به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « هستی و هستان » در نشریات گروه « کتابداری و مدیریت اطلاعات »

تکرار جستجوی کلیدواژه « هستی و هستان » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • سودابه نوذری*
    : برای اصطلاح «انتولوژی» ماخوذ از فلسفه، معادل های مختلفی در متون غیرفلسفی (هوش مصنوعی، علوم اطلاعات، وب معنایی و جز آن) انتخاب شده است. گذشته از انتخاب شکل آوانگاری شده این اصطلاح، نگاهی به معادل ها نمایانگر آشفتگی واژگانی برای هر دو بخش آن («هستی» و هستان» در قسمت نخست، و « شناسی»، « نگاری» و «نگاشت» در قسمت دوم) است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود این آشفتگی، چرایی انتخاب معادل های مختلف، و سرانجام، رسیدن به معادلی مناسب، دقیق و مستند است. برای تعیین وضعیت و نیز درستی معادل های انتولوژی از روش سندی-کتابخانه ای به شیوه کمی و کیفی استفاده شد. در این راستا دو نوع متن کاویده شد: 1) متون غیرفلسفی فارسی تالیفی یا ترجمه ای با موضوع انتولوژی در حوزه هایی چون هوش مصنوعی، علوم اطلاعات، وب معنایی و 2) متون فلسفی دربردارنده آرای «مارتین هایدگر» درباره هستی .
    با بررسی 112 متن فارسی غیرفلسفی، نتیجه قابل انتظار اختصاص بیش از نیمی از معادل ها به «هستی شناسی» به دست آمد که ترجمه دقیق «انتولوژی» است، اما سیر نزولی انتخاب این معادل و تمایل بیشتر نگارندگان به استفاده از «هستان شناسی» و «هستان نگاری» در سال های اخیر، نشانگر درک تفاوت معنای این مفهوم در دو حوزه فلسفی و غیرفلسفی است؛ اما اغلب نگارندگان متون فارسی، از اشاره کوتاهی به این مضمون که «هستی شناسی» از فلسفه آمده، فراتر نرفته و انگشت شمار، سبب انتخاب معادل را بیان کرده اند. در مورد قسمت دوم اصطلاح، دلایل «حری»، «فدایی» و «لینچ» تردیدی در پذیرش «نگاری» و ترجیح آن بر «شناسی» باقی نمی گذارد. اما درباره قسمت اول اصطلاح، با توجه به تاکید «هایدگر» بر تفاوت «هستی یا وجود» در فلسفه با «هستنده یا موجود » در علم، همچنین، کاربرد همزمان «هستان» و «هستی» با معنای متفاوت در ابیات برخی شاعران و نیز استفاده قابل توجه از «هستان» در کنار کاربرد بسیار «هستی» در متون فارسی غیرفلسفی، شاید بتوان «هستان» را به «هستی» ترجیح داد و «هستان نگاری» را برای متون غیرفلسفی پیشنهاد کرد.
    نقد «هایدگر» به مقوله بندی «ارسطو» برای یکپارچه سازی همه حالت های ممکن «هستی»، دقت بیشتری را در بهره گیری و استناد به نظریه «ارسطو» در نوشته های غیرفلسفی می طلبد.
    نگارنده با وجود دلایل پیش گفته و حتی وجود منابع چشمگیر در زمینه مطالعات علم و فناوری و «چرخش به هستی شناسی»، سوالی را مطرح می کند: آیا اساسا این اصطلاح برای آنچه در رشته های غیرفلسفی انجام می شود، مناسب است؟ آیا نمی توانستیم بدون وام گیری از فلسفه اصطلاح مستقلی برگزینیم؟ پاسخ به این سوال، پژوهشی مستقل را در منابع مرتبط انگلیسی و فارسی و به ویژه زبان شناسی و نیز متون نثر و نظم فارسی می طلبد.
    کلید واژگان: انتولوژی, هستی و هستان, شناسی و نگاری, معادلگزینی, مارتین هایدگر, علم اطلاعات و دانش شناسی, مطالعات علم و فناوری, چرخش به هستیشناسی}
    Sudabeh Nozari *
    For the term ontology from philosophy, there has been used various equations in non-philosophical texts (artificial intelligence, information sciences, semantic web, etc.). These equations show that there is lexical confusion for both parts of this terminology (being and beings for the first part, and logy, graphy and mapping for the second one). The purpose of this survey is studying in this confusion, the reasons of selecting such equations and finally to obtain a suitable, accurate, documented and rational equation for this term. Research methodology is documentary/library to determine the correctness of equations of ontology. In this regard, two types of texts have been explored: 1) non-philosophical Persian texts about ontology, and 2) philosophical texts about Martin Heidegger’s views.Examining 112 non-philosophical Persian texts, showed that more than half of the equations were assigned to “Hastishenasi”, which was to be expected because it is an accurate translation of the ontology. But the tendency of authors to use “Hastanshenasi” and “Hastannegari” in recent years, shows the understanding of the difference in the meaning of this concept in the philosophical and non-philosophical fields. Most of authors have only mentioned that “ontology comes from philosophy” and a few authors have stated the reason for choosing the equivalent. For the second part of this concept, Hori’s, Fadaei’s and Lynch’s reasons do not leave any doubt in the acceptance of “Negari” instead of “Shenasi”. But for the first part of this term, regarding Heidegger’s persistence in distinguishing between “being/existence” and “beings/ entities”, it is necessary to separate the using this concept in philosophical and non-philosophical domains, by preferring “Hastan” to “Hasti”. Then the author suggests “Hastannegari” for non-philosophical texts.Due to Heidegger’s critique to Aristotle’s categorization for integrating of possible states of beings, we must be more careful in using and quoting this theory in non-philosophical texts.Finally, despite the above results and even the existence of the countless sources in the field of Science and Technology Studies (STS), the author raises a new question: is the term (ontology) appropriate for what we do in non-philosophical texts and couldn’t we select an independent term without borrowing this term from philosophy? In order to answer this question, the author suggests an independent research, especially by studying on lexical sources and linguistic theories
    Keywords: Ontogloy, Hasti, Hastan, Shenasi, Negari, Equivalent Selection, Martin Heidegger, Knowledge, Information Science, Science, Technology Studies (STS), Turn to Ontology}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال