosefabadi *, Zahra Davar
    Naguib Mahfouz in Shahr al-‘Asal and Abu Turab Khosravi in Hozour describe the situation of a couple who after moving to their new house, notice that their residence has been occupied by some strangers. The goal of this paper is to offer a description and a comparative study of these two works based on the American school of comparative literature.
    The results of the study suggest that the two authors have adopted an identical approach in the prelude of the story. Also, both of these Arabic and Persian stories are composed of three main characters, namely a young couple and a stranger usurping their house. "House" in both stories plays a key role, which has been questioned by the connotative meaning of home as a shelter or safe place for man. Also, both works are corresponding in terms of using the Anachronism technique, i.e., in addition to the flash back technique, the technique of mingling past and present times has been adopted in both works. Moreover, the analysis of both stories in terms of similarity of functions revealed that out of thirty-one functions of Propp, there are eleven overlapping functions in both stories in a similar sequence. The sequence of plot functions of both works is indicative of a consistent internal pattern, which can be illustrated through the relevant codes of each function as such : (B, H, C, A, δ, γ, λ, φ, ε, β, α )
  • ام البنین بابامحمدی، جمشید نورشرق دهاقانی*، زهرا داور
    حضانت در لغت به معنای در زیر بال گرفتن، در برداشتن، در دامن خود پروراندن، دایگی و پرستاری کودک و در اصطلاح حضانت عبارت است از نگهداری مادی و معنوی طفل توسط کسانی که این وظیفه به عهده آن هاست، اطفال نامشروع، اطفالی هستند که در نتیجه روابط جنسی ممنوع بین زن و مرد نامحرم به وجود می آیند. حال پرسش اساسی این است که حضانت اطفال نامشروع برعهده چه کسانی است؟ که پژوهشگر از سه منظر فقه عامه، حقوق ایران و کنوانسیون حقوق کودک، مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که: در فقه عامه هر یک از فرق نظرات متفاوتی مطرح کرده اند اما آن چه مشهود به نظر می رسد رعایت شرایط مناسب در نگهداری و پرورش کودک می باشد و نظر اکثر بر حضانت مادر عرفی اولی می باشد. در حقوق ایران با توجه به ماده 1168 قانون مدنی که حضانت را حق و تکلیف ابوین می داند و هم چنین رای وحدت رویه شماره 617 دیوان عالی کشور به استناد نظر برخی فقهای معاصر در جهت حمایت از اطفال نامشروع و مشخص نمودن وضعیت حقوقی این اطفال، نسب خونی و طبیعی آن ها را محترم شمرده و به جز توارث کلیه تکالیف مربوط به پدر را بر عهده پدر عرفی قرار داده. از این رو حضانت این دسته از اطفال علاوه بر موارد ذکر شده بر اساس قانون جدید حمایت خانواده تا 7 سال به عهده مادر عرفی و پس از آن تا سن بلوغ با پدر عرفی می باشد. در کنوانسیون حقوق کودک با توجه به ماده 2 که فرقی بین کودک مشروع و نامشروع ندانسته و آن چه از اهمیت ویژه برخوردار است همان حفظ منافع و مصالح عالیه کودک می باشد لذا حضانت اطفال نامشروع تا جایی که به منافع و مصالح کودک آسیبی نرسد تا سن 18 سالگی برعهده پدر یا مادر عرفی می باشد. امید می رود با درک حقیقت قداست خانواده و حفظ نسب مشروع هم چنین بسترسازی مناسب برای ازدواج های به هنگام و ساده از تولد اطفال نامشروع جلوگیری گردد و در صورت موارد بسیار نادر حمایت های خاص قانونی در جهت رشد و تعالی این گونه اطفال حافظ موقعیت آنان باشد.
    کلید واژگان: رابطه نامشروع, طفل نامشروع, حضانت, نسب}
  • دلایل عدم تمکین زنان باید ریشه یابی شود
    زهرا داور
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال