به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سیاست های انرژی » در نشریات گروه « اقتصاد »

تکرار جستجوی کلیدواژه « سیاست های انرژی » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • سید محمدعلی حاجی میرزایی، مرتضی بهروزی فر*، شیرکو بهادری، افسانه ملک حسینی

    انرژی از جمله نهاده های حیاتی هر اقتصاد و عامل تعیین کننده‏ای در رشد و توسعه اقتصادی می باشد. تولید، تامین، توزیع، مدیریت مصرف و حفظ و صیانت از منابع انرژی یکی از عرصه های اصلی تحت تاثیر حکمرانی است. این مقاله با هدف ارزیابی سیاست های مصوب در حوزه انرژی و پیشنهاد سیاست هایی برای بهبود حکمرانی انرژی در ایران تدوین شده است. از نظر روش شناسی، این پژوهش را می توان در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی محسوب نمود که برای تفسیر و تحلیل داده ها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا بهره گیری نموده است. داده‏های مورد بررسی در این پژوهش از سه طریق استخراج  سیاست های مصوب در حوزه انرژی از اسناد قانونی(سیاست های کلی، قوانین دائمی، قوانین برنامه‏های توسعه و قوانین بودجه) طی دوره زمانی 1368 تا 1400، بررسی نظرات و دیدگاه‏های مندرج در پژوهش‏ها، مقالات و مصاحبه های منتشره در مورد حکمرانی انرژی و در نهایت اخذ دیدگاه‏ها و نظرات خبرگان در مورد حکمرانی انرژی بوسیله انجام مصاحبه و تکمیل پرسشنامه توسط تعدادی از خبرگان، جمع‏آوری گردیده است. بررسی ارتباط طولی و عرضی سیاست های مصوب در حوزه انرژی، نشان داد که گرچه بسیاری از سیاست های مطرح شده در اسناد بالادستی از جمله سیاست های کلی و قوانین برنامه های پنجساله توسعه با سیاست های مطرح در قوانین بودجه سنواتی همسو و هم راستا  هستند و به شکل متواتر مورد پیگیری قرار گرفته اند، اما فقدان سیستم حکمرانی مطلوب در این صنعت، موجب شده که این سیاست‏ها از جامعیت، پیوستگی، انسجام و همگرایی کافی برخوردار نبوده و  قادر به اولویت‏بندی اهداف در اجرا در حوزه انرژی نباشند، بطوری‏که تداوم این شرایط در درازمدت، امنیت انرژی ایران را با چالش های جدی مواجه خواهد ساخت. بنابراین با درک ضرورت اصلاح سیستم حکمرانی کنونی در صنعت انرژی کشور، در این جهت، شش بسته سیاستی پیشنهاد گردیده است.

    کلید واژگان: سیاست, انرژی, حکمرانی انرژی, قانون گذاری, امنیت انرژی}
    Morteza Behrouzi far*

    Energy is a vigorous input for any economy and a determining factor in economic growth and development. The production, supply, distribution, consumption management, and conservation of energy resources are key areas, which are influenced by governance. This article intends to evaluate approved energy policies and propose improvements to energy governance in Iran. Methodologically, this research can be considered descriptive-analytical, utilizing document analysis and content analysis to interpret and analyze data. Data were gathered from various sources, including legitimate documents (general policies, permanent laws, development program laws, and budget laws) spanning from the year 1368 to 1400, as well as from published research, articles, interviews, and expert opinions. Analysis of longitudinal and diagonal relationships of approved energy policies revealed alignment between upstream documents such as general policies, five-year development plans, and annual budget laws, but shortcomings in governance have led to insufficient comprehensiveness, continuity, coherence, and convergence. This lack of governance threatens Iran's long-term energy security. Therefore, six policy packages are proposed to reform the current governance system in the country's energy industry.

    Keywords: Energy, Energy Security, Energy Diplomacy}
  • حسین حیرانی*، امیر دودابی نژاد، سید محمد شبیری

    توسعه نیروگاه های حرارتی، جهت تامین پیوسته انرژی الکتریکی، به طور متوسط، حداقل به 3 سال زمان نیاز دارد؛ بنابراین، لازم است برنامه ریزی توسعه ظرفیت این نیروگاه ها، براساس نیاز مصرف، از قبل صورت پذیرد. ازطرفی دولت ها، برای رشد اقتصادی و افزایش کارایی در زمینه احداث نیروگاه‏ ها، شدیدا به مشارکت بخش خصوصی نیازمند هستند. هدف این تحقیق، برنامه ‏ریزی توسعه نیروگاه ‏های حرارتی، در راستای حداکثرسازی سهم توسعه نیروگاه ‏های خصوصی، با لحاظ محدودیت سوخت گاز، در طول برنامه هفتم توسعه است. در این مقاله، ابتدا، جهت پیش ‏بینی میزان اوج بار شبکه برق، در طول دوره، از دو روش سری زمانی آریما و شبکه عصبی نارکس استفاده می‏شود. همچنین، تاثیر دو متغیر برون زا و نوظهور، شامل رشد مصرف حاصل از استخراج رمزارزها و رشد مصرف صنایع، بر میزان اوج بار بررسی می‏ گردد. سپس، میزان ظرفیت ممکن توسعه نیروگاه ‏های خصوصی، برای تامین افزایش بار پیش ‏بینی شده در بازه مطالعه، باتوجه به محدودیت سوخت قیدشده در اسناد بالادستی، تعیین می‏ گردد. مطابق با نتایج، در طول برنامه هفتم توسعه، باتوجه به محدودیت سوخت، حداکثر، می ‏توان برای توسعه نیروگاه حرارتی جدید، به میزان 5157 مگاوات برنامه ریزی نمود. سیکل ترکیبی کردن نیروگاه های گازی موجود، ارتقای راندمان نیروگاه های حرارتی، افزایش ظرفیت نیروگاه های تجدیدپذیر و کاهش شدت مصرف انرژی، مهمترین راهکارهای پیشنهادی است.

    کلید واژگان: سیاست‏ گذاری انرژی, برنامه ریزی کلان, پیش بینی بار, نیروگاه حرارتی, سری زمانی و شبکه عصبی مصنوعی}
    Hossein Heirani *, Amir Doudabinejad, Seyed Mohammad Shobeiry

    The development of thermal power plants for the continuous supply of electrical energy requires an average of at least 3 years, hence the necessity to plan for proper infrastructure and requirements. Governments strongly need the participation of the private sector for economic growth and increasing efficiency in the construction of power plants. The present research attempts to plan the development of thermal power plants to maximize the share of the development of private power plants considering the limitation of gas fuel in Iran in the 7th development plan. Therefore, to predict the peak load of the power grid during the study period, two methods of the Arima time series and Narx neural network are used. Also, the effect of two exogenous and emerging variables, including the growth of consumption resulting from the mining of crypto-currencies and the growth of industrial consumption on the peak load rate, is investigated. To achieve higher accuracy, the research method is formulated by combining mathematical modeling and considering general and experimental factors and limitations affecting the problem. Then, the capacity of private power plant development to provide the expected load increase in the study period is determined according to the fuel limit stated in the upstream documents. The results demonstrate that during the years of the 7th plan, due to the maximum fuel limit, it is possible to plan to increase the thermal power capacity by 5157 megawatts.

    Keywords: Macro-planning, Load forecasting, Energy Policy, Thermal power plant, time series, Artificial Neural Network}
  • امیر جعفرزاده*، قهرمان عبدلی، افشین جوان

    کشورهای اروپایی جهت کاهش وابستگی خود به واردات گاز از روسیه، نیازمند متنوع سازی مسیرهای واردات گاز هستند. یکی از بهترین گزینه ها برای صادرات گاز به کشورهای اروپایی، صادرات گاز از طریق کریدور جنوبی است که در آن کشورهای ایران، آذربایجان، ترکمنستان و عراق می توانند به صورت بالقوه حضور داشته باشند. هر چهار کشور فوق برای صادرات گاز به ترکیه احتیاج دارند و مسیر دیگری غیر از عبور از ترکیه میسر نیست. در مقاله حاضر با توجه به رویکرد نظریه بازی همکارانه و از طریق راه حل شپلی، قدرت چانه زنی کشورهای مختلف و ایتلاف های ممکن جهت صادرات گاز به اروپا در سناریوهای متصور در آینده بررسی و وضعیت های محتمل به عنوان گزینه های ممکن، مشخص می شوند. تعریف یک مساله مهم بین المللی در بازار انرژی جهانی؛ یعنی متنوع سازی واردات گاز اروپا به عنوان یک بازی همکارانه و ترسیم چشم انداز ایتلافی بازیکنان مهم در این زمینه از دستاوردهای پژوهشی مقاله حاضر است.

    کلید واژگان: سیاست گذاری انرژی, صادرات گاز, بازی های همکارانه}
    Amir Jafarzadeh *, Ghahreman Abdoli, Afshin Javan

    European countries need to diversify their natural gas imports to reduce their dependency on Russia. One of the best options for exporting natural gas to European countries is to export gas through the Southern Corridor, in which Iran, Azerbaijan, Turkmenistan and Iraq could potentially be major participants. All four countries need Turkey to export natural gas; there is no alternative way in this regard. In the present paper, the bargaining power of different countries and possible alliances for natural gas exports to Europe are studied, based on the cooperative game theory approach, especifically Shapley Value solution. Accordingly, we identify various possible scenarios as possible options. Our approach helps us know different countries' bargaining power for exporting natural gas to Europe, which is a useful approach in this field.

    Keywords: Energy policy, Natural Gas Export, Cooperative Game Theory}
  • مهدی بریمانی *، آشوت سالن زریان، محمدعلی مرادی، حسین صادقی، عبدالرزاق کعبی نژادیان

    هدف این مقاله بررسی اثرات سیاست های توسعه هر یک از منابع انرژی تولید برق (فسیلی، هسته ای و تجدیدپذیر) بر توسعه نیروگاهی کشور و اولویت بندی این سیاست ها، با استفاده از قابلیت هزینه- فایده ابزار مدل سازیLEAP می باشد. الگوی پیشنهادی این تحقیق، تحت سناریوهای چندگانه سیاست های توسعه منابع انرژی تولید برق میزان تولید برق و سهم هر یک از این منابع در تولید برق ایران را در بازه زمانی 25 ساله (1420-1395) تعیین می کند. نتایج مطالعه نشان می دهد سیاست توسعه بهینه نیروگاه ها به عنوان سیاست ارجح و سیاست توسعه نیروگاه های تجدیدپذیر (با هدف گذاری 20 درصد از سهم تولید) با فاصله اندکی در رتبه دوم سیاست های توسعه صنعت برق ایران قرار می دارد.

    کلید واژگان: برنامه ریزی بلندمدت, تولید برق, سیاست های انرژی, سناریونگاری, مدل ساز LEAP}
    Mehdi Barimani *, Ashot Salnasaryan, Muhammad Ali Morady, Hosein Sadeghi, Abdolrazzagh Kaabi Nejadian

    This paper examines the effects of choice of different options for producing electricity (fossil fuels, nuclear and renewable) on the development of power plants in Iran and prioritizing amongst these options through use of cost benefit analysis and the LEAP modeling tool. This research is informed by multiple scenarios regarding the development of electricity generation activities and different share of each of these options in Iran's electricity production for the period 2015-2041. The study results indicate that the policy of optimal development of power plants is the most beneficial policy choice with the policy of developing renewable power plants (with the goal of 20% of the share of production) as the second best choice.

    Keywords: Long term planning, Power generation, Energy policy, Scenario planning, LEAP model}
  • ساسان کاظمی نژاد*، مهدی الوانی، مینا جمشیدی

    اجرای سیاست ها، مرحله تبلور حرف و شعار به عمل است و این امر به لحاظ گستردگی ابعاد کار و تعدد عوامل بازدارنده، از پیچیده ترین و ارزشمندترین قابلیت ها به شمار می رود.با مطالعه و بررسی فرایند پیچیده خط مشی گذاری انرژی کشور در حوزه نفت وگاز توسط نهادهای ذیربط، شاهد نارسایی هایی در زمینه تحقق کامل سیاست های حوزه نفت و گاز کشور بدلیل کاستی های مدل اجرایی هستیم. در این مقاله از روش پژوهش کمی و بهره گیری از نمونه گیری تصادفی و با ابزار پرسشنامه به دلیل بالا بودن جمعیت جامعه حوزه نفت وگاز کشور به تعداد 384 نفر برآورد شده استفاده شده است.برای روایی از روش نسبت اعتبار محتوا لاوشه استفاده شده وبرای تمام متغیرها مقادیر CVR بالای 0،49 و , CVI بالای 0،79بدست آمده است وبرای پایایی نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده که در کل این ضریب برابر 0،956 و برای تک تک 14 متغیر تحقیق نیز بالای 0،70 بدست آمده است . با توجه به تحلیل های آماری پرسشهای تحقیق و ارتباط میان عوامل موثر بر اجرای خط مشی های حوزه نفت وگاز کشور بررسی شدند و بالاترین اولویت به عوامل زیر تعلق گرفت :خط مشی گذاری حوزه انرژی وماهیت آن،تحریم ها ،ابزارهای اجرای خط مشی، تحولات سیاسی منطقه ای، رفتار کنشگران حوزه نفت و گاز، تامین منابع مالی در خط مشی های نفت وگاز، ویژگی های رفتاری و شخصیتی مجریان

    کلید واژگان: مدل پژوهش کمی, فرآیندخط مشی گذاری, اجرای خط مشی, مدل اجرایی, سیاست های انرژی}
    sasan kazeminezhad*, Mehdi Alvani, Mina Jamshidi

    Policies are the crystallization of words and slogans, and this is one of the most complex and valuable capabilities in terms of the magnitude of the dimensions of work and the multitude of deterrents. By studying and studying the complex process of energy policy in the country Oil and gas by the relevant institutions, we are witnessing inadequacies in the full realization of the country's oil and gas policies due to shortcomings in the executive model. In this paper, quantitative research method and using random sampling method with questionnaire due to the high population of oil and gas society of the country were estimated to be 384 people. The validity of the content validity method was used for all. Variables CVR values above 0.49 and CVI above 0.79 were obtained and Cronbach's alpha coefficient was used for reliability. Overall, this coefficient was 0.956 for each of the 14 research variables above 0.70.
    According to the statistical analysis of research questions and the relationship between factors affecting the implementation of oil and gas policies in the country, the highest priority was given to the following factors: energy sector policy and its nature, sanctions, policy tools, Regional political developments, oil and gas players' behavior, funding for oil and gas policies, behavioral and personality characteristics.

    Keywords: Model, Decision-Making Implementation, Qualitative research model, Policy making, Model Implementation}
  • ناصر خیابانی*
    هدف از نگارش این مقاله ارائه یک الگوی تعادل عمومی پویا است که بتواند با تاکید بر بخش انرژی، آثار تغییر قیمت حامل های انرژی و تغییر در ضرایب تکنولوژی را روی متغیرهای اقتصادی ایران و شدت انرژی مورد تحلیل قرار دهد. الگوی مورد نظر که آن را DGEMI[1] می نامیم، الگویی است که بر اساس توسعه و گسترش الگوی 1-2-3-T، دوراجان و گو[2] (1998)، الگوی خیابانی (1387) و گورمن[3] (2001) حاصل شده است. نتایج حاصله گویای این واقعیت است که سیاست حذف یک باره و یا تدریجی یارانه های انرژی نمی تواند به تنهایی بدون استفاده از تکنولوژی نوین خارجی و عدم امکان افزایش لازم در بهره وری عوامل تولید، بهبود در روند اقتصاد را مهیا سازد. در واقع صرفا با حذف اختلالات قیمتی انرژی و بدون توجه به توانایی بنگاه های تولیدی در جایگزینی عوامل تولید، خارج کردن تکنولوژی فرسوده و استفاده از تکنولوژی مدرن، نمی توان رشد اقتصادی را افزایش و کاهش تورم و بیکاری را تضمین نمود. انتقال تکنولوژی نوین خارجی از کانال ورود کالاهای سرمایه ای به تدریج در سرمایه ایرانی تبلور یافته و با تکمیل و حصول این فرآیند تدریجی[4]، رشد اقتصادی را به دنبال خود افزایش می دهد. از سوی دیگر حذف تدریجی یارانه حامل های انرژی مکملی برای سیاست فوق محسوب شده و ورود تکنولوژی نوین با کارایی بالا در مصرف انرژی را توجیه و شدت انرژی را در طول زمان کاهش می دهد.
    2- Dynamic General Equilibrium Model for Iran
    Go and Devarajan -3
    4- Gorman
    Catch-up -5
    کلید واژگان: سیاست های انرژی, الگوی تعادل عمومی پویا, بهبود تکنولوژی و شدت انرژی}
    Nasser Khiabani*
    This paper develops a dynamic general equilibrium model (DGEMI) for evaluating energy policies in Iran’s economy. DGEMI provides a detailed multisector framework for analyzing economic transition, removal of energy subsidy, and technological change policies. The results show that eliminating energy subsidies (once- for -all or gradually) in the absence of technological progress is in itself insufficient to stimulate the investment and economic growth. Although the energy intensity along with this policy declines over time, its decline can not be attributed to the energy efficiency, since the economy falls into the lower level of new steady state after removing the energy subsidies. On the other hand, the combination of eliminating energy subsidies and technological progress policies provide a strong growth stimulus accompanied by a pronounced increase in productive efficiency and a decline in intensive energy.
    Keywords: Energy Subsidies, Technical Efficiency, DCGE}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال