به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب zabiholah damiri

  • طهماسب اختر، رضا یگانه، ذبیح الله دمیری*
    مقدمه

     خطاهای انسانی نقش قابل ملاحظه ای را در بروز حوادث صنعتی دارند. در این پژوهش به بررسی خطاهای انسانی در اپراتورهای جرثقیل سقفی کابین دار  یک صنعت فلزی  با استفاده از روش های SHERPA و SPAR-H  پرداخته شده است.

    روش کار

    در این مطالعه ابتدا وظایف  اپراتورهای جرثقیل سقفی کابین دار   با استفاده از روش آنالیز سلسله مراتبی وظایف به زیروظایف و فعالیت های مرتبط تقسیم گردید. سپس با بکارگیری روش SHERPA  اقدام به شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی گردید

    یافته ها

     تجزیه و تحلیل کاربرگ های SHERPA نشان داد که در مجموع 217 خطا شناسایی شد که 41 % خطاها از نوع عملکردی، 21% از نوع بازبینی، 13% از نوع بازیابی، 15 % از نوع ارتباطی و 10% از نوع انتخابی بودند. با توجه به نتایج ارزیابی ریسک انجام شده 38% خطاها در سطح ریسک غیرقابل قبول، 26% نامطلوب، 14 % قابل قبول ولی نیاز به تجدید نظر و 22 %  قابل قبول بدون نیاز به تجدید نظرمی باشند.در یافته های حاصل از روش SPAR-H  بالاترین احتمال خطا مربوط به سه زیر وظیفه حرکت طولی، حرکت عرضی و حرکت بالا وپایین بود (.3712/0). کمترین احتمال خطا نیز به زیر وظیفه ثبت گزارش شیفت بود (001/0).

    نتیجه گیری

      بیشترین نوع خطای شناسایی شده از نوع عملکردی و بیشترین میزان احتمال خطا در وظیفه حمل بار در طول مسیر(.3712/0) می باشد و در همین راستا برای کاهش خطا  اقدامات اصلاحی لازم در جهت  بهبود فرایند کاری وکاهش خطای انسانی در دسترس پرسنل واحد جرثقیل قرار گرفت.

    کلید واژگان: خطای انسانی, تکنیک SHERPA, SPAR-H, جرثقیل سقفی کابین دار}
    Tahmas Akhtar, Reza Yeganeh, Zabiholah Damiri*
    Introduction

    Human errors play a significant role in the occurrence of industrial accidents.  This study aims to investigate the human errors in cabin roof crane operators of a metal industry using SHERPA and SPAR-H techniques. 

    Material and Method

    In this research, first, all of the tasks of the tower crane operator were identified and analyzed. Then, adopting SHERPA technique, probable operator errors were identified in each task and the control modes and error probability were determined by and SPAR-H technique.

    Results

    Analysis of SHERPA worksheets showed that a total of 217 errors were identified, of which 41% were functional, 21% review, 13% recovery, 15% communication and 10% selective. . According to the results of risk assessment, 38% of errors at the level of risk are unacceptable, 26% are undesirable, 14% are acceptable but need to be reconsidered and 22% are acceptable without the need for reconsideration. H The highest probability of error was related to the three sub-tasks of longitudinal motion, transverse motion, and high and low motion (0.3712). The lowest probability of error was below the task of recording shift reports and transmitting information orally and in writing (0.001).

    Conclusion

    the highest type of error detected is the functional type and the highest probability of error in cargo handling along the route (0.3712) and in this regard to reduce the error, the necessary corrective measures to improve The work process and the reduction of human error were made available to the personnel of the crane unit

    Keywords: Human Error, SHERPA Technique, SPAR-H, Cabin Roof Crane}
  • رضا یگانه، رسول یاراحمدی*، ذبیح الله دمیری
    مقدمه

    سلامت شغلی از جمله موارد مهمی است که می تواند بر بهره وری و توسعه اقتصادی سازمان موثر باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین تاثیر برنامه مداخله ای آموزشی ارگونومی-ایمنی بر بهره وری کارگران یک صنعت مونتاژ بود.

    روش کار

    این مطالعه مداخله ای روی 54 کارگر سالن مونتاژ یک صنعت الکترونیک انجام شد. ابتدا جهت ارزیابی وضعیت ارگونومی محل کار از روش QEC و جهت ارزیابی بهره وری از پرسشنامه هرسی-گلد اسمیت استفاده شد. سپس با استفاده از نتایج حاصل از ارزیابی مرحله اول و شناسایی نقایص موجود، اقدام به تدوین یک برنامه مداخله ای جامع شد. به فاصله سه ماه از انجام مداخلات مجددا وضعیت ارگونومی و بهره وری با استفاده از روش QEC و پرسشنامه هرسی-گلد اسمیت ارزیابی شد. داده ها توسط نرم افزار R تحلیل شد.  

    یافته ها

    میانگین نمره کل بهره وری و میانگین امتیاز کل بدن روش QEC قبل ازمداخله به ترتیب برابر 24/75 و 40/99 به دست آمد. پس از انجام مداخلات میانگین امتیاز کل بهره وری برابر 16/80 و میانگین امتیاز کل بدن روش QEC برابر 92/97به دست آمد. تحلیل داده ها با آزمون تی زوجی نشان داد اختلاف مقادیر امتیازات بهره وری معنادار بوده(P-value˂0/05) اما اختلاف مقادیر امتیاز کل بدن روش QEC معنادار نبود (P-value>0/05).

    نتیجه گیری

    انجام مداخلات ارگونومی-ایمنی تاثیر مثبتی بر امتیاز  بهره وری داشت اما بر وضعیت کلی اندام های بدن، تاثیر معناداری نشان نداد.

    کلید واژگان: مداخله ارگونومی-ایمنی, بهره وری, QEC, آموزش}
    Reza Yeganeh, Rasoul Yarahmadi*, Zabiholah Damiri
    Introduction

    Occupational health is one of the important issues that can affect productivity and economic development of an organization. This study aimed to determine the effect of didactic interventional Ergonomic-Safety program on workers’ productivity of an assembling industry.

    Methods and Materials

    This interventional study was conducted on 54 workers of assembling part of an electronic industry. Firstly, QEC method was used for Ergonomic assessment of work place and Hersey-Goldsmith questionnaire was applied for assessment of productivity. Then a comprehensive program was provided using findings of first stage assessment and identifying of existing failures. Second assessment of Ergonomic condition and productivity was done again by using QEC method and Hersey-Goldsmith questionnaire within three month of interventions. Data was analyzed by using of R software.

    Results

    Mean total productivity score and mean whole body score of QEC were 75.24 and 99.40 in before intervention phase respectively. In after intervention phase, Mean total productivity score and mean whole body score of QEC were 80.16 and 97.92 respectively. Data analysis by paired-samples t-test shows that difference of productivity score in before and after intervention phase was significant (P-value˂0.05). But difference of whole body score of QEC score in before and after intervention phase was not significant (P-value>0.05).

    Conclusion

    Accomplishment of Ergonomic-Safety intervention had a positive effect on productivity score whereas had not significant effect on general condition of body limbs.

    Keywords: Ergonomic-safety intervention, Productivity, QEC, Education, training}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال