به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « منجزیت » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه « منجزیت » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • سید موسی شبیری زنجانی

     تنجیز علم اجمالی از مسایلی است که تاثیری بسزا در برداشت مسایل فقهی دارد. عقل با تمسک به وجود مقتضی و احراز فقدان مانع، اصولی را به منجزیت علم اجمالی رهنمون می کند. اثبات وجود مقتضی در سایه قیاس اولویت و اطلاق ادله اولی قابل پیگیری است، چه آنکه مقتضای حکم عقل در شبهات بدوی، لزوم احتیاط است، پس به طریق اولی در شبهات مقرون به علم اجمالی، احتیاط لازم است. نیز اطلاق ادله اولی شامل معلوم اجمالی بوده و بر لزوم امتثال آن حکم می کند. احراز نبود مانع بدین صورت است که با وجود قدرت مکلف بر احتیاط، مانع عقلی برای احتیاط وجود ندارد و ادعای وجود مانع شرعی مثل روایت مسعده بن صدقه و عبدالله بن سنان بر ترخیص ارتکاب اطراف علم اجمالی، با اشکالاتی مواجه است که مهم ترین آنها اختصاص این روایات به شبهات موضوعیه است. آری دیگر اشکالات، مانند ناممکن بودن التزام به مدلول روایات ترخیص و یا تعارض آنها با روایات احتیاط قابل پاسخگویی است.

    کلید واژگان: علم اجمالی, منجزیت, احتیاط, شبهه محصوره, شبهه غیرمحصوره}
  • امیر محمودی، حسین صابری*، عبدالکریم عبدالهی نژاد

    حجیت قطع از مباحثی است که به نظر می رسد جوانب گوناگون آن به قدر کافی در قرآن کریم و سخنان اهل بیت جستجو نشده است. تعریف قطع روشن به نظر می رسد و منجزیت و معذریت مطلق آن در میان صاحب نظران، با وجود اختلافاتی در رویکردها، کم تر معارضی دارد؛ اما در این مقاله طرح پرسش هایی درباره قطعی که قرآن از آن سخن گفته، نشان می دهد تطبیق این مقوله بر علم و یقین مطرح ‍ شده در آیات و روایات ممکن نیست و راهی برای اثبات حجیت مطلق آن در منابع نقلی وجود ندارد؛ بلکه مجموعه ای از آیات و روایات میزان نبودن باورهای آدمی و حجیت نداشتن پاره ای از آن ها را حکایت می کند.

    کلید واژگان: قطع, علم, یقین, منجزیت, معذریت}
    Amir Mahmoudi, Hossein Saberi *, Abd AlKarim Abdallahi Nejad

    The authority of certitude is among the topics whose various aspects do not seem to have been sufficiently investigated in the Holy Quran and the words of Ahl Al-Bait (peace be upon them). The definition of certitude appears to be clear and despite different approaches,  there are few opponents to its absolute unconditionally and excusing feature; however, questions raised in this paper about the certitude of which Quran has spoken, indicates that it is impossible to apply the above said to knowledge and certitude mentioned in Quran and narrations and there is no way to prove its  absolute authority in the narrated sources; rather, a set of verses and narrations indicate that the human beliefs are not the measure and a number of them have no authority.

    Keywords: certitude, Knowledge, certainty, absoluteness, to be excusing}
  • محمدعلی اسماعیلی، سیدمحمدمهدی احمدی
    از میان معانی حجیت، سه معنا در مسئله «حجیت قطع» مطرح است: الف) قرارگرفتن حد وسط؛ ب) کاشفیت و طریقیت؛ ج) معذریت و منجزیت. در اندیشه شیخ انصاری، اتصاف قطع به معنای اول صحیح نیست. در مورد معنای دوم، چهار دیدگاه درمیان اصولیان مطرح است: مطابق دیدگاه اول، کاشفیت و طریقیت، ذاتی باب ایساغوجی وجزء مقوم برای قطع است، اما مطابق دیدگاه دوم، کاشفیت و طریقیت، مقوم حقیقت قطع است و تمام حقیقت قطع را تشکیل می دهد. دیدگاه سوم بر این است که کاشفیت و طریقیت از لوازم قطع است. مطابق دیدگاه چهارم، کاشفیت قطع پذیرفتنی نیست. در مورد معنای سوم نیز پنج دیدگاه مطرح است:دیدگاه اول، ذاتی بودن معذریت و منجزیت برای قطع است؛دیدگاه دوم، لازم ذاتی بودن معذریت و منجزیت است؛دیدگاه سوم، حکم عقلی به معذریت و منجزیت است؛دیدگاه چهارم، اعتباری بودن معذریت و منجزیت استو دیدگاه پنجم، تبعیت معذریت و منجزیت از مولویت مولی است. نوشتار حاضر به تحلیل و بررسی این دیدگاه ها می پردازد. مسئله «حجیت قطع» با علم فقه نیز ارتباط تنگاتنگی دارد؛ زیرا از یک سو، مطابق دیدگاه ذاتی بودن حجیت برای قطع، امکان ردع از قطع از سوی شارع وجود ندارد، اما در مباحث فقهی، مواردی یافت می شود که با علم تفصیلی متولد از علم اجمالی، مخالفت شده که با حجیت ذاتی قطع ناسازگار می نماید.
    کلید واژگان: حجیت, قطع, ذاتی, طریقیت, کاشفیت, معذریت, منجزیت}
    Mohammad Ali Esmaeili, Seyyed Mohammad Mehdi Ahmadi
    There are at least three meanings for the term authority (Al-Hujjīyyah) regarding "authority of certainty": A- the intermediate term in an analogy; B- Revealability (Presentivity); C- Justifiability and incontrovertibility.ý Shaykh Anṣārī holds that the first meaning cannot be assigned to the Certainty. Regarding the second meaning, there are four opinions among Uṣūlī scholars: The first view maintains that Revealability (Presentivity) - as Isagoge's essential - is constituent of Certainty. ýAccording to the second view, Revealability (Presentivity) forms the whole nature of Certainty. ýThe third view insists that Revealability (Presentivity) is a concomitant to the Certainty. ýAnd according to the last view, Revealability of Certainty is not acceptable. ýThere are also five views respecting the third meaning: A- Justifiability and incontrovertibility are intrinsic to the Certainty. B- Justifiability and incontrovertibility are intrinsic concomitants to the Certainty. C- Justifiability and incontrovertibility are just rational judgments. D- Justifiability and incontrovertibility are conventional notions. E- Justifiability and incontrovertibility are subordinate to the mastery. ýThis paper studies and analyses these views. ýAuthenticity of Certainty has a close correlation with Fiqh, since, due to the "intrinsic authenticity of certainty" viewpoint, prohibiting from following Certainty is impossible. However, there are cases in the Fiqh that the Certainty which is caused from Uncertain Perception is disregarded. Definitely this opposition is in contrast with the Intrinsic Authenticity of Certainty.
    Keywords: Authenticity, Certainty, Essential, Revealability, Presentivity, Justifiability, Incontrovertibility}
  • محمد رسول آهنگران
    یکی از مباحثی که در میان صاحب نظران علم اصول فقه، مسلم انگاشته شده و چندان مورد مناقشه قرار نگرفته، مبحث حجیت ذاتی قطع است. یکی از معدود کسانی که با کمال دقت و توجه، این نظریه را به نقد کشیده اند مرحوم امام خمینی (ره) است که این تحقیق در پی تحکیم و تکمیل نقد ایشان است. در این راستا، نخست باید مراد از واژه ی «ذاتی» روشن و سپس معلوم گردد که «حجیت» به چه معنا است تا با مشخص شدن معنای قطع و تفاوت آن با علم، آشکار شود که انکار حجیت قطع به معنای منجزیت توسط ایشان، کاری پسندیده است. وانگهی، روشن شود که حجیت به معنای معذریت نیز ذاتی قطع نیست؛ چرا که از امور جعلی و اعتباری است و به این ترتیب، عدم ذاتی بودن حجیت قطع، ثابت می شود. ضمن آن که اعتبار معذریت از سوی عقلا، در حقیقت برای جهل صورت می گیرد و قطع در فرض اتحاد مصداقی با آن، این ویژگی را دارا خواهد بود و خود خصوصیتی برای معذریت ندارد.
    کلید واژگان: حجت, حجیت, ذاتی, قطع, قطع طریقی, معذریت, منجزیت}
    Dr. Muhammad Rasul Ahangaran
    One of the discourses that is considered as indisputable among the scholars of jurisprudential principles (uṣūl al-fiqh) and has not been debated sufficiently is the discourse concerning the essential authoritativeness (ḥujjiyyat) of certitude (qaṭ‘). One of the few scholars who have meticulously and attentively criticized this theory is the late Imam Khomeini (ra). The present research seeks to consolidate and complete his criticism. In this line, first the term “essential” (dhātī) is to be clarified and then the meaning of “authoritativeness” specified, so that by defining the meaning of certitude and differentiating it from knowledge (‘ilm) it may be clarified that his denying the authoritativeness of certitude, meaning accomplishment (munjaziyyat), is a praiseworthy act. Furthermore, it is to be clarified that authoritativeness, meaning excusableness (mu‘dhiriyyat), is not essential in certitude, either; for, it is of a conventional matter, and thereby, the non-essentiality of the authoritativeness of certitude is proved. Meanwhile, the validation of excusableness by the intellectuals is in fact for ignorance, and certitude, as assuming extensional union with it would possess this feature, and it (certitude) has no specificity for excusableness in itself.
  • محمد رسول آهنگران
    یکی از مهم ترین راه های پرهیز از اشتباه در هر علم عبارت است از فهمیدن اصطلاحات خاص آن علم.در علم اصول اصطلاح «حجت» یا «حجیت» از اهمیت ویژه ای برخوردار است که فهمیدن منظور اصولیین از آن، کمک زیادی به پی بردن مقاصد این علم می نماید. در مورد معنای اصطلاحی این واژه اختلاف نظر وجود دارد و تا به حال در کتاب و یا مقاله ای مشاهده نگردیده است که محقق بدقت به این دو واژه رسیدگی نموده و با موشکافی به بیان حقیقت آن بپردازد. این مقاله بیان می کند که حجیت به معنای «معذریت» و «منجزیت» است. مراد از منجزیت عبارت است از تحقق شرط، ابلاغ برای حکم عقل به استحقاق ثواب و یا عقاب و مقصود از معذریت نیز این است که در صورت اشتباه، مرتکب خطا چون عذر دارد، از عذاب مامون خواهد بود.
    کلید واژگان: حجیت, منجزیت, معذریت, حد وسط, حکم عقل به استحقاق ثواب و عقاب, اطاعت, معصیت, دلیل, قطع, خبر ثقه, اماره, طریق}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال