به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « مجاهدین » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « مجاهدین » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • علی اشرف نظری، ناصر یوسف زهی
    انقلاب اسلامی ایران به عنوان «نخستین و بزرگ ترین انقلاب مذهبی قرن بیستم میلادی» توانست منجر به درهم شکنندگی نظام تئوری و ساختاری در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی شود. انقلاب 1357 ایران با ماهیتی اسلامی و بازتاب های جهانی کوشید تا به مثابه ی یک الگوی انقلابی فرا سرزمینی به محیطی گیرا و تاثیرگذار برای کشورهای مسلمان و غیرمسلمان جهان مبدل گردد. ازاین رو، پژوهش حاضر بر اساس نظریه پخش که الگوی نظری مناسب برای واکاوی بازتاب انقلاب های فرا ملی است، این سوال را طرح نموده که کدام یک از کشورهای اسلامی بیشترین تاثیر را از انقلاب اسلامی ایران پذیرفته است؟ فرضیه ی این پژوهش بدین شرح است که افغانستان نخستین کشور در بین کشورهای اسلامی بوده که بیشترین تاثیر را از انقلاب اسلامی ایران پذیرفته است. نتایج یافته های نوشتار حاکی از آن است که علاوه بر عوامل داخلی، دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای یکی از موانع اصلی نفوذ هرچه بیشتر انقلاب اسلامی ایران در افغانستان بوده است. تحولات اخیر به ویژه تشدید حضور نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان بر صحت این ادعا می افزاید و از نظر نگارندگان مقاله ، این کارشکنی ها ادامه داشته و بیگانگان هیچ گاه دست از خدشه دار کردن چهره انقلاب اسلامی ایران در افغانستان برنخواهند.
    کلید واژگان: نظریه پخش, انقلاب اسلامی ایران, افغانستان, مذهب, مجاهدین, تجاوز شوروی}
  • محمدرضا تاجیک، علیرضا شریفی
    بعد از یازدهم سپتامبر 2001، طالبان، جای خود را به گفتمان دموکراسی داد. طالبان که خود با غیریت سازی و به حاشیه راندن گفتمان بی قرار مجاهدین، به گفتمان مسلط تبدیل شده بود، خود به همان سرنوشت دچار شد. گفتمان دموکراسی، با مفصل بندی دال های: مردم، آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان، مبارزه با تروریسم و مبارزه با کشت خشخاش، دقیقا هویت خود را با نفی هویت طالبان معرفی کرد که در آن، دال های: شریعت، حکومت خدا، امنیت، محدودیت زنان، کشت خشخاش و... مفصل بندی شده بود.
    با گذشت نزدیک به یک دهه از عمر دموکراسی در افغانستان، مهم ترین موانع دموکراسی در افغانستان، موانع گفتمانی است. یعنی معانی ای را که گفتمان دموکراسی به دال های: مردم، حقوق بشر، آزادی، زنان و... داده است، به سختی از سوی جامعه سنتی افغانستان، قابل پذیرش می باشد. گفتمان های رقیب، یعنی مجاهدین و طالبان، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی در افغانستان شده اند.
    کلید واژگان: گفتمان, دموکراسی, اسلام, مجاهدین, طالبان}
    Mohammad Reza Tajik, Ali Reza Sharifi
    After 9/11, a democracy discourse replaced the Taliban which had previously turned into a dominant discourse through creating an antagonistic relationship against Mojahedin and marginalizing them. The democracy discourse created its identity through articulating signifiers such as “people”, “freedom”, “human rights”, “women’s rights”, “campaign against terrorism”, and “fighting against growing opium poppies”, i.e. through negating the identity of the Taliban which had articulated signifiers such as “Sharia”, “theocracy”, “security”, “limiting women”, “growing opium poppies”, etc. After about a decade of the life of democracy in Afghanistan, the most important limits it is facing are discursive ones. In other words, the meanings this discourse attributed to signifiers such “people”, “human rights”, “freedom”, “women”, etc. are not easily acceptable by the traditional society of Afghanistan. The competing discourses, Mojahedin and Taliban, are barriers for the hegemony of democracy in Afghanistan.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال