به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مشترک ابراهیم رهبر کرباسدهی و دکتر فاطمه رهبر کرباسدهی

  • ابراهیم رهبر کرباسدهی*، غلامعلی افروز، فاطمه رهبر کرباسدهی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر بود.

    روش

    روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی پردیس شهرستان رشت در سال 1402 به همراه والدینشان بودند. از این بین، 28 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های نگرش ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش گروهی مدیریت رفتاری خانواده محور در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش، مداخلات خانواده محور می تواند تلویحات مهمی در زمینه سلامت روان شناختی و پیشگیری از مصرف مواد در دوره نوجوانی داشته باشد.

    کلید واژگان: مداخلات خانواده محور, نگرش های ناکارآمد, بهزیستی روان شناختی, نوجوانی, مصرف مواد مخدر}
    Ebrahim Rahbar Karbasdehi*, Gholamali Afrooz, Fatemeh Rahbar Karbasdehi
    Objective

    The aim of this study was to examine the impact of a family-based behavioral management program on dysfunctional attitudes and psychological well-being in adolescents with a propensity for Drug use.

    Method

    The present study was quasi-experimental with a pretest-posttest design and included a control group. The statistical population of the research included all adolescents with a tendency towards Drug use who were referred to the Pardis Psychology Clinic in Rasht City in 2023, along with their parents. Among these, 28 people were selected using convenience sampling and assigned to the experimental group (n = 14) and control group (n = 14). Participants in both groups completed the dysfunctional attitude scale and the psychological well-being scale in pre- and post-tests. Group training on family-based behavioral management was conducted over 10 sessions, each lasting 60 minutes, with one session per week for the experimental group. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance.

    Results

    The findings of this research showed that family-based behavioral management program training decreased dysfunctional attitudes and increased psychological well-being in adolescents with a tendency towards Drug use.

    Conclusion

    According to the results of this research, family-based interventions can have significant implications in the field of psychological health and the prevention of Drug in adolescence.

    Keywords: Family-Based Interventions, Dysfunctional Attitudes, Psychological Well-Being, Adolescents, Drug Use}
  • ابراهیم رهبر کرباسدهی*، فاطمه رهبر کرباسدهی

    سردبیر محترم
    تلاش های علمی جهان بر کرونا ویروس 2019 متمرکز شده است. پزشکان در سراسر جهان دانش خود را در مورد مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا ویروس گسترش می دهند و دانشمندان در حال بررسی نتایج کارایی واکسن ها و شیوه های درمانی هستند. از آنجا که دانش ما در مورد پاتوفیزیولوژی کرونا ویروس به سرعت در حال گسترش است، پاسخ به سوالات مربوط به تاثیرات روانی این بیماری نیز به همان اندازه ضروری است [1]. در این شرایط، اهمیت شناخت پیامدهای روانی ناشی از کرونا ویروس، در سطح فردی و اجتماعی بر کسی پوشیده نیست.

    کلید واژگان: سلامت روان, کرونا ویروس, همه گیری}
    Ebrahim Rahbar Karbasdehi*, Fatemeh Rahbar Karbasdehi

    The efforts of scientists in the world are focused on the COVID-19. They are trying to expand their knowledge of how to care for patients with this disease, and develop vaccines and treatment methods. As our knowledge of the pathophysiology of COVID-19 continues to expand rapidly, it is also important to answer questions about the psychological effects of the disease [1].

  • Ebrahim Rahbar Karbasdehi *, Fatemeh Rahbar Karbasdehi

    Coronavirus disease 2019 (COVID-19) is an infectious disease that was declared a global pandemic on March 11, 2019, by the World Health Organization. The COVID-19 pandemic has made very rapid and profound changes in our daily lives and society (1). This pandemic will have irreversible effects on children with neurodevelopmental disorders. Neurodevelopmental disorders are a group of disorders that begin in the period of development. These disorders’ symptoms usually appear early in a child’s development and often before entering school, leading to impairments in personal, academic, occupational, and social functioning. The fifth edition of the Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (DSM-5) classifies the following disorders as neurodevelopmental disorders: Autism Spectrum Disorder (ASD), Intellectual Disabilities (ID), Attention-Deficit/Hyperactivity Disorder (ADHD), motor disorders, Specific Learning Disorder (SLD), communication disorders, and other neurodevelopmental disorders (2).To prevent the spread of the COVID-19, many governments have enacted restrictive laws and regulations, and one of the main actions of parents and children is to stay at home. In these situations, it is very difficult for families and caregivers to care for children with neurodevelopmental disorders who have special needs. The spread of this virus can lead to severe psychological distress in people who have previous mental health problems (3,4). Children with neurodevelopmental disorders are at risk due to increased vulnerability to complex and unpredictable changes. This disease increases stress and anxiety in children with neurodevelopmental disorders and their families. The daily routine of children with neurodevelopmental disorders is affected by the frequent observance of health tips and advice, as well as social isolation and distancing, and causes them discomfort (5).

  • ابراهیم رهبر کرباسدهی*، فاطمه رهبر کرباسدهی

    نامه به سردبیر (بحث گونه):در حال حاضر به دلیل شیوع کرونا ویروس 2019، روش های نوآورانه بهداشت از راه دور به طور گسترده پذیرفته شده است. بنابراین، بیماران می توانند بدون خطر ابتلا به کرونا ویروس و با رعایت فاصله اجتماعی به مراقبت، دسترسی پیدا کنند. علاوه بر این، استفاده سلامت از راه دور ایمنی کادر درمان را افزایش داده و می تواند از مراجعه غیرضروری به بیمارستان جلوگیری کرده و در نتیجه به امدادرسانی به مراکز درمانی کمک کند [1]. یکی از عوامل اصلی موثر بر سلامت، ارایه مداخله به بیماران بر اساس شاخص های سلامتی در زمان مناسب است. از آنجا که منابع مراقبت های بهداشتی ممکن است در طول همه گیری کرونا ویروس محدود باشد، تخصیص منابع بر مدیریت بیماران حاد کرونا ویروس متمرکز می شود. با استفاده از خدمات مدرن سلامت از راه دور، بیماران می توانند به جای مراجعه به کلینیک ها، با پزشک عمومی یا پزشک خود، مشاوره ویدیویی انجام دهند. نظارت از راه دور بر بیمار و مشارکت بیمار نیز اجزای کلیدی سلامت از راه دور است که به بیماران اجازه می دهد داده های سلامتی خود را در زمان مناسب با پزشک خود به اشتراک بگذارند و در تصمیم گیری درباره وضعیت درمان خود مشارکت کنند [2،3]. بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، بیماران مبتلا به بیماری های مزمن، مانند چاقی، دیابت، بیماری های قلبی- عروقی و بیماری های کلیوی، بیشتر در معرض خطر ابتلا به کرونا ویروس و عوارض ناشی از آن هستند. نگرانی در مورد از دست دادن مراقبت های مداوم نیز می تواند منجر به عواقب نامطلوب در سلامتی آنان شود. نگرانی دیگر این است که بیماران مبتلا به بیماری‎های مزمن ممکن است از دسترسی به مراقبت های درمانی معمول خود اجتناب نمایند تا خطر ابتلا به کرونا ویروس و عوارض ناشی از آن را به حداقل برسانند. در نتیجه، بیماران مبتلا به بیماری های مزمن که در انزوا قرار دارند، از مراجعه به مراکز درمان که نه تنها خدمات مراقبت های بهداشتی را ارایه می دهند، بلکه به عنوان یک منبع انگیزه برای حفظ پایبندی به مصرف داروها و تغییرات رفتاری، مانند رژیم غذایی و ورزش که برای درمان بیماری های مزمن لازم است، خودداری می کنند [4،5]. با مراجعه حضوری کمتر، کانال های ارتباطی بیماران با پزشکان و کادر درمان قطع می شود و مزایای این تعاملات به خطر می افتد. سلامت از راه دور برای بیماران مبتلا به بیماری های مزمن در زمان شیوع کرونا ویروس اهمیت فزاینده ای دارد و استفاده از فناوری های دیجیتالی مبتکرانه می تواند به ارایه ارتباط ارزشمند بیمار و پزشک برای حفظ پایبندی و تغییرات رفتار در بیماران موثر باشد. اگر سلامت از راه دور گسترش یابد، بیماران احساس می کنند که پزشکان عملا در کنار آن ها هستند، در حالی که از نظر عملیاتی حجم کار کادر درمان را افزایش نمی دهد. ما راهبردهایی را ارایه می دهیم که می توان به راحتی از آن ها برای کاهش بار مراقبت و چالش های بیماران مبتلا به بیماری های مزمن در طول همه گیری استفاده کرد [6]. در طول این بیماری همه گیر، سلامت از راه دور می تواند برای ارایه مشاوره ویدیویی معمولی و نظارت از راه دور بیماران با ایجاد یک رویکرد کارآمد برای کاهش اضطراب بیماران و ملاقات حضوری آن ها با پزشکان استفاده گردد. خدمات سلامت از راه دور می تواند از انواع ابزارهای ارتباط تصویری استفاده کند که بسیاری از آن ها رایگان یا کم هزینه هستند. بنابراین، با استفاده از این برنامه ها، بیمار برای برقراری ارتباط با متخصص فقط به تلفن همراه، رایانه و اتصال به اینترنت نیاز دارد. علاوه بر این، می تواند با کاهش نیاز به نظارت مداوم بر داده های سلامت بیمار، به کاهش استرس کادر درمان کمک کند [7]. در طول همه گیری، هنگامی که مراکز درمانی بر تشخیص و درمان بیماران مبتلا به کرونا ویروس متمرکز بودند، بیماران مبتلا به بیماری های مزمن به دلیل عدم بکارگیری سلامت از راه دور با شرایط سخت تری روبرو شدند. با طراحی پیشرفته سلامت از راه دور، بیماران می توانند یک کانال دسترسی آسان پیدا کنند تا احساسات و افکار خود را با ارایه دهندگان خدمات درمانی خود به اشتراک بگذارند. اجازه دادن به بیماران برای بیان احساسات و مسایل خود، بخش مهمی از رابطه پزشک و بیمار است و می تواند در کاهش اضطراب بیمار و ایجاد آرامش موثر باشد. حتی بدون ارتباط هم زمان، بیماران همچنان می توانند از حضور پزشکان بهره مند شوند و این می تواند اضطراب قطع ارتباط با تیم مراقبت های بهداشتی را کاهش دهد. در صورت دریافت پیام های ساده و دلگرم کننده، اعتماد به نفس بیماران نیز افزایش می یابد و آن ها می توانند بدون نظارت و یادآوری مداوم، از سلامت خود بیشتر مراقبت کنند و رژیم ها و رفتارهای توصیه شده را بهتر دنبال کنند [4]. روش فعلی سلامت از راه دور مستلزم صرف زمانی بیشتر برای کادر درمان است (به عنوان مثال، زمان آماده به کار کادر درمان برای پاسخ گویی به نیازهای بیماران در خارج از ساعات کاری بیشتر می شود). متاسفانه، منابع اضافی مورد نیاز برای نظارت بر بیماران به ویژه در دوران همه گیری در دسترس نیست. بیماران مبتلا به بیماری های مزمن با ایجاد تغییراتی در رژیم غذایی و فعالیت بدنی خود برای کنار آمدن با شرایط در یک دوره طولانی، نقش مهمی در مدیریت بیماری های خود ایفا می کنند. برنامه های سلامت از راه دور باید برای بیماران مبتلا به بیماری های مزمن تدوین شود تا بیماران بتوانند در تغییر رفتار مثبت خود از کمک و حمایت بیشتری برخوردار شوند [8]. به طور کلی، زندگی روزمره مردم در سراسر جهان به شدت تحت تاثیر کرونا ویروس قرار دارد و در این شرایط، نیازهای بیماران مبتلا به بیماری های مزمن نادیده گرفته می شود. در عین حال، مهم است که بیماران مبتلا به بیماری های مزمن نه تنها از نظر جسمی ایمن باشند، بلکه باید از سلامت روانی خود نیز مراقبت کنند. در این شرایط، فاصله اجتماعی و انزوای ناشی از آن می تواند بر سلامت این بیماران تاثیر بگذارد و مقابله با این بیماری را برای آن ها دشوارتر کند. برای یافتن راه حل های فوری و بلندمدت برای این مشکل باید اقدامات موثری انجام شود. بنابراین، شناخت مشکلات بیماران مبتلا به بیماری های مزمن در زمان شیوع کرونا ویروس می تواند زمینه ای برای پیشگیری، آموزش، مداخله و درمان موثر برای این بیماران فراهم کند.

    کلید واژگان: بیماری های مزمن, کرونا ویروس, سلامت از راه دور}
  • ابراهیم رهبر کرباسدهی*، فاطمه رهبر کرباسدهی

    سردبیر محترم از دسامبر 2019، بیماری همه گیر کروناویروس-19 (کووید-19) بر تمام جنبه های زندگی ما در سراسر جهان تاثیر گذاشته است. این بحران مرگبار که هیچ سیستم بهداشتی و درمانی ای کاملا برای آن آماده نشده بود، باعث ایجاد فشارهای عظیم در ارایه خدمات بهداشتی شده و به طور مستقیم و غیرمستقیم بر روند درمان بسیاری از بیماری های شایع تاثیرگذار بوده است. بیماران سرطانی به دلیل وضعیت نقص ایمنی ناشی از سرطان و درمان های مختلف ضدسرطانی، یک گروه بسیار آسیب پذیر در همه گیری فعلی هستند [1]. پژوهش ها نشان می دهند بیماران مبتلا به سرطان در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به عفونت شدیدتر و عوارض بعدی هستند، به خصوص اگر جراحی یا شیمی درمانی در ماه قبل از ابتلا به کرونا ویروس انجام شود [2] و این شرایط منجر به افزایش قابل توجه میزان مرگ و میر ناشی از کروناویروس در بیماران سرطانی شده است [3].

    کلید واژگان: روانی-اجتماعی, نئوپلاسم, کرونا ویروس}
    Ebrahim Rahbar Karbasdehi*, Fatemeh Rahbar Karbasdehi

    Dear Editor Since December 2019, the coronavirus has affected all aspects of our lives worldwide. This deadly crisis, for which no health care system was fully prepared, has created enormous pressures on health care delivery and has directly and indirectly affected the treatment of many common diseases. Cancer patients are a vulnerable group in the current epidemic due to their immunodeficiency status due to cancer and various anti-cancer therapies [1]. Research shows that cancer patients are at greater risk for more severe infections and subsequent complications, especially if surgery or chemotherapy is given in the month before the coronavirus infection [2]. These conditions have led to a significant increase in coronavirus mortality in cancer patients [3].

    Keywords: Psychosocial, Neoplasms, Coronavirus}
  • فاطمه رهبر کرباسدهی*، ابراهیم رهبر کرباسدهی

    کرونا ویروس 2019 نوعی ذات الریه ویروسی است که در دسامبر سال 2019 در ووهان چین شیوع یافت و اکنون نیز به سرعت در سطح جهان در حال گسترش است. سازمان بهداشت جهانی نیز طی اطلاعیه ای، شیوع این ویروس را عامل وضعیت اضطراری بهداشت عمومی در سرتاسر جهان اعلام نموده است. از سوی دیگر، افراد مبتلا به بیماری های زمینه ای مانند دیابت، بیماری های قلبی یا خودایمنی بیش تر از سایرین در معرض پیامدهای شدید عفونت کرونا ویروس قرار دارند. با این حال توصیه های بهداشتی جهت پیش گیری از کرونا ویروس در کلیه افراد یک سان می باشد، اما در این شرایط، کم تر به سلامت روانی این افراد توجه شده است. سلامت روانی یک عامل مهم در مقابله با بیماری ها می باشد که حتی می تواند منجر به بهبود سلامت جسمانی در افراد شود. اضطراب ناشی از کرونا ویروس منجر شده است تا سلامت روان افراد مبتلا به بیماری های زمینه ای مانند دیابت، با خطر مواجه شده و به دنبال آن سلامت جسمانی آنان نیز تحت تاثیر آن قرار گیرد. در این شرایط، افراد مبتلا به دیابت می توانند با به کارگیری درمان های روانشناختی به عملکرد بدنی خود کمک کرده و از بروز علایم شدید کرونا ویروس تا حد امکان پیش گیری نمایند.

    کلید واژگان: سلامت روان, دیابت, کرونا ویروس}
    F. Rahbar Karbasdehi*, E. Rahbar Karbasdehi

    Coronavirus 2019 is a type of viral pneumonia that broke out in Wuhan, China in December 2019 and is now spreading rapidly worldwide. The World Health Organization (WHO) has said in a statement that the virus has caused a public health emergency around the world. On the other hand, people with underlying diseases such as diabetes, heart disease or autoimmunity are more exposed to severe consequences of coronavirus infection. However the health recommendations for preventing coronavirus are the same in all people, in these circumstances, less attention is paid to the mental health of these people. Mental health is an important factor in fighting disease that can even lead to improved physical health in individuals. Coronavirus anxiety has put the mental health of people with underlying diseases, such as diabetes, at risk, and consequently their physical health. In this situation, people with diabetes can help their physical function by using psychological treatments and prevent severe coronavirus symptoms as much as possible.

    Keywords: Mental health, Diabetes, Coronavirus}
  • فاطمه رهبر کرباسدهی*، ابراهیم رهبر کرباسدهی

    در سراسر جهان، شیوع بیماری کرونا ویروس 2019 منجر به برخی تغییرات اساسی در تعاملات اجتماعی و سازمانی شده است (1). از این رو، آموزش و پرورش نیز از این شرایط مصون نبوده است. همه گیری کرونا ویروس، فعالیت بسیاری از مدارس در 188 کشور جهان را متوقف کرده و بر اساس گزارش یونسکو، بیش از یک و نیم میلیارد دانش آموز (بیش از 91 درصد از دانش آموزان جهان) تحت تاثیر همه گیری کرونا ویروس قرار گرفته اند و سیستم آموزشی آن ها نیز دچار تغییرات جدی شده است؛ تغییراتی که به صورت عمومی و یا توسط مدارس و موسسات آموزشی ایجاد شده است (2). آموزش و پرورش یکی از عوامل مهم توسعه و پیشرفت هر کشوری است. مانند دیگر کشورها، فاصله اجتماعی در ایران با تعطیلی دوره های حضوری در مدارس دنبال می شود و این امر مقامات آموزشی کشور ما را بر آن می دارد تا برای تدریس به شیوه های جدید و مجازی و همچنین برگزاری امتحانات آنلاین برنامه ریزی کنند. بنابراین، آموزش مجازی را می توان نقطه عطفی در آموزش و پرورش ایران به دلیل کرونا ویروس دانست. آموزش مجازی روشی برای طراحی، تدوین، ارایه و ارزیابی آموزش است که از قابلیت های آن برای تسهیل یادگیری استفاده می شود. یادگیری مجازی مزایای بسیاری را ارایه می دهد که در برنامه های سنتی آموزشی وجود ندارد، مانند دسترسی از هر نقطه و در هر زمان، بحث های ناهمزمان با همکلاسی ها، بازخورد فوری در مورد آزمون ها. با این حال، با وجود مزایای یادگیری مجازی، پیاده سازی آن همیشه آسان نیست (3). در ایران، آموزش مجازی برای دانش آموزان از طریق برنامه های تلویزیونی و رسانه های اجتماعی در تلفن همراه انجام می شود. اگرچه شیوع کرونا ویروس در کشور ما مشکلاتی را برای سیستم آموزشی ایجاد کرده، اما فرصتی برای آزمایش راه حل های آموزشی جدید ایجاد کرده است. با این حال، شرایط دستیابی به آموزش مجازی در بحران کرونا ویروس به دلیل 1) زمینه های فرهنگی و اجتماعی پیچیده، 2) عدم آمادگی معلمان برای آموزش مجازی، 3) عدم دسترسی به همه زیرساخت ها و تجهیزات، 4) تمایل به برگزاری کلاس های حضوری، 5) عدم امکان استفاده از آموزش مبتنی بر تلفن همراه برای همه گروه های سنی، 6) عدم دسترسی همه به تلفن های هوشمند، 7) سواد رسانه ای ناکافی و قابلیت های تکنولوژیکی، 8) ناتوانی در مجازی سازی همه دوره ها، و 9) تعداد فراگیران و زمان محدود برای آماده سازی دوره های آنلاین، بسیار پیچیده است (4). یکی از مهم ترین عوامل در یادگیری از راه دور و آموزش مجازی، حمایت از فراگیران در تحصیل است. نتایج مطالعات مختلف نشان داد که استفاده از محیط های فنی مناسب و پشتیبانی از سیستم های یادگیری مجازی می تواند در مدارس موفق باشد. سیستم پشتیبانی یادگیرندگان به دانش آموزان اجازه می دهد تا از فعالیت ها و ابزارهایی برای حمایت از یادگیری خود استفاده کنند و فراگیران می توانند یادگیری خود را با توجه به توانایی های شخصی خود از طریق سیستم پشتیبانی یادگیری کنترل کنند. در همین حال، معلمان و همکلاسی ها نیز نقش دستیاران سیستم پشتیبانی یادگیری را ایفا می کنند (5). سیمپسون[1]، حمایت فراگیران را در یک اصطلاح وسیع به عنوان «کلیه فعالیت های فراتر از تولید و ارایه مطالب درسی که به پیشرفت دانش آموزان در مطالعه کمک می کند» تعریف کرد. او تعریف خود را به دو دسته اصلی پشتیبانی از دانش آموزان بسط داد: دسته اول شامل حمایت تحصیلی در همه زمینه های آموزشی، مانند تعریف محدوده دوره، توضیح مفاهیم، بررسی دوره، بازخورد، توسعه مهارت های یادگیری، پیگیری پیشرفت و غنی سازی (گسترش مرزهای دوره و به اشتراک گذاشتن هیجان یادگیری) بود. دسته دوم فعالیت ها شامل مشاوره (بررسی مشکلات و ارایه پیشنهادات)، ارزیابی (ارایه بازخورد به افراد در مورد استعدادها و مهارت های غیرآموزشی)، اقدام (پرداختن به ترویج مطالعه)، حمایت (تشکیل پرونده برای تامین بودجه)، تشویق (ترویج تغییرات درون موسسه به نفع دانش آموزان) و سازماندهی حمایت از دانش آموزان است (4). این شرایط فرصتی را فراهم آورده که مدارس به آموزش مجازی روی بیاورند. با وجود این، نگرانی اصلی در مورد بسته شدن مدارس، عدم امکان پشتیبانی از دوره هایی است که کاملا عملی هستند و نیاز به آموزش و تمرین حضوری دارند. توصیه می شود با توجه به تداوم حضور کرونا ویروس، مقامات آموزشی و معلمان از تجربه به دست آمده و همچنین نقاط ضعف و قوت در برگزاری کلاس های آنلاین موثر و موفق در سال تحصیلی جدید بهره مند شوند. همچنین، برای رفاه آموزشی دانش آموزان، سیستم حمایتی یادگیرنده باید به درستی مورد توجه قرار گیرد. در این راستا، با آموزش معلمان و دانش آموزان، می توان تعامل در سیستم آموزش مجازی را به طور مناسب آموزش داد.

    کلید واژگان: آموزش, دانش آموزان, کرونا ویروس, همه گیری}
  • ابراهیم رهبر کرباسدهی *، فاطمه رهبر کرباسدهی

    تعطیلی اضطراری مدارس اغلب به عنوان مداخلات بهداشت عمومی در هنگام شیوع بیماری های عفونی برای به حداقل رساندن شیوع عفونت استفاده می شود. با این‌حال، آموزش بیش از 80 درصد کودکان در سطح جهان تحت تاثیر کرونا ویروس قرار گرفته‌ است. تعطیلی مدارس در طول همه گیری ها نگرانی های مهمی را برای کودکان و نوجوانان ایجاد می کند. تعطیلی مدارس ناشی از کرونا ویروس با کاهش قابل توجهی در تعداد پذیرش در بیمارستان و بخش اورژانس کودکان همراه بود. با این حال، تعدادی از کودکان و نوجوانان دسترسی به خدمات مراقبت های بهداشتی مبتنی بر مدرسه، خدمات ویژه برای کودکان با نیازهای ویژه و برنامه های تغذیه را از دست دادند. خطر بیشتر افزایش نابرابری های آموزشی به دلیل کمبود حمایت و منابع برای یادگیری از راه دور نیز در میان خانواده های با سطح پایین اجتماعی- اقتصادی و کودکان با نیازهای ویژه گزارش شده است. همچنین تعطیلی مدارس منجر به افزایش اضطراب، استرس، غمگینی، ناامیدی، بی انضباطی و بیش فعالی در نوجوانان شده است. در زمان تعطیلی مدارس نیز نیاز به شناسایی و حمایت کودکان و نوجوانان در معرض خطر اختلالات یادگیری و سلامت روان وجود دارد. برای این‌که این دانش‌آموزان بتوانند از خدمات مدارس استفاده کنند باید با رعایت پروتکل‌های بهداشتی شرایط آموزش حضوری برای آن‌ها فراهم شود.

    کلید واژگان: مدارس, کرونا ویروس, کودک, نوجوان}
    Ebrahim Rahbar Karbasdehi *, Fatemeh Rahbar Karbasdehi

    Emergency school closures are often used as public health interventions during outbreaks of infectious diseases to minimize the spread of infections. However, the education of more than 80% of children worldwide is affected by the coronavirus. School closures during epidemics are a major concern for children and adolescents. The closure of schools due to the coronavirus was accompanied by a significant reduction in the number of admissions to hospitals and pediatric emergency departments. However, a number of children and adolescents have lost access to school-based health care services, special services for children with special needs, and nutrition programs. A greater risk of widening educational disparities due to lack of support and resources for distance learning were also reported among low socio-economic families and children with special needs. School closures have also led to increased anxiety, stress, sadness, frustration, indiscipline, and hyperactivity in adolescents. There is also a need to identify and support children and adolescents at risk for learning disabilities and mental health during school closures. For these students to be able to use the services of schools, they must be provided with face-to-face training conditions in accordance with health protocols.

    Keywords: schools, Coronavirus, Child, Adolescent}
  • Ebrahim Rahbar Karbasdehi *, Abbas Ali Hosseinkhanzadeh, Fatemeh Rahbar Karbasdehi
    Background

    Adolescents with leukemia experience a variety of physical and psychological stresses that affect their quality of life. Given the association of resilience and existential anxiety with cancer, one of the methods to help adolescents with leukemia is through dialectical behavior therapy (DBT). The present study aimed to determine the effectiveness of DBT on psychological resilience and existential anxiety in adolescents with leukemia.

    Methods

    This quasi-experimental study included a pretest / posttest design and a control group. The study sample consisted of 38 adolescents with leukemia living in Rasht City, Guilan Province, Iran (2019); the participants were selected by a simple random sampling and were randomized into an experimental and a control group. Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC) and Existential Anxiety Inventory (EAI) were used for data collection before and after the intervention. A 12-session DBT was performed for the experimental group, but the control group received no treatment. The analysis of covariance (ANCOVA) was used for data analysis.

    Results

    The mean ± standard deviation (SD) of the post-test scores for personal competence, strengthening effect of stress, positive acceptance of change, perceptions of control, spiritual influences, and existential anxiety were respectively 29.83 ± 2.28, 24.47 ± 2.51, 17.58 ± 2.19, 10.82 ± 2.47, 6.96 ± 2.14, and 11.75 ± 2.65 in the experimental group and 13.81 ± 2.31, 12.61 ± 2.84, 9.97 ± 2.45, 4.28 ± 1.66, 3.74 ± 1.19, and 22.31 ± 2.23 in the control group. The results indicated that the DBT improved the psychological resilience and existential anxiety in adolescents with leukemia (p <0.001).

    Conclusions

    DBT can be an appropriate therapy for reducing the anxiety in adolescents with leukemia and increasing the resilience in people with chronic diseases; it can also result in life satisfaction among adolescents. This research confirms the fundamental importance of the above facts for education and mental health of adolescents.

    Keywords: Dialectical Behavior Therapy, Resilience, Psychological, Anxiety, Leukemia}
  • ابراهیم رهبر کرباسدهی*، عباس ابوالقاسمی، عباسعلی حسین خانزاده، فاطمه رهبر کرباسدهی
    مقدمه

    بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که منجر به کاهش کیفیت زندگی آنان می شود. با توجه به ارتباط تنظیم شناختی هیجان و اضطراب وجودی با بیماری های سیستم اعصاب مرکزی، یکی از روش هایی که می تواند به توانبخشی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس کمک نماید، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و اضطراب وجودی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.

    روش

    طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 26 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهرستان رشت در سال 1397 بود که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و پرسشنامه اضطراب وجودی (گود و گود، 1974) در مراحل قبل و بعد از درمان استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند ولی گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند.

    نتایج

    نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود تنظیم شناختی هیجان و اضطراب وجودی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تاثیر دارد (001/0>p).

    بحث و نتیجه گیری:

     با توجه به نتایج این پژوهش، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در بهبود نشانه های شناختی و هیجانی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از کارایی لازم برخوردار باشد.

    کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, تنظیم هیجان, اضطراب وجودی, مولتیپل اسکلروزیس}
    Ebrahim Rahbar Karbasdehi *, Abbas Abolghasemi, AbbasAli Hossein Khanzadeh, Fatemeh Rahbar Karbasdehi
    Introduction

    Patients with multiple sclerosis face a variety of physical and psychological stressors that reduce their quality of life. Considering the relationship between cognitive regulation of emotion and existential anxiety and diseases of the central nervous system, one of the methods that can help rehabilitate patients with multiple sclerosis is acceptance and commitment-based therapy. The aim of this study was to determine the effectiveness of acceptance and commitment-based therapy on cognitive regulation of emotion and existential anxiety in patients with multiple sclerosis.

    Method

    The research design method is quasi-experimental with pre-test-post-test and a control group. The sample consisted of 26 patients with multiple sclerosis in Rasht in 2019 who were selected by convenience sampling and were randomly assigned to experimental and control groups. To collect data, the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (|Garnowski et al., 2001) and the Existential Anxiety Questionnaire (Good and Good, 1974) were used in the pre- and post-treatment stages. The experimental group was treated for 8 sessions based on acceptance and commitment, but the control group did not receive any treatment. Research data were analyzed using univariate analysis of covariance.

    Results

    The results of univariate analysis of covariance showed that group therapy based on acceptance and commitment has an effect on improving cognitive regulation of emotion and existential anxiety in patients with multiple sclerosis (p <0.001). 

    Discussion and conclusion

    According to the results of this study, acceptance and commitment-based therapy can be effective in improving the cognitive and emotional symptoms of patients with multiple sclerosis.

    Keywords: Acceptance, commitment treatment, Emotion Regulation, Existent Anxiety, Multiple Sclerosis}
  • ابراهیم رهبر کرباسدهی*، عباسعلی حسین خانزاده، فاطمه رهبر کرباسدهی
    زمینه

    دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که بر کیفیت زندگی آنان تاثیر می گذارد. با توجه به ارتباط اضطراب تحصیلی با خودتنظیمی، یکی از روش هایی که می تواند به دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه کمک کند، آموزش توانمندسازی خودتنظیمی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش برنامه توانمندسازی خودتنظیمی بر اضطراب تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه بود. 

    روش

    طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 28 نفر از دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه شهرستان رشت در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب مدرسه (فرم معلم) در مراحل پیش و پس از آموزش استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش گروهی برنامه توانمندسازی خودتنظیمی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. 

    یافته ها

    نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش برنامه توانمندسازی خودتنظیمی بر بهبود اضطراب تحصیلی و مولفه های آن (اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی) در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه تاثیر دارد (001/0>p). 

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش، برنامه توانمندسازی خودتنظیمی می تواند در بهبود مهارت های شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه، از کارایی لازم برخوردار باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود این مداخله در آموزش دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه به کار گرفته شود.

    کلید واژگان: خودتنظیمی, اضطراب تحصیلی, اختلال یادگیری ویژه}
    Ebrahim Rahbar Karbasdehi*, Abbas Ali Hossein Khanzadeh, Fatemeh Rahbar Karbasdehi
    Background

    Students with specific learning disorder are faced with various physical and psychological stressful factors, that affect their quality of life. Considering the relationship between academic anxiety and self-regulation, as one of the methods capable of assisting students with specific learning disorder is self-regulation empowerment training. The current study aimed at determining the effect of self-regulation empowerment training program on academic anxiety of students with specific learning disorder.

    Method

    The study used an experimental design with pretest/posttest and a control group. The study sample consisted of 28 students with specific learning disorder in Rasht city in 2019 that were selected by the convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. To collect the data, school anxiety scale (teacher report) was used before and after the intervention. A twelve-session self-regulation empowerment program training was conducted for the experimental group and no intervention was used for the control group.

    Results

    The results of analysis of covariance showed that self-regulation empowerment training program improved coping with academic anxiety in students with specific learning disorder (p< 0.001).

    Conclusion

    Based on the findings of the research, self-regulation empowerment training can improve the cognitive skills in students with specific learning disorder. Therefore, it is suggested that this intervention is applied for training of students with specific learning disorder.

    Keywords: Self-regulation, Academic Anxiety, Specific Learning Disorder}
  • فاطمه رهبر کرباسدهی*، عباس ابوالقاسمی، ابراهیم رهبر کرباسدهی
    هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تاب آوری روان شناختی و توانمندی اجتماعی دانش آموزان با نشانه های افسردگی بود. طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 28 دانش آموز مبتلا به نشانه های افسردگی پایه ده تا دوازده دوره متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی 98- 1397 بودند که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 14 نفر) جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری روان شناختی کانر و دیویدسون و پرسشنامه توانمندی اجتماعی گرشام و الیوت در مراحل قبل و بعد از درمان استفاده شد. طرحواره درمانی به صورت گروهی در 10 جلسه برای گروه آزمایش ارایه شد ولی گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود تاب آوری روان شناختی و توانمندی اجتماعی دانش آموزان با نشانه های افسردگی تاثیر دارد. لذا، طرحواره درمانی به عنوان یک تکنیک می تواند در بهبود تاب آوری و تعاملات اجتماعی این دانش آموزان موثر باشد.
    کلید واژگان: افسردگی, تاب آوری روان شناختی, توانمندی اجتماعی, طرحواره درمانی}
    Fatemeh Rahbar Karbasdehi *, Abbas Abolghasemi, Ebrahim Rahbar Karbasdehi
    The purpose of the present research was to determine the effectiveness of schema therapy on psychological resilience and social empowerment in students with depression symptoms. This study was semi-experimental with pre-test/post-test and a control group. The sample consisted of 28 students with depression symptoms from grades ten to twelve high school in Rasht city in the school year 2018-2019 that were selected by the convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups (each group 14 individuals). To collect the data, Connor-Davidson Psychological Resilience Scale and Gresham and Elliott Social Empowerment Rating System were used before and after treatment. The 10 sessions of schema therapy were implemented for experimental group and no intervention was used for the control group. The results of multivariate analysis of covariance showed that schema therapy were improve psychological resilience and social empowerment in students with depression symptoms. Therefore, schema therapy as a technique can be effective in improving the resilience and social interactions of these students.
    Keywords: Depression, psychological resilience, social empowerment, schema therapy}
  • ابراهیم رهبر کرباس دهی*، عباس ابوالقاسمی، عباس علی حسین خان زاده، فاطمه رهبر کرباس دهی
    مقدمه
    دانش آموزان نارساحساب با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که منجر به کاهش کیفیت زندگی آنان می شود. با توجه به ارتباط    مهارت های عصب شناختی و اجتماعی با نارسایی حساب، هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارت های عصب شناختی و اجتماعی دانش آموزان با و بدون نارسایی حساب بود.
    روش
    طرح پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود و نمونه این پژوهش 100 دانش آموز پسر با و بدون نارسایی حساب شهرستان رشت در سال تحصیلی 97-1396 بود که به طور در دسترس انتخاب شدند (هر گروه 50 نفر). برای جمع آوری داده ها از آزمون رایانه ای برج هانوی، آزمون رایانه ای استروپ، آزمون رایانه ای ان بک، آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون تحلیل واریانس تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین دو گروه در مهارت های عصب شناختی و اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که در آزمون های مهارت های عصب شناختی و اجتماعی گروه دانش آموزان نارساحساب عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه دانش آموزان بدون این اختلال داشتند (001/0>P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش، توجه بیشتر به کارکردهای شناختی و اجتماعی  دانش آموزان با نارسایی حساب می تواند تلویحات مهمی در آسیب شناسی و درمان این اختلال داشته باشد.
    کلید واژگان: عصب شناختی, مهارت های اجتماعی, نارسایی حساب}
    Ebrahim Rahbar Karbasdehi *, Abbas Abolghasemi, Abbas Ali Hossein Khanzadeh, Fatemeh Rahbar Karbasdehi
    Introduction
    Students with dyscalculia are faced with various physical and psychological stressful factors, which ‎leads to decreased quality of life. Considering the relationship between neurocognitive and social skills with dyscalculia, the aim of this study was to compare neurocognitive and social skills students with and without dyscalculia.
    Methods
    The study was a causal-comparative design. The study sample was consisted of 100 students with and without dyscalculia in Rasht city, Iran, 2018, that selected by the convenience sampling method (each group 50 participants). To collect the data, tower of hanoi task, stroop test, dual n-back task, wisconsin card sorting test, and social skills rating system were used. Data was analyzed using analysis of variance by SPSS 24.
    Findings
    The results showed that there is a significant difference between neurocognitive and social skills in two groups. So that in the tests of neurocognitive and social skills, the students with dyscalculia had a weaker performance than the students without this disorder (p< 0.001).
    Conclusion
    According to the results of this research, more attention to the cognitive and social functions of students with dyscalculia can be important in the pathology and treatment of this disorder.
    Keywords: Neurocognitive, social skills, dyscalculia}
  • مرتضی رهبر طارم سری، پروانه کشاورز، عباس ابوالقاسمی، ابراهیم رهبرکرباس دهی *، فاطمه رهبر کرباس دهی
     
    مقدمه
    دانش آموزان دارای نشانه های اضطراب با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی روبرو هستند که به کاهش کیفیت زندگی آنان می انجامد. با توجه به ارتباط سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری و تنظیم شناختی هیجان با طرحواره های ناسازگار اولیه، یکی از روش هایی که می تواند به این دانش آموزان کمک کند، طرحواره درمانی است.
    هدف
    تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دختر دارای نشانه های اضطراب.
    مواد و روش ها
    پژوهش بصورت مداخله ای و از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 28 دانش آموز مقطع راهنمایی دارای نشانه های اضطراب شهرستان رشت در سال تحصیلی 96-1395 بودند که بر پایه پرسشنامه اضطراب بک (1990) و ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (2013) شناسایی و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری (2005) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (2001) پیش و پس از درمان استفاده شد. گروه آزمایش در 10 جلسه، مورد درمان گروهی با الگو طرحواره درمانی یانگ قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که درمان گروهی با مدل طرحواره درمانی بر بهبود سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان دارای نشانه های اضطراب تاثیر دارد (001/0>P).
    نتیجه گیری
    برای رویارویی با نشانه های اضطراب دانش آموزان و بهبود تنظیم شناختی هیجان می توان از طرحواره درمانی استفاده کرد.
    کلید واژگان: اضطراب, بازداری, کنترل رسمی اجتماع, هیجان ها}
    M Rahbar Taramsari, P Keshavarz, A Abolghasemi, E Rahbar* Karbasdehi, F Rahbar Karbasdehi
     
    Introduction
    Students with anxiety symptoms are faced with various physical and psychological stressful factors which ‎leads to decreasing quality of life. Considering the relationship between behavioral activation/ inhibition systems and cognitive emotion regulation with early maladaptive schemas, one of the methods capable of assisting the students with anxiety symptoms is schema therapy.
    Objective
    To determine the effectiveness of group schema therapy on behavioral activation/ inhibition systems and cognitive emotion regulation in female students with anxiety symptoms.
    Materials and Methods
    This study is an experimental with pre-test/post-test and a control group. The sample consisted of 28 guidance school students with anxiety symptoms in Rasht city in the school year 2016-2017. Based on the Beck Anxiety Inventory(1990) and the diagnostic and statistical manual of mental disorders(2013) criteria, the study participants were identified and assigned to two experimental and control groups. To collect data, Behavioral Activation/ Inhibition Scale(2005) and Cognitive Emotion Regulation Questionnaire(2001) were used before and after treatment. 10 sessions of Young schema therapy were implemented for experimental group.
    Results
    The results of multivariate analysis of covariance showed that group schema therapy improved behavioral activation/ inhibition systems and cognitive emotion regulation in the students with anxiety symptoms (P<0.001).
    Conclusion
    According to the findings of the research, schema therapy can be used to cope with students' anxiety symptoms and improve cognitive emotional regulation.
    Keywords: Anxiety Emotions Inhibition Social Control, Formal}
  • فاطمه رهبر کرباسدهی، عباس ابوالقاسمی، ابراهیم رهبر کرباسدهی
    هدف
    هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی- هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود.
    روش
    طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 26 دانش آموز مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص شهرستان رشت در سال تحصیلی 1396-1395 بود که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی استفاده شده است. آموزش مهارت های اجتماعی- هیجانی به صورت گروهی در 12 جلسه برای گروه آزمایش ارائه شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که این آموزش بر افزایش باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص تاثیر دارد (001/0>P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش، روش آموزش مهارت های اجتماعی- هیجانی به عنوان یک تکنیک می تواند در بهبود باورها و انگیزه های فراشناختی این کودکان موثر باشد.
    کلید واژگان: مهارت های اجتماعی, هیجانی, باورهای انگیزشی, راهبردهای خودتنظیمی, اختلال یادگیری}
    Fatemeh Rahbar Karbasdehi, Abbas Abolghasemi, Ebrahim Rahbar Karbasdehi
    Purpose
    The purpose of the present research was to determine the effect of social- emotional skills training on motivational beliefs and self- regulated learning strategies in students with specific learning disorder.
    Method
    This study is a quasi-experimental with pre-test/post-test and a control group. The sample of consisted of 26 elementary school students with specific learning disorder in Rasht city in the school year 2016-2017 that were selected by available sampling method and assigned to two experimental and control groups. To collect the data, Motivational Beliefs and Self- Regulated Learning Strategies Questionnaire were used before and after training. The 12 sessions of social- emotional skills training were implemented for experimental group.
    Results
    The results of multivariate analysis of covariance showed that this training were significantly improve motivational beliefs and self- regulated learning strategies in students with specific learning disorder (P
    Conclusion
    According to the findings of the research, social- emotional skills training as a technique can be effective in improving metacognitive beliefs and motivations of these children
    Keywords: social, emotional skills, motivational beliefs, self, regulated strategies, learning disorder}
  • Ebrahim Rahbar Karbasdehi *, Abbas Abolghasemi, Fatemeh Rahbar Karbasdehi
    Objectives
    Autism Spectrum Disorder (ASD), is a group of neurodevelopmental disorders associated with -diverse communicative problems and Asperger’s syndrome. The aim of this study was to compare alexithymia and personality factors in students with and without ASD.
    Methods
    In this study 120 male students with and without ASD were included. All the students were from Rasht city, studying in the academic year 2016-2017. The students were asked to take up Toronto Alexithymia Scale (TAS) and Big Five Questionnaire for Children (BFQ-C). Statistical comparison within the variables were carried out by Multivariate Analysis of Variance (MANOVA). The probability value less than 0.05 considered to be significant.
    Results
    The MANOVA of results showed a significantly higher mean scores of alexithymia components and neuroticism in the students with ASD. However, the mean scores of agreeableness, extraversion, openness to experience and conscientiousness were significantly lower in the students with ASD (P
    Discussion
    The results garnered from this study implied that alexithymia and personality factors were significantly influenced by ASD. The findings of this research persuaded the pivotal implication of aforesaid facts on education and mental health of the students.
    Keywords: Affective symptoms, Personality, Autism spectrum disorder}
  • ابراهیم رهبر کرباسدهی، عباسعلی حسین خانزاده، فاطمه رهبر کرباسدهی
    زمینه
    اختلال سلوک یکی از رایج ترین اختلال های روان پزشکی بین دانش آموزان است، بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر آموزش شناختی- رفتاری مدیریت خشم بر بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال سلوک بود.
    روش
    روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 24دانش آموز مقطع متوسطه با اختلال سلوک شهرستان رشت در سال تحصیلی 1396-1395 بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2گروه آزمایش و گواه (هرگروه 12نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون استروپ (1935) در مراحل پیش و پس از آموزش استفاده شد. آموزش شناختی- رفتاری مدیریت خشم به صورت گروهی در 8جلسه برای گروه آزمایش ارایه شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش شناختی- رفتاری مدیریت خشم بر بهبود بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال سلوک به طور معنی داری تاثیر دارد (0/001>P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش، روش آموزش شناختی-رفتاری مدیریت خشم یکی از کارآمدترین روش های درمانی بوده و در کاهش تکانش گری، اضطراب و پرخاشگری بدنی در دانش آموزان با اختلال سلوک موثر است.
    کلید واژگان: مدیریت خشم, بازداری پاسخ, دانش آموزان, اختلال سلوک}
    Ebrahim Rahbar Karbasdehi, Abbasali Hossein Khanzadeh, Fatemeh Rahbar Karbasdehi
    Background
    Conduct disorder is one of the most common psychiatric disorders among students so the purpose of the present research was to determine the effect of cognitive-behavior anger management training on response inhibition in students with conduct disorder.
    Method
    This study is a quasi-experimental with pre-test/post-test and a control group. The sample of study consists of 24 high school students with conduct disorder in Rasht city in the school year 2016-2017 that were selected by in access sampling method and assigned to two experimental and control groups. To collect the data, Stroop test (1935) were used before and after training. The 8 sessions of cognitive-behavior anger management training were implemented for experimental group.
    Results
    The results of multivariate analysis of covariance showed that cognitive-behavior anger management training were significantly improved response inhibition in the students with conduct disorder (P
    Conclusion
    According to the findings of the research, cognitive-behavior anger management training is one of the most effective treatments to reduce impulsivity, anxiety and physical aggression in children with conduct disorder.
    Keywords: Anger management, Response inhibition, Conduct disorder}
  • فاطمه رهبر کرباسدهی *، عباسعلی حسین خانزاده، ابراهیم رهبر کرباسدهی
    زمینه
    ناتوانی های یادگیری ویژه یکی از رایج ترین اختلال های کودکان سنین مدرسه محسوب می شود. این کودکان به طورمعمول در زمینه های مختلفی نظیر توجه، شناخت و ناگویی هیجانی با مشکل روبه رو هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه بود.
    روش
    طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد پژوهش را همه دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه شهرستان رشت که در سال تحصیلی 1396-1395 از مراکز ناتوانی های یادگیری خدمات آموزشی دریافت می کردند، تشکیل دادند که از این تعداد نمونه ای به حجم 30نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و در 2گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (هرگروه 15نفر). گروه آزمایش تحت 10جلسه آموزش مهارت های اجتماعی قرارگرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودتوانمندسازی اجتماعی فلنر و همکاران و مقیاس ناگویی هیجانی باگبی و همکاران استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی، خودتوانمندسازی اجتماعی را افزایش و ناگویی هیجانی را در دانش آموزان با ناتوانی های یادگیری ویژه کاهش می دهد (001/0>P).
    نتیجه گیری
    نارسایی در خودتوانمندسازی اجتماعی و ناگویی هیجانی کودکان با ناتوانی یادگیری ویژه، ضرورت توجه به مهارت های اجتماعی را 2چندان می کند، همچنین آموزش مهارت های اجتماعی در شکل دادن به هویت کودکان، پذیرش نقش های اجتماعی، مسئولیت پذیری و حل تعارض ها انکارناپذیر است.
    کلید واژگان: مهارت های اجتماعی, خودتوانمندسازی اجتماعی, ناگویی هیجانی}
    Fatemeh.Rahbar.Karbasdehi *
    Background
    Specific learning disability is one of the most common disorders in school children. These children usually have problems in various areas such as attention, cognition and alexithymia. The purpose of the present research was to determine the effect of social skills training on social self- empowerment and alexithymia in students with specific learning disabilities.
    Method
    This study is an experimental research. The population of this research includes all elementary students with specific learning disabilities in Rasht city during the academic year of 2016-2017. From this population, 30 students were selected by random sampling method and assigned to two experimental and control groups (15 students in each). The 10 sessions of social skills training were implemented for experimental group while the control group received no intervention. To collect the data, Social Competence Scale (Flener et al., 1990) and Toronto Alexithymia Scale (Bagby et al., 1994) were used before and after training.
    Results
    The results of multivariate analysis of covariance showed that social skills training significantly improved social self-empowerment and reduced alexithymia in the students with specific learning disabilities (P
    Conclusion
    Inability in social self- empowerment and alexithymia in children with specific learning disabilities, emphasizes the need to redouble the social skills, so social skills training were improve child's identity, acceptance of social roles, responsibility and Irrefutable conflict.
    Keywords: Social skills, Social self- empowerment, Alexithymia}
  • عباس ابوالقاسمی، فاطمه رهبر کرباسدهی، ابراهیم رهبر کرباسدهی
    زمینه و هدف
    اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یک اختلال روان پزشکی است که در دوره کودکی ظاهر شده و از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است. هدف از پژوهش حاضر سنجش و اولویت بندی نیازهای والدین دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی است.
    روش
    طرح پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهرستان رشت در سال تحصیلی 1395-1394 بود که نمونه ای به حجم 120 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نیازهای خانواده برای خانواده های ایرانی( نصیری و سامانی، 1387) استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج آزمون فریدمن در سطح گویه ها نشان داد که مهم ترین نیازهای والدین این دانش آموزان به ترتیب عبارت اند از: نیاز به امنیت و آرامش، دوست داشتن و اظهار عشق و علاقه اعضاء خانواده به هم، رابطه خوب و سرشار از عشق و علاقه بین والدین و فرزندان، و روابط گرم و صمیمانه بین اعضاء خانواده. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که به ترتیب مولفه های نیاز کل خانواده، نیازهای روانی- عاطفی، نیازهای تربیتی- آموزشی، نیازهای تفریحی- سرگرمی، نیازهای مادی- اقتصادی، و نیازهای سلامت جسمی دارای بیشترین اولویت بودند (001/0>P ).
    نتیجه گیری
    والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی سطوح بالاتری از تنیدگی های روانی مربوط به والدگری را تجربه می کنند و با توجه به نتایج این پژوهش، طراحی برنامه مداخله ای مبتنی بر نیازهای شناسایی شده والدین کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی ضروری است.
    کلید واژگان: سنجش نیازها, والدین, نارسایی توجه, فزون کنشی}
    Abbas Abolghasemi, Fatemeh Rahbar Karbasdehi, Ebrahim Rahbar Karbasdehi
    Background and
    Purpose
    Attention- deficit/ hyperactivity disorder is a psychiatric disorder that appears in childhood and is the most common disorders in childhood. The present study aims to assess and prioritize the needs of the parents of children with attention- deficit/ hyperactivity disorder.
    Method
    The design of this descriptive research is survey. Participants of this research included all parents of the students with attention- deficit/ hyperactivity disorder in Rasht city in the school year 2015-2016 that 120 of them were selected by convenient sampling method. To collect data, Family Needs Scale for Iranian Families (Nasiri and Samani, 2008) was used.
    Results
    The results of Friedman test indicated that the most important needs of the parents of these students respectively are as follows: need for security and calmness, love, expressing love and interest of the family members in each other, good relationship and full of love and interest between the parents and children, warm and friendly relationships between the family members. Moreover, the results of Friedman test in total components showed the mental- emotional needs, psycho- educational needs, recreational entertainment needs, physical- economic needs; and bodily health needs are most important needs respectively (P
    Conclusion
    Consequently, parents of the children with attention- deficit/ hyperactivity disorder experience high levels of psychological distress in the parenting experience. Considering the results of this research, design of intervention plans for parents of the children with attention- deficit/ hyperactivity disorder based on the identified needs of this research is essential.
    Keywords: Assessment the needs, parents, attention- deficit, hyperactivity disorder}
  • فاطمه رهبر کرباسدهی، عباس ابوالقاسمی، عباسعلی حسین خانزاده، عذرا زبردست، ابراهیم رهبر کرباسدهی
    با توجه به اینکه یکی از مشکلات جدی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، نارسایی در زمینهٔ مهارت های اجتماعی است، پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش شناختی-رفتاری مهارت های اجتماعی بر بازداری پاسخ و مشکلات هیجانی-رفتاری دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی انجام شد.
    طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونهٔ پژوهش 3 7 دانش آموز مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی شهرستان رشت در سال تحصیلی 1 3 9 6 -1 3 9 5 بود که بر اساس ملاک های نسخهٔ پنجم راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روان پزشکی آمریکا ب طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه توانایی ها و مشکلات و آزمون استروپ در مراحل قبل و بعد از آموزش استفاده شد. آموزش مهارت های اجتماعی به صورت گروهی در 1 0 جلسه برای گروه آزمایش ارایه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
    p).
    کلید واژگان: مهارت های اجتماعی, بازداری پاسخ, مشکلات هیجانی, رفتاری, اختلال نارسایی توجه, فزون کنشی}
    Fatemeh Rahbar Karbasdehi, Abbas Abolghasemi, Abbasali Hossein Khanzadeh, Azra Zebardast, Ebrahim Rahbar Karbasdehi
    Background and Objective
    Attention deficit hyperactive disorder (ADHD) is one of the most common psychological disorders in children. ADHD is defined based on difficulties in attention, inhibition, impulsivity control, and activity level. Children with ADHD are unable to control their activities when they should limit them. They are overactive and they constantly move. They cannot be quite or play quietly, and they usually have restless hands and legs. Based on the research results, children with ADHD are faced with problems in important areas such as working memory and executive functions. These functions will allow the child to monitor his behavior and alter it accordingly. Often, the child’s difficulties in executive functions will emerge in all areas of academic, social and behavioral domains. Therefore, on the basis of reports by peers, parents and teachers report, children with ADHD have problems in communication with peers. As posited in the literature, these problems will continue from childhood to adolescence and adulthood. This is true for both sexes and in all types of ADHD. Generally, the understanding of social competence in children with ADHD depends on study of some developmental domains such as self-imagery, executive functions, and working memory. Various therapeutic approaches are provided due to the multiplicity and diversity of the problems in these children in different physical, psychological, educational, and social areas. Drug therapy, cognitive behavioral therapy, and social skills training are some of these treatments. However, drug therapy alone cannot be effective in disrupted family functioning and children’s behavior problems, and it cannot resolve parental concerns, either. No drug can train children how to compensate for their aggressive and law- breaking behaviors. As one of the serious problems in students with ADHD is insufficiency in social skills, the purpose of the present research was to investigate the effect of cognitive- behavior social skills training on response inhibition and behavioral- emotional problems in students with ADHD.
    Methods
    This study is a quasi-experimental one with pre-test/post-test and a control group. The Study population consisted of all elementary school children with ADHD in Rasht-Iran in the school year 2016-2017. Convenience sampling was used to recruit 37 participants in conformity with the criteria put forward by fifth edition of the diagnostic and statistical manual of mental disorders. The participants were assigned to experiment and control groups. To collect the data, Strengths and Difficulties Questionnaire (Goodman, 1997) and Stroop test (Stroop, 1935) were used before and after training. The experiment group received 10 sessions of social skills group. Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) was used to test the research hypotheses.
    Results
    The results of multivariate analysis of covariance showed that cognitive- behavior social skills training significantly improved response inhibition and behavioral- emotional problems in the students with ADHD (P
    Conclusion
    According to the findings of the research, cognitive- behavior social skills training is one of the most effective treatments to reduce impulsivity, attention deficit, anxiety and physical aggression in children with ADHD. Since cognitive- behavior social skills training is effective in reducing children’s externalizing behavior, this training program is recommended along with pharmacotherapy to be implemented to reduce behavior problems in children with ADHD.
    Keywords: Social Skills, Response Inhibition, Behavioral, Emotional Problems, Attention Deficit Hyperactivity Disorder}
  • فاطمه رهبر کرباسدهی، عباس ابوالقاسمی، ابراهیم رهبر کرباسدهی
    زمینه و هدف
    تولد یک کودک کم توان ذهنی، به عنوان یک بحران می تواند تاثیرات نامطلوبی بر مادران داشته و آنها را تحت تنش های جسمی، روانی، و اجتماعی قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر تاثیر آموزش مدیریت تنیدگی مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری بر بهبود رابطه والد- کودک و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی بود.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی شهرستان رشت در سال 1395 بوده است که از این تعداد نمونه ای به حجم 28 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک رابرت و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. برای گروه آزمایش، آموزش مدیریت تنیدگی مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری در 10 جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد، درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت تنیدگی توانسته مولفه های حمایت بیش ازحد، سهل گیری بیش ازحد، و طرد مربوط به رابطه مادر- کودک را کاهش، و مولفه پذیرش را افزایش دهد و همچنین بهزیستی روان شناختی را در مادران کودکان کم توان ذهنی افزایش دهد (001/0>P ).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش مدیریت تنیدگی یکی از کارآمدترین روش های درمانگری است که در کاهش تنیدگیی و بهبود بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی موثر است.
    کلید واژگان: مدیریت تنیدگی, رابطه والد, کودک, بهزیستی روان شناختی}
    Fatemeh Rahbar Karbasdehi, Abbas Abolghasemi, Ebrahim Rahbar Karbasdehi
    Background and
    Purpose
    Birth of a child with intellectual disability could have a negative impact on mothers, to physical, psychological and social tensions. The purpose of the present research was to determine the effect of stress management training based on cognitive-behavioral approach on improving parent- child relationship and psychological well- being in mothers of children with intellectual disability.
    Method
    This study is a experimental with pre- test/ post- test and a control group. The population comprised of all mothers of children with intellectual disability of Rasht city in 2016 that 28 participants were selected by available sampling method and assigned to two experimental and control groups (14 mothers in each). To collect the data, Robert mother- child relationship assessment questionnaire (1961) and Ryff‘s scales of psychological well- being (2002) were used. For experimental group, stress management training based on cognitive- behavioral approach was executed at 10 weekly sessions in 45 minutes whereas control group did not have any training.
    Results
    The results of multivariate analysis of covariance (MANCOVA) showed, this training were improve acceptance and reduce other components of mother- child relationship (overprotection, overindulgence, rejection) and also were improve the psychological well- being of mothers of children with intellectual disability (P
    Conclusion
    According to the findings of the research, stress management training based on cognitive- behavioral approach is one of the most effective treatments to reduce stress, aggression and improve psychological well- being in mothers of children with intellectual disability.
    Keywords: Stress management, parent, child relationship, psychological well, being}
نمایش عناوین بیشتر...
فهرست مطالب مشترک: 26 عنوان
  • ابراهیم رهبر کرباسدهی
    رهبر کرباسدهی، ابراهیم
    دانشجوی دکتری گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران
  • نویسندگان همکار
  • دکتر فاطمه رهبر کرباسدهی
    رهبر کرباسدهی، فاطمه
    دانش آموخته دکتری روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان
  • دکتر عباسعلی حسین خانزاده
    حسین خانزاده، عباسعلی
    دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات، دانشگاه گیلان، دانشگاه گیلان
  • دکتر غلامعلی افروز
    افروز، غلامعلی
    استاد گروه روانشناسی، دانشگاه تهران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال