به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « پدیدار شناسی » در نشریات گروه « علوم سیاسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه « پدیدار شناسی » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • علی رئیسی*، محمد باقر قیومی، محمدعلی میرزایی

    مساله فهم و تفسیر متون دینی در دوره معاصر به سبب گسترش شاخه هایی مانند زبان شناسی جدید، هرمنوتیک فلسفی و علوم ادبی در کانون توجه جریان های فکری و فرهنگ  ی معاصر قرار گرفته است. نو اندیشانی مانند حسن حنفی برای برون رفت جهان اسلام از عقب ماندگی و هماهنگ ساختن میراث اسلامی  با دست آورد های دنیای مدرن تلاش کرده اند با باز خوانی و باز سازی مجدد میراث و نصوص دینی اهداف ذکر شده را دنبال نمایند. تعامل حنفی با نصوص دینی به عنوان یک  فهمنده و مفسر، ریشه در مبانی و رویکردهای خاصی مانند مبانی هرمنوتیکی، پراگماتیستی، و پدیدار شناختی وی دارد، خوانش جدید حنفی از متون دینی در قالب پروژه «چپ اسلامی» برای ایجاد تغییر در لایه سیاسی و اجتماعی جهان اسلام عنوان شده است. در این تحقیق تلاش شده است تا با روش کتابخانه ای داده های مرتبط گرد آوری و با روش توصیفی-تحلیلی روش تفسیری و مبانی مرتبط با فهم متن ایشان مورد واکاوی انتقاد قرار گیرد. مهمترین آسیب تعامل حنفی با نصوص، فهم ایدیولوژیک و گزینشی در راستای برون رفت از مشکلات با استفاده از بنیادهای نظری دنیای مدرن است.

    کلید واژگان: فهم, تفسیر, پدیدار شناسی, حسن حنفی, چپ اسلامی}
    Ali Raisi *, Mohammad Baqer Qayyomi, Muhammad Ali Mirzaei

    The issue of comprehending and interpreting religious texts in the contemporary era has garnered attention due to the expansion of branches such as new linguistics, philosophical hermeneutics, and literary sciences in the focal point of contemporary intellectual and cultural currents. Thinkers like Hassan Hanafi have endeavored to overcome Islamic stagnation, harmonizing Islamic heritage with the achievements of the modern world. They seek to pursue these goals through the reinterpretation and reconstruction of religious heritage and texts. Hanafi’s interaction with religious texts as an interpreter and commentator is rooted in specific foundations and approaches, such as hermeneutical, pragmatic, and phenomenological foundations. His new comprehending religious texts, within the framework of the “Islamic Leftist Movement” project, aims to bring about change in the political and social layers of the Islamic world. This research attempts to critically examine the interaction between Hanafi and texts using a library-based method and a descriptive-analytical approach to explore critically his interpretive method and relevant foundations. The most significant challenge to Hanafi’s interaction with texts is ideological and selective comprehending, aligned with overcoming challenges using the theoretical foundations of the modern world.

    Keywords: Comprehension, Interpretation, Phenomenology, Hassan Hanafi, Islamic Leftist Movement}
  • سیامک پناهی*، امیرحسین حجازی، ایرج ساعی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر فضاهای معماری در درمان بیماری ها (نمونه موردی : سرطان) انجام شده ودر پی یافتن فضای معماری است که بتواند به درمان سرطان کمک نماید. معماری با بافت، فرم، رنگ و دیگر اجزای فضا می تواند در این راستا نقش بسزایی ایفا کند.سرطان به عنوان یک معضل مهم در بسیاری از کشورهای دنیا مطرح می باشد.توجه محیط درمان بیماران سرطانی برای معماران بسیار حایز اهمیت گشته است و بنا به تعبیر چارلز جنکز به « معماری امید» انجامیده است. معماری امید در مراکز جدیدالتاسیس مراقبت از سرطان تمرکز دارد، بنابر رویکر هستی شناسانه و پدیدارشناسانه، می توان اظهار داشت مراکز درمانی نوعی شیوه سکونت در گونه « نهاد/موسسه» را فراهم می آورند. روش پژوهش کیفی وپدیدار شناسی بوده است . نتیجه پژوهش نشان داد مراکز درمانی مگی ادعای درمان بیماران سرطانی را با استفاده از کیفیات فضایی معمارانه خود ندارند ولی به بیمارانی که از این فضاها استفاده می کنند کمک می کنند تا در پیوند خود با این مراکز در مراتب ادارکات فضایی خود از جغرافیای محیط زندگی ، منظر ، فضای شهری، معماری بنا و معماری داخلی و استفاده از عناصر در ارتباط با ادراکات حسی نظیر رنگ، رایحه، مصالح قابل لمس و نور طبیعی ، احساسی بهتر ، آرامش بیشتر، حریم خصوصی مناسب تر و تعاملات بینابین موثر تری را در مقایسه با زمانی که از این فضاها استفاده نمی کنند، داشته باشند. و به این شکل امید، شفابخشی و شفقت را از معماری شفابخش این مراکز و باغ های آنها دریافت دارند.

    کلید واژگان: فضاهای معماری, پدیدار شناسی, بیماری سرطان, مراکز درمانی}
    Siamak Panahi *, Amirhosein Hejazi, Iraj Saiearasi

    The present study aimed to investigate the effect of architectural spaces in the treatment of diseases (case study: cancer) and seeks to find an architectural space that can help treat cancer. Architecture with texture, form, color and other components of space can play an important role in this regard. Cancer is a major problem in many countries around the world. Attention to the treatment environment of cancer patients has become very important for architects and according to Charles Jenks' interpretation has led to the "architecture of hope." The architecture of hope focuses on the newly established centers of cancer care. According to the ontological and phenomenological approach, it can be said that medical centers provide a kind of "institution / institution" accommodation. The research method was qualitative and phenomenological. The results showed that Maggie Medical Centers do not claim to treat cancer patients using their architectural spatial qualities, but help patients who use these spaces to connect with these centers within their spatial perceptions of the geography of the living environment. Landscape, urban space, building architecture and interior architecture and the use of elements related to sensory perceptions such as color, aroma, tangible materials and natural light, better emotional, more relaxed, more appropriate privacy and more effective interactions between When they do not use these spaces, have. And in this way, they receive hope, healing and compassion from the healing architecture of these centers and their gardens.

    Keywords: Architectural spaces, Phenomenology, cancer, medical centers}
  • محمد کاشانی، کریم حمدی*، مهرداد نوابخش
    هدف این پژوهش شناسایی و درک عمیق آن دسته از سازه ها و مولفه هایی است که منجر به ایجاد و یا تقویت دلبستگی و تعلق خاطر در جوامع یک برند، در محیطی که سطح بالایی از اضطراب و اجتناب از دلبستگی وجود دارد، می شود. برای رسیدن به این هدف از رویکرد روش کیفی مصاحبه عمقی استفاده کردیم. برندها حتی در بازارهایی که به طور مستقیم در آن حضور ندارند نیز مشتریان دلبسته دارند که به عنوان اعضای جامعه آن برند شناخته می شوند. تمامی اعضای این جامعه علاوه بر اینکه مایل به ادامه تعهدشان نسبت به آن برند دارند، در نقش یک مبلغ از آن طرفداری می کنند. این در حالی است که سطح بالایی از اضطراب و اجتناب از دلبستگی توسط مشتریان این بازارها درک شده است.
    کلید واژگان: جامعه برند, تعلق خاطر در جامعه برند, اضطراب از تعلق, اجتناب از تعلق, پدیدار شناسی}
    MOHAMMAD KASHANI, Karim Hamdi *, Mehrdad Navabakhsh
    Our research aim is to deeply understand the structures and components that lead to the creation of consumer attachment in a brand's communities in an environment with high anxiety and avoidance of attachment. To achieve this goal, we used the qualitative approach of in-depth interviews. Even in markets where they are not directly present, brands have loyal customers known as members of that brand's community. In addition to wanting to continue their brand commitment, all the community members advocate it as a missionary. However, the customers of these markets perceive a high level of anxiety and attachment avoidance.
    Keywords: Brand community, Emotional belonging in a brand community, Anxiety of belonging, Avoidance of belonging, Phenomenology}
  • مهدی سلطانی*، نصرالله آقاجانی
    حسن حنفی از اندیشمندان مصری است که در حوزه های فلسفه، دین، مدرنیته ، فرهنگ و سیاست نظریه پردازی نموده است. اندیشه های وی در جهان اسلام بازتاب های وسیعی داشته و از این جهت در خور توجه می باشد. به منظور ارزیابی نظام فکری وی از روش شناسی بنیادین سود جسته ایم. روش شناسی بنیادین، نگاهی نو به نظریه ها و اندیشه ها است تا بتوان درباره ی اندیشه یا نظریه ای داوری منطقی کرد. بدین منظور ابتدا زمینه های غیر معرفتی شکل گیری نظریه بررسی می شود و سپس عوامل معرفتی که مشتمل بر مبانی انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی است، مورد کنکاش قرار می گیرد. حنفی از افرادی چون سید قطب و ادموند هوسرل، فیلسوف آلمانی، تاثیر پذیرفته است. وی به واسطه ادغام فایده گرایی با عمل گرایی در ذیل پدیدارشناسی تلاش دارد تا میراث اسلامی را مورد بازخوانی قرار دهد. حنفی به لحاظ عوامل غیرمعرفتی نیز شدیدا از فضای مصر الهام گرفته است. در این سپهر اندیشه ای، مفاهیمی چون میراث و تجدد در مرکز بحث وی قرار دارند. او برای فائق آمدن بر بحران موجود در جامعه عرب، راهبرد هوسرل را درپیش می گیرد و با پس زدن تفکرهای بنیادگرایان و روشنفکران، واقعیت حاضر را براساس ایده پدیدارشناسی بازسازی می نماید.
    کلید واژگان: روش شناسی, میراث, آگاهی, اندیشه اجتماعی, پدیدار شناسی, حسن حنفی}
    Mahd? Sul??n? *, Nasroallah Aghajani
    Hassan Hanafi is an Egyptian thinker who writes on philosophy, religion, modernity, culture and politics. His thought has had far reaching repercussions in the Muslim world and hence must be carefully considered. With a view to evaluate his cognitive framework, the present study makes use of the basic or fundamental method of research. The fundamental method looks at theories and ideas from a new perspective so as to be able to judge them logically. Hence first the non-cognitive factors of theory formation are looked at, and then the cognitive factors, such as the epistemological, ontological, and anthropological bases, are scrutinized. Hanafi was influenced by figures such as Sayyid Qutb and the German philosopher Edmund Husserl. As such, he tries to amalgamate utilitarianism and pragmatism under phenomenalism so as to reinterpret and reconstruct the Islamic heritage. With regards to non-intellectual factors, Hanafi is greatly inspired by the Egyptian milieu and some of the central themes of his discourse revolve around concepts such as “heritage” and “modernity.” To overcome the present crisis of Arab society, he employs Husserl’s strategy and first rejects the thought of fundamentalists and free-thinkers, he then reconstructs the status quo according to phenomenalism
    Keywords: methodology, Heritage, awareness, social thought, phenomenalism, Hassan Hanafi}
  • حمید پارسانیا
    همان گونه که، روش معرفتی هوسرل، دیدگاه تفهمی دیلتای، نگرش پوزیتویستی به علم، دیالکتیک مارکس و هگل، فلسفه پراگماتیستی ویلیام جمیز، منطق اکتشاف علمی پوپر، روش انتقادی بسکار؛ هر یک، روش شناسی خاص خود را در عرصه علوم اجتماعی به دنبال می آورند، رئالیسم فلسفی دنیای اسلام با مرجعیت و اعتباری که برای سه منبع معرفتی، حس، عقل و وحی، قائل است، بدون شک، روش شناسی متناسب با خود را در عرصه علوم اجتماعی در پی خواهد داشت. و این روش شناسی، دانش متناسب با خود را تولید می کند. آن چه به اجمال، درباره خصوصیات این دانش می توان گفت این است که اولا: ضمن پذیرفتن و قبول ابعاد تجربی دانش اجتماعی، آن را به معانی و گزاره های آزمون پذیر، محدود نمی گرداند و ثانیا: با حفظ هویت جهان شناختی دانش اجتماعی، رویکرد انتقادی آن را نه با استناد به فهم عرفی که هویتی تاریخی و صرفا فرهنگی دارد بلکه با استفاده از دو منبع، یعنی عقل عملی و وحی، حفظ می نماید.
    خصوصیات مزبور از جمله تعینات نوعی دانش اجتماعی هستند که به دلیل بهره مندی از وحی اسلامی و روش شناسی مناسب با آن، می توان آن را دانش اجتماعی اسلامی نامید.
    کلید واژگان: معرفت, علم, روش شناسی, پوزیتویسم, پدیدار شناسی, مردم نگاری, رئالیسم انتقادی, هرمنیوتیک, عقل نظری و عملی, وحی, شهود}
    Hamid Parsania
    As Edmund Husserl’s epistemological method, Wilhelm Dilthey’s Verstehen approach, positivistic approaches to science, Karl Marx’s and GWF Hegel’s dialectics, William James’ pragmatic philosophy, Karl Popper’s Logic of Scientific Discovery, and Roy Bhaskar’s critical approach each bring their own particular methodology to the realm of social sciences, the philosophical realism of the Islamic world, too, with the authority and credibility it allocates to the three sources, sense, reason, and revelation, will undoubtedly present its own specific methodology to the field of social sciences. This methodology will, in turn, create its own specific knowledge. A brief account of the specifications of this knowledge is that (1) though it accepts the empiricist aspects of social sciences, it does not limit them to experimental propositions; (2) admitting the cosmological identity of social sciences, it maintains their critical approach not through reference to common sense conceptions _ which have a historical and merely cultural identity _ but through the two sources, practical reason and revelation. The above specifications are the characteristics of a kind of social science which can be called Islamic social science because of its benefiting from Islamic revelation and an appropriate methodology.
  • درنگی در تاملات بنیادگزار پدیدارشناسی در سنگلاخ ارض موعود هوسرلی
    محمدحسین ملایری

    در طول یک دهه گذشته، نهضت پدیدارشناسانه در میان فلاسفه جوان تر آلمانی، دامن گستر بوده است. با توجه به جایگاهی که فلسفه ورزی آلمانی در جریان عمومی فلسفه قاره ای عهده دار است، بنابراین می توان اقبال به پدیدارشناسی و بازخوانی آن را عهده دار سهمی از پویندگی فلسفه قاره ای تلفی نمود. درست است که در طول همین دهه، فلسفه زندگی دیلتای، تحرکی تازه یافت و قدری بر رویکردهای پدیدارشناسی اولیه سایه افکند، با این حال، باید پذیرفت این تحرک تازه نیز بر همان نطعی، نقش می کشد که پدیدارشناسی؛ اگرچه هرکدام، سر خویش گرفته و پویه خویش می پویند.

    کلید واژگان: پدیدار شناسی, فلسفه}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال