به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب زهرا کوهستانی سینی

  • زهرا کوهستانی سینی*، ستیا مقدم، زهرا شیری تنورلوئی
    پیشینه و اهداف

    فعالیت های ورزشی سواد بدنی افراد را در تمام جنبه ها افزایش می دهد. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه اثر بی تمرینی بعد از تمرینات هوازی تداومی و تناوبی شدید بر سواد بدنی و ترکیب بدنی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دارای اضافه وزن بود.

    روش ها

    24 دختر دانش آموز مقطع متوسطه دوم (15 تا 17 سال) مبتلا به اضافه وزن که در بین صدک 85 تا 95 بودند به صورت تصادفی در سه گروه تمرین و بی تمرینی تداومی، تمرین و بی تمرینی تناوبی شدید و کنترل (هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت 12 هفته و بی تمرینی بعد از آن به مدت 4 هفته بود. 24 ساعت قبل، 48 ساعت بعد از پایان دوره تمرین و 24 ساعت بعد از پایان دوره بی تمرینی، اندازه گیری های پیش آزمون و پس آزمون انجام شد.

    یافته ها

    سواد بدنی در هر دو گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافت و ترکیب بدنی در هر دو گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار بهبود یافت (05/0<P). یک دوره بی تمرینی منجر به کاهش اثرات بدست آمده با تمرین شد اما این اثرات همچنان نسبت به قبل از تمرین پابرجا بود (05/0<P). تفاوتی بین دو نوع تمرین و بی تمرینی مشاهده نشد (05/0>P).

    نتیجه گیری

      به نظر می رسد که 12 هفته تمرین هم از نوع تداومی و هم از نوع تناوبی شدید، منجر به افزایش سواد بدنی و بهبود ترکیب بدنی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم می شود و بی تمرینی منجر به کاهش اثرات تمرین می-گردد اما بعد از 4 هفته، اثرات آن به طور کامل از بین نمی رود.

    کلید واژگان: تمرین هوازی, تمرین تناوبی شدید, سواد بدنی, ترکیب بدنی, چاقی, دانش آموزان}
    Zahra Koohestani Sini *, Setiya Moghadam, Zahra Shiri Tanourlouei
    Background and Objectives

    Exercise trainings increase people’s physical literacy in all aspects. This study aimed to compare the effect of non_exercise training after continuous and high intensity interval training on physical literacy and body composition of overweight female secondary school students.

    Methods

    24 female secondary school students (15-17 years old) who were overweight were between the 85th and 95th percentiles and were randomly divided into three groups: continuous training and non-training, high intensity interval training and non-training, and control (8 people in each group) were placed. Training was for 12 weeks and no training after that for 4 weeks. 24 hours before, 48 hours after the end of the training period, and 24 hours after the end of the non-training period, pre-test and post-test measurements were taken.

    Findings

    Physical literacy increased significantly in both training groups compared to the control group, and body composition improved significantly in both training groups compared to the control group. It came with training, but these effects were still present compared to before training(P<0.05). No difference was observed between the two types of training and no training(P>0.05).

    Conclusion

    It seems that 12 weeks of continuous training and Both of the severe periodic type, leads to an increase in physical literacy and an improvement in the body composition of female students of the second secondary level, and lack of exercise leads to a decrease in the effects of exercise, but after 4 weeks, its effects do not disappear completely.

    Keywords: aerobic training. High intensity training, physical literacy, Body Composition, obesity, students}
  • زهرا کوهستانی سینی، سمیه سرابندی مقدم، هما خالق زاده *

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر یک شیوه نوآورانه تدریس تربیت بدنی در شرایط کمبود امکانات ورزشی برای رسیدن به بهترین نتایج و اهداف آموزشی بود. پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. 20 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان گلهبار به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند (هر گروه 10 نفر). گروه آزمایش در 8 هفته مداخله بوسیله ی روش تدریس نوآورانه شرکت کردند و گروه شاهد در برنامه های عادی تربیت بدنی که پیش از این اجرا می شد شرکت کردند. قبل و بعد از دوره، اندازه گیری ها انجام شد. عملکرد تنفس از طریق تست تعداد تنفس در یک دقیقه و آزمون حبس نفس در وضعیت دم و بازدم کامل بر حسب ثانیه، انعطاف پذیری از طریق تست نشستن و رسیدن به صندلی، استقامت عضلانی میان تنه از طریق آزمون درازو نشست در یک دقیقه، استقامت قلبی تنفسی با استفاده از آزمون دوی 540 متر، قدرت عضلانی اندام تحتانی و فوقانی نیز به ترتیب از طریق تست نشستن و برخاست روی صندلی و تست حلقه بازو، تعادل ایستا و پویا به ترتیب از طریق تست لک لک و آزمون تعادلی وای و همچنین ویژگی های شناختی و عاطفی به ترتیب از طریق امتحان شفاهی و پرسشنامه فرم کوتاه محقق ساخته ارزیابی شد. نتایج نشان داد که برای تمامی متغیرهای مورد مطالعه، بهبود معنادار در گروه آزمایش بوجود آمده بود (P<0.05). پیشنهاد می گردد تا جهت رسیدن به اهداف آموزشی تربیت بدنی (روانی حرکتی، شناختی و عاطفی)، در مدارس دخترانه مقطع متوسطه دوم که از امکانات ورزشی مناسبی برخوردار نیستند؛ با استفاده از خلاقیت، روش های تمرینی و تدریسی را طراحی کرد که بتوانند منجر به کسب نتایج مطلوب شود.

    کلید واژگان: ورزش مدارس, روش تدریس, تربیت بدنی, نوآوری در تدریس, اهداف آموزشی}
  • سمیه سرابندی مقدم، سعیده عزیزیان، زهرا کوهستانی سینی *

    هدف از بررسی تاثیر یک برنامه فعالیت ورزشی همراه با رژیم غذایی کاهش وزن بر سواد بدنی و ترکیب بدنی دختران دانش آموزان دارای اضافه وزن مقطع متوسطه دوم بود.30 دختر دانش آموز مقطع متوسطه دوم (15 تا 17 سال) مبتلا به اضافه وزن که در بین صدک 85 تا 95 بودند به صورت تصادفی در سه گروه تمرین، تمرین همراه با رژیم و کنترل (هر گروه 10 نفر) قرار گرفتند. مداخلات به مدت 6 هفته بود و تمامی آزمودنی های هر سه گروه در ساعت ورزش مربوط به کلاس درس تربیت بدنی نیز مدرسه شرکت کردند. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از مداخلات، اندازه گیری های مربوط به پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. سواد بدنی در هم گروه تمرین و هم گروه تمرین همراه با رژیم در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافت (P<0.05) اما تفاوتی در این خصوص بین دو گروه تمرین و تمرین همراه با رژیم مشاهده نشد (P>0.05). ترکیب بدنی در هم گروه تمرین و هم گروه تمرین همراه با رژیم در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار بهبود یافتند (P<0.05) اما این بهبود در گروه تمرین همراه با رژیم به طور معنادار بیشتر از گروه تمرین به تنهایی بود (P<0.05). به نظر می رسد که تمرین منجر به افزایش سواد بدنی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم می شود و رژیم غذایی در این زمینه اثر معنادار ندارد. در مقابل، هم تمرین و هم رژیم غذایی منجر به بهبود ترکیب بدنی می گردند، اما اثر رژیم غذایی در این رابطه بیشتر است.

    کلید واژگان: تمرین, رژیم غذایی, سواد بدنی, ترکیب بدنی, چاقی, دانش آموزان}
  • زهرا کوهستانی سینی*، سعیده عزیزیان، بنفشه فرودی
    پیشینه و
    اهداف
    هورمون ها تقریبا برتمام جنبه های فیزیولوژیک موثرند و دراصل به عنوان بخش مکمل سیستم عصبی مرکزی عمل می کنند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرین در منزل بر کورتیزول، دی هیدرواپی اندرسترون و نسبت دی هیدرواپی ‏اندرسترون به کورتیزول سرم دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم بود.
    روش ها
    16 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم ‏شهرستان گلبهار به صورت هدفمند در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل (هر گروه 8 نفر) تقسیم ‏شدند. گروه تمرین در یک برنامه هشت هفته ای تمرین در منزل شامل تمرینات ایروبیک 5 جلسه در هفته و هر جلسه به ترتیب ‏‏20، 25، 30، 35، 40، 45، 50 و 55 دقیقه برای هفته های اول تا هشتم شرکت کردند. قبل و بعد از هشت هفته، نمونه خونی ‏استراحتی از هر دو گروه اخذ گردید، و مقادیر کورتیزول، دی هیدرواپی اندرسترون و نیز نسبت دی هیدرواپی اندرسترون به ‏کورتیزول اندازه گیری و محاسبه شد. از روش آماری تحلیل واریانس بین-درون آزمودنی ها جهت مقایسه تغییرات متغیرها بین دو ‏گروه استفاده شد.
    یافته ها
    کورتیزول در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافت (‏P=0.026‎‏). دی هیدرواپی ‏اندرسترون و نسبت دی هیدرواپی اندرسترون به کورتیزول در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار کاهش یافتند ‏‏(به ترتیب ‏P=0.005‎‏ و ‏P=0.006‎‏).
    نتیجه گیری
    احتمالا هشت هفته تمرین ایروبیک منجر به ایجاد شرایط کاتابولیک در دانش آموزان دختر ‏مقطع متوسطه دوم شده که ممکن است منجر به پیشگیری از اضافه وزن در آنها شود. ‏
    کلید واژگان: تمرین در منزل, کورتیزول, دی هیدرواپی اندرسترون, ایروبیک, دختران دانش آموز}
    Zahra Koohestani Sini *, Saeideh Azizian, Banafsheh Foroudi
    Background and Objectives
    Hormones affect almost all physiological aspects and actually act as a complementary part of the central nervous system. The aim of the present study was to determine the effect of eight weeks of home exercise on cortisol, androgen dehydroepiandrosterone and the ratio of androgen dehydroepiandrosterone to serum cortisol in female high school students.
    Methods
    16 female students of the second secondary level of Golbahar city were purposefully selected and randomly placed in two educational and control groups (8 people in each group). The exercise group participated in an 8-week exercise program at home including aerobic exercises 5 sessions per week and each session for 20, 25, 30, 35, 40, 45, 50, and 55 minutes for the first to eighth weeks. Before and after eight weeks, resting blood samples were taken from both groups, and the amounts of cortisol, dehydroepiandrosterone, and the ratio of dehydroepiandrosterone to cortisol were measured and calculated. The statistical method of analysis of variance between and within the subjects was used to compare the changes in the variables between the two groups.
    Findings
    Cortisol in the training group compared to the control group means increased (P=0.026). Dehydroepiandrosterone and the ratio of dehydroepiandrosterone to cortisol decreased significantly in the training group compared to the control group (P=0.005 and P=0.006, respectively).
    Conclusion
    Probably, eight weeks of aerobic training has led to the development of catabolic conditions in high school female students, which may lead to the prevention of overweight in them.
    Keywords: Home Exercise, Cortisol, Dehydroepiandrosterone, Aerobics, Female Students}
  • محمدعلی کهن پور، زهرا کوهستانی سینی *، سعیده سنگ سفیدی، سعیده عزیزیان، وحیده گرگیج

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط استرس و فرسودگی شغلی با اضافه وزن، قند و چربی خون دبیران تربیت بدنی و تاثیر تمرین در منزل بر تغییرات آنها بود. 30 دبیر تربیت بدنی مرد 30 تا 40 ساله دارای اضافه وزن به صورت هدفمند در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تمرین و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل تمرینات طناب زنی به مدت هشت هفته به صورت چهار روز در هفته و هر جلسه 45 دقیقه انجام شد. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد مداخلات مقدار نمونه خونی در وصعیت 12 ساعت ناشتایی برای اندازه گیری تری گلیسرید، HDL و گلوکز گرفته شد و BMI، استرس شغلی و فرسودگی شغلی نیز اندازه گیری شد. بین فرسودگی شغلی و استرس شغلی با BMI، TG و HDL ارتباط معنادار وجود داشت (P<0.05). همچنین تمرین منجر به کاهش استرس و فرسودگی شغلی، BMI و سطوح TG و گلوکز سرم و نیز افزایش سطوح HDL شد که این تغییرات در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود (P<0.05). علاوه بر این، بین تغییرات استرس و فرسودگی شغلی با تغییرات BMI، TG، HDL و گلوکز بدنبال هشت هفته تمرین ارتباط معنادار وجود داشت (P<0.05). احتمالا استرس و فرسودگی شغلی منجر به افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی می شود. به نظر می رسد که یک دوره تمرین طناب زنی می تواند استرس و فرسودگی شغلی و نیز خطر بیماری های قلبی عروقی و دیابت را کاهش دهد.

    کلید واژگان: تربیت بدنی, تمرین, استرس, فرسودگی شغلی, عوامل خطرزای قلبی}
  • حمید دستجردی، زهرا کوهستانی سینی، محمدعلی کهن پور *

    با توجه به اهمیت نقش تربیت بدنی در تعلیم و تربیت از دوره آموزش ابتدایی، هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش کلاس-های ضمن خدمت بر عملکرد حرفه ای معلمان تربیت بدنی شهر مشهد بود. نمونه ی آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل 60 معلم تربیت بدنی دوره تحصیلی ابتدایی نواحی آموزش و پرورش شهر مشهد بودند که 30 نفر از آنها در طول سال های تحصیلی 1400-1396 در دوره های آموزش ضمن خدمت در هر سه دوره روش ها و فنون تدریس، مدیریت کلاس و سنجش و اندازه گیری شرکت کرده بودند و 30 نفر دیگر در این کلاس ها شرکت نکرده بودند. اطلاعات تدریس کلاسی، کلاس داری و ارزشیابی کلاسی از طریق چک لیست مشاهده و وضعیت تحصیلی دانش آموزان از طریق فرم ثبت نمرات دانش آموزان جمع آوری شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت معناداری بین تدریس کلاسی، کلاس داری، ارزشیابی کلاسی و وضعیت تحصیلی دانش آموزان معلمان تربیت بدنی که به کلاس های ضمن خدمت رفته بودند و آنهایی که به کلاس های ضمن خدمت نرفته بودند، وجود ندارد (P>0.05). به نظر می رسد باید تجدید نظر اساسی در خصوص نحوه اجرای این کلاس ها از طریق درگیر کردن خود معلمان در یادگیری از طریق کنکاش و پژوهش ایجاد شود.

    کلید واژگان: تربیت بدنی, آموزش ابتدایی, کلاس های ضمن خدمت, عملکرد حرفه ای, معلمان تربیت بدنی}
  • محمدعلی کهن پور*، محمدرضا پور بهرام، زهرا کوهستانی سینی، سارا نعیمی، مهناز سیفی
    مقدمه و هدف

    هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مصرف مکمل چغندر بر استرس اکسیداتیو و کوفتگی عضلانی تاخیری بدنبال یک وهله فعالیت وامانده ساز اکسنتریک در فوتبالیست های رقابتی بود.

    مواد و روش ها

    20 پسر فوتبالیست رقابتی شهر مشهد با دامنه سنی 17 تا 19 سال به طور تصادفی در دو گروه دارونما و چغندر قرار گرفتند. در روز پیش آزمون، هر دو گروه در یک فعالیت وامانده ساز اکسنتریک شرکت کردند. سپس به مدت 2 هفته، گروه مکمل، عصاره چغندر و گروه دارونما، پودر آرد (دوز 200 میلی گرم روزانه با کپسول هم شکل) دریافت کردند. بعد از دو هفته، هر دو گروه بار دیگر در همان فعالیت بدنی مشابه با پیش آزمون شرکت کردند (پس آزمون). قبل و 24 ساعت بعد بعد از هر دو فعالیت، نمونه خونی اخذ و درد عضلانی اندازه گیری شد. برای هر نمونه خونی نیز سطوح CK، LDH، GPX، SOD و MDA اندازه گیری شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که درد عضلانی و سطوح CK، LDH، GPX و MDA بعد از فعالیت وامانده ساز اکسنتریک به طور معنادار افزایش یافتند، اما افزایش آنها در گروه چغندر به طور معنادار کمتر از گروه دارونما بود (P<0.05). تغییرات SOD در هیچکدام از گروه ها معنادار نبود (P>0.05).

    بحث و نتیجه گیری

    احتمالا مکمل گیری کوتاه مدت چغندر، میزان افزایش کوفتگی عضلانی تاخیری را متعاقب یک وهله فعالیت وامانده ساز اکسنتریک به واسطه ی مواد آنتی اکسیدانی که دارد کاهش می دهد.

    کلید واژگان: چغندر, کوفتگی عضلانی, استرس اکسیداتیو, آسیب عضله, فوتبالیست ها}
    MohammadAli Kohanpour *, MohammadReza Pourbahram, Zahra Koohestani Sini, Sara Naeimi, Mahnaz Seifi
    Introduction

    The aim of the present study was to investigate the effect of beetroot supplementation on oxidative stress and delayed onset muscle soreness after an exhaustive eccentric exercise in competitive soccer players.

    Materials and Methods

    20 male competitive football players of Mashhad, aged between 17 and 19 years, were randomly assigned to placebo and beetroot groups. On the pre-test day, both groups participated in an exhaustive eccentric exercise. Then, for 2 weeks, the supplement group received beetroot extract and the placebo group received flour powder (200 mg daily dose with identical capsules). After two weeks, both groups again participated in the same physical activity as the pre-test (post-test). Before and 24 hours after both activities, blood samples were taken and muscle pain was measured. CK, LDH, GPX, SOD and MDA levels were measured for each blood sample.

    Findings

    The results showed that muscle pain and levels of CK, LDH, GPX and MDA increased significantly after eccentric exercise, but their increase in the beetroot group was significantly lower than the placebo group (P<0.05).

    Conclusion

    Probably, the short-term supplementation of beet reduces the rate of delayed onset muscle soreness following a bout of eccentric resistance activity due to its antioxidant substances.

    Keywords: Beetroot, Muscle soreness, Oxidative stress, Muscle damage, Football players}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال