به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ساخت های همپایه » در نشریات گروه « ادبیات و زبان ها »

تکرار جستجوی کلیدواژه « ساخت های همپایه » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • وحید مبارک*

    یکی از ویژگی های نثر فنی، طولانی بودن و ناهم پایگی بندهای وابسته در جملات مرکب است که با تکرار لفظ و معنا و حذف فعل، و کاربست موسیقی های واژگانی و گاهی تکرار ساخت جمله ها و کلمات همراه می شود تا سخنوری نویسنده را بنمایاند ولی گمان می رود که در نثر مرسل، از کاربرد ساخت های هم پایه و مترادفات و بندهای هم معنا خودداری می شود چراکه ساخت های هم پایه سبب اطناب -می شوند. این جستار توصیفی-تحلیلی با بررسی مقدمه شاهنامه ابومنصوری(مقدمه قدیم شاهنامه) که از نخستین متون نوشته شده در نثر مرسل است به این پرسش پاسخ می دهد که ساخت های هم پایه در نثر مرسل، چگونه و با چه کارکردی به کار گرفته می شوند. یافته-ها نشان می دهد که ساخت های هم پایه از اسم ها، قیدها و صفت ها به شکل کلمه، ترکیب یا جمله، در نثر مرسل هم، نه برای تکرار معنای جمله و بیان دیگرسان و شیوه متفاوت بیان، بلکه برای روشن کردن معنا و محدوده سخن و رفع ابهام، به کاربرده می شوند. این ساخت ها، از طریق ترادف یا تضاد، بدلیت، تقیید و...در تبیین محتوا و گستره معنای متن، نقش اساسی را دارند و هرچندکه ممکن است سبب دور شدن از ایجاز گردند؛ اما، ، اطناب به حساب نمی آیند چون بودنشان لازم است و قابل حذف بخاطر اجزای دیگر جمله نیستند و تکرار معنا هم نیستند، بسامدی ندارند و تمام جمله ها و بندها و عبارت ها و گروه ها را دربرنمی گیرند.

    کلید واژگان: نثر مرسل, مقدمه شاهنامه ابومنصوری, ساخت های همپایه, تبیین, رفع ابهام}
    Vahid Mobarak *

    One of the characteristics of technical prose is the length and inconsistency of dependent clauses in compound sentences, which is accompanied by the repetition of words and meanings and the omission of verbs, and the use of lexical music and sometimes the repetition of sentences and words in order to The author's speech is not representative, but it is believed that in the sender's prose, the use of parallel constructions, synonyms, and clauses with the same meaning is avoided because the parallel constructions cause confusion. This descriptive-analytical essay by examining the preface of Abu Mansoori's Shahnameh (Old Preface to the Shahnameh), which is one of the first texts written in Mursal's prose, answers the question of how and with what function the parallel constructions in Mursal's prose are used. are taken The findings show that the equivalent constructions of nouns, conjunctions and adjectives in the form of words, combinations or sentences, in the prose of the sender, not to repeat the meaning of the sentence and express it differently and in a different way of expression. Rather, they are used to clarify the meaning and scope of speech and to remove ambiguity. These constructions play an essential role in explaining the content and scope of the text through synonyms or contradictions, distortions, limitations, etc. But, adverbs are not considered because they are necessary and cannot be removed because of other parts of the sentence, and they are not repetition of meaning, they do not have frequency and they do not include all sentences, clauses, phrases and groups.

    Keywords: Morsal's Prose, Introduction To Abu Mansoori's Shahnameh, Comparative Constructions, Explanation, Disambiguation}
  • سید محمد آرتا *، فاطمه مدرسی، عبدالرضا نادریفر
    یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهنده ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسنده قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصه اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسنده کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائه توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجه کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تاثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
    کلید واژگان: نثر بینابین, نثر فنی, اطناب, ساخت های همپایه, قابوس نامه, کلیله و دمنه}
    Seyed Mohammad Arta *, Fatemeh Modaresi, Abdolreaz Naderifar
    In the 12th paragraph of the 33rd Zand of Yasna, the name of the god “Bahman” has been followed by the adjective griftAr and another word whose spelling and meaning are not so clear. griftAr has been rendered “acceptor” and “recipient”. In this article, with respect to the meanings of griftan and griftAr, it is suggested that griftAr is a passive participle and its meaning is “perceivable”. The connection between this adjective and Bahman will be demonstrated by surveying sentences and phrases from Middle Persian texts. At the end, it will be proved that this word and that one which follows it, should be read griftArOmand and this latter one be rendered as “perceivable”.
    Keywords: griftan, griftAr, grift?r?mand, polysemy, Bahman}
  • سید محمد آرتا، فاطمه مدرسی، عبدالرضا نادریفر
    یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهنده ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسنده قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصه اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسنده کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائه توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجه کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تاثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
    کلید واژگان: نثر بینابین, نثر فنی, اطناب, ساخت های همپایه, قابوس نامه, کلیله و دمنه}
    Seyed Mohammad Arta, Fateme Fateme Modarresi, Abdolreaz Naderifar
    One of the methods in production of Prolixity in the speech is use Paratactic Structures with consecutive components. Whereas every component of Paratactic Structures contains a message and a concept, they are best means to description of phenomena. Therefore Qabus-nameh’s writer is to describe everything in details; he has also used Paratactic Structures. Nasolah Monshi has also used of this methods for Creating of Prolixity in the translation of Klileh va Demneh. However because is replaced description with definition in technical prose, Klileh va Demneh’s writer used for description in phenomena than Paratactic Structures. Therefore are different Functions of Paratactic Structures in Klileh va Demneh and Qabus-nameh. It means used Paratactic Structures in Qabus-nameh to introduce of complete components and in Klileh VA Demneh for tender descriptions. This study is result research that for analyses Functions of Paratactic Structures in Qabus-nameh and affect it on versions of Technical Prose (special Klileh va Demneh) in Creating of Prolixity.
    Keywords: Inter, textual prose, technical prose, Paratactic Structures, Qabus, nameh, Klileh, Demneh}
  • محمدرضا عمرانپور
    استفاده از ساخت های همپایه در کلیله و دمنه یکی از تمهیدات زبانی نصراله منشی در پدید آوردن نثر فنی است. منظور از ساخت های همپایه، تشکیل گروه های واژگانی یا جمله از طریق ساختار همپایگی با ادات همپایه ساز است. ساخت های همپایه در کلیله و دمنه با توجه به تعداد سازه ها، از ساخت های دو سازه ای تا ساخت های همپایه زنجیره ای را شامل می شود. سازه های سازنده ساخت های همپایه نیز از یک واژه تا یک عبارت چند جمله ای را در بر می گیرد که از لحاظ معنایی دارای روابطی از قبیل ترادف، تضاد، تقابل، تجانس و غیره هستند. ساخت های همپایه در کلیله و دمنه از نظر توزیع نحوی در محور همنشینی زبان در جایگاه همه نقش های نحوی قرار می گیرد. مهم ترین بهره نصراله منشی از ساخت های همپایه، نقش زیبا شناختی آنها در ساختار کلام است که سخن او را به مرز شعر نزدیک کرده است. مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که به منظور بررسی و تحلیل ساخت های همپایه در کلیله و دمنه انجام شده است
    کلید واژگان: ساخت های همپایه, کلیله و دمنه, نقد زیباشناختی}
    Mohammad Reza Omranpour
    This paper is the result of a reasearch which has been done for studying and analysis of the coordinate structures in Kalila - o - Demna. Applying coordinate structures in Kalila - o - Demna is one of the techniques by Abolmaali for creating dignified prose which is imitated by other writers in the periods after him not only in literary prose but also in writing historical and scientific books. What we mean by "coordinate structures" is two words, two phrases or two sentences which are connected by conjunction particularly ''and''. The coordinate structures may have been made of two parts or more. These parts which may be synonymous, antonym, cause and effect, etc. occupy the place of subject, object, complement, adjective and adverb in sentence structure. The most important using of the coordinate structures in Kalila-o-Demna is for aesthetic techniques.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال