به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « آق قویونلوها » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • شاهرخ خسروی مهتاج، ستار عودی*، رمضان رضایی

    این نوشتار به بررسی تاریخ ادبیات ایران در دوران آق قویونلوها می پردازد و درصدد پاسخ به این سوال است که حاکمان آق قویونلو چه نقش و تاثیری در رشد و پیشرفت تاریخ ادبیات ایران و فرهنگ و تمدن اسلامی داشته اند. برای دستیابی به این هدف، از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است در این دوره به عرفان و تصوف و نیز مبانی اهل تشیع اهمیت زیادی داده شد، هرچند که این اهمیت برای مشروعیت بخشی به حاکمیت سلاطین و حاکمان بوده است ولی همین امر نیز باعث شده است که به زبان و ادبیات فارسی بسیار توجه شود، به نحوی که حتی باعث تغییر سبک و به وجود آمدن طرزی نو تحت عنوان «مکتب وقوع» شد. در اواخر قرن نهم شاهد حضور نویسندگانی چیره دست و ماهر هستیم که کتب متعددی را از خود به جای گذاشته اند. همچنین به سبب علاقه خاص سلاطین آق قویونلو، به ویژه یعقوب، به مباحث فرهنگی؛ تبریز به عنوان رقیبی در برابر هرات؛ و به عنوان مرکزی برای تجمع اهل علم و ادب و به ویژه شاعران و هنرمندان درآمد که درنتیجه آن شعر، نثر و هنرهای مختلف شکوفا شد.

    کلید واژگان: شعر و نثر فارسی, آق قویونلوها, مکتب وقوع, تبریز, هرات}
  • ولی دین پرست*، مسعود شهبازی

    قراقویونلوها و آق‎قویونلوها در دوران شکل گیری حکومت همواره در پی آن بودند تا روابط خود را با دولت های همجوار به گونه‎ای تنظیم و اجرا نمایند تا بتوانند نیازهای خود را در زمینه‎ های مختلف ازجمله نیازهای اقتصادی تامین کنند. چراکه افزایش جمعیت و دام ها نیاز به سرزمین و منابع درآمد مالی بیشتری را طلب می کرد، فرمان روایان هر دو حکومت تلاش می کردند بخشی از نیازهای مالی و اقتصادی خود را از منابع خارج از قلمرو حکومتی در تعامل و یا تعارض با دولت های همجوار تامین کنند. بررسی نحوه تامین این نیازهای اقتصادی و تاثیر آن در روابط خارجی حکومت های قراقویونلو و آق قویونلو مسیله این پژوهش است. اینکه نیازهای اقتصادی چه تاثیری در روابط قراقویونلوها و آق‎قویونلوها با دولت های همجوار داشت، سوال این پژوهش است. یافته‎های پژوهش، با رویکرد توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع دست اول نشان می‎دهد حاکمان قراقویونلوها و آق‎قویونلوها در دوران شکل گیری همواره تلاش می کردند از طریق تبعیت از قدرت های برتر و یا با تهاجم و غارت و اخذ باج و خراج و توسعه قلمرو ارضی و سلطه بر راه های تجاری و اخذ عواید حاصل از تجارت نیازهای مالی و اقتصادی خود را تامین نمایند.

    کلید واژگان: مولفه های اقتصادی, قراقویونلوها, آق قویونلوها, روابط خارجی}
    Vali Dinparast *, Masuod Shahbazi

    During the government formation, Qara Qoyunlu and Aq-qoyunlu always sought to manage and implement their relations with neighboring governments in such a way that they could meet their needs in various fields, including economic needs. Since the population increase and a large number of animals needed many financial sources and territory, the rulers of both governments tried to achieve some financial needs through resources outside their territories by collaboration or conflict with neighboring governments. The problem of this research is to study the way of meeting the economic needs and its impact on the foreign relations of the Qara Qoyunlu and Aq-qoyunlu governments. The research question is what effect did the economic needs have on the relations between Qara Qoyunlu and Aq-qoyunlu with the neighboring governments? The findings of the research, with a descriptive and analytical approach and relying on first-hand sources, show that, during the government formation, the rulers of both Qara Qoyunlu and Aq-qoyunlu met their financial and economic needs by obeying the superior powers, invading, looting, extortion, the development of their territories, ruling the trade routes, and earning the business interest.

    Keywords: Economic factors, Qara Qoyunlu, Aq-qoyunlu, External relations}
  • علی صفری آق قلعه*
    منظومه خنگارنامه یا خوانگارنامه سروده میرعلی بن مظفر طوسی، متخلص به «معالی» و «میر معالی» در سال 878ق به پادشاه عثمانی، سلطان محمد فاتح پیشکش شده است. خنگارنامه از منابع مهم فارسی در تاریخ عثمانی و تاریخ برخی از سلسله های ایران و بین النهرین، مانند آق قویونلوها و قراقویونلوها و همچنین برخی حکومت های محلی، مانند مشعشعیان و حاکمان هرمز و بحرین است، اما به دلیل اطلاعات ناقصی که در فهرست نویسی نسخه منحصر بفرد آن ارایه شده، تاکنون در پژوهش های مرتبط با تاریخ ایران مورد توجه قرار نگرفته است. در این مقاله به شناساندن سراینده، ویژگی های متن و اطلاعات تاریخی و اجتماعی و زبانی مندرج در آن پرداخته شده است.
    کلید واژگان: خنگارنامه, میرعلی بن مظفر طوسی, میر معالی, سلطان محمد فاتح, تاریخ عثمانی, تاریخ ایران, مشعشعیان, آق قویونلوها, قراقویونلوها, هرمز, بحرین, تلفظ های عامیانه}
    Ali Safari Aq-Qale *
    The Khongārnāma or Khwāngārnāma, a historical poem composed by Mīr Ali b. Mozaffar of Tūs, with the pen-name “Ma’āli” and “Mir Ma’āli”, was dedicated in 878 H/ 1474 to the Ottoman sovereign, Sultan Mohammad Al-Fātih (855-886 H/1451-1481). The Khongārnāma is one of the most important Persian sources on the Ottoman history, some of the dynasties in Iran and Mesopotamia such as the Āq Qoyūnlūs and Qarā Qoyūnlūs, as well as several local rulers like Musha’sha’i dynasty's rulers, and overlords of Hormuz and Bahrain. However, due to the imperfect information presented in the bibliographical descriptions of the sole manuscript of the Khongārnāma, it has not been addressed in the studies related to the history of Iran.In this article, attempts have been made to give some insights regarding the composer of the poem, the features of its text and the historical, social and linguistic information there in.
    Keywords: Khongārnāma, Mīr Alī b. Mozaffar of Tūs, Mīr Ma’āli, Sultān Mohammad Al-Fātih, history of the Ottomans, history of Iran, Musha’sha’i dynasty, Āq Qoyūnlū, Qarā Qoyūnlū, Hormuz, Bahrain, Persian informal pronunciations}
  • بهمن صدر*

    ترکمانان آق قویونلو نیز مانند سایر حکومت های مسلمان هم عصر خویش، در شیوه تعاملات و مناسبات خود با سادات اهداف سیاسی را دنبال می کردند. برخی فرمانروایان آق قویونلو سعی می کردند با اتخاذ سیاست هایی نظیر نزدیک شدن به خاندان های برجسته سادات و برقراری پیوند خویشاوندی با آنان، جذب و به کارگیری سادات در سمت های اداری و قضایی و دینی، اعطای هدایا و سیورغالات به سادات و همچنین حمایت از سادات عالم و دانشمند، ارادت و احترام خود را نسبت به این زراری پیامبر (ص) به نمایش بگذارند و با این اقدامات پایه های حکومت خود را مستحکم تر کنند. در این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، سعی شده است ضمن بررسی زمینه های تعامل و تقابل آق قویونلوها با سادات، جایگاه سادات در دوره حکمرانی آق قویونلوها بررسی شود و برخی از شخصیت های علمی، ادبی و سیاسی آنها طی قرن نهم قمری معرفی شود.

    کلید واژگان: سادات, آق قویونلوها, قرن نهم قمری, خاندان های سادات, تشیع}
    Bahman Sadr*

    Like other Muslim governments of their time, the Aq Qoyunlus Turkmen were pursuing political objectives in the way of their interactions and relations with Sadat. Some Aq Qoyunlus rulers tried to adopt some policies such as getting close to prominent Sadat families and establishing kinship ties with them, recruiting and employing Sadat in administrative, judicial and religious positions, giving gifts and fiefs to Sadat, and supporting Sadat scholars and scientists in order to show their devotion and respect towards posterity of the Prophet (PBUH) and strengthen the foundations of their government with such measures. In this research, which was carried out using descriptive-analytical method, it has been tried to investigate the interaction and confrontation of Aq Qoyunlus with Sadat, Sadat's status during the period of Aq Qoyunlus’ rule, as well as to introduce some of their scientific, literary and political figures during the 9th century AH.

    Keywords: Sadat, Aq Qoyunlus, 9th century AH, Sadat families, Shi'ism}
  • مسعود شهبازی*، ولی دین پرست، علیرضا کریمی، محمدعلی پرغو

    آق‎قویونلوها و تیموریان تا پیش از ظهور حسن‎بیگ آق‎قویونلو، همواره مناسبات حسنه‎ای با یکدیگر داشتد. اعلان تبعیت قراعثمان بیگ از امیر تیمور به مناسبات دوستانه دو دولت منجر شد. در این مناسبات آق‎قویونلوها بیشتر به عنوان تابع حکومت تیموریان و به‎سان بازوی نظامی آن ها در منطقه آناتولی عمل می‎کردند؛ اما با قرارگیری حسن‎بیگ در راس حکومت آق‎قویونلو، مناسبات جدیدی بین دو دولت رقم خورد و همکاری دوجانبه از تعامل به تقابل نظامی منجر گشت. مسیله اساسی این پژوهش در بررسی چرایی تغییر روند ماهیت مناسبات دو دولت تیموری و آق‎قویونلو در دوره حکمرانی حسن‎بیگ ترکمان است. این که چه مسایلی در تغییر روابط دوستانه حکومت آق‎قویونلوها و تیموریان و آغاز مناسبات خصمانه در دوره حسن بیگ موثر بوده است؟ این پژوهش به شیوه تحلیلی و توصیفی با گردآوری اطلاعات به شکل کتابخانه‎ای مورد بررسی قرار گرفته است. یافته‎های پژوهش نشان می‎دهد که ظهور حاکمان مقتدری در دو حکومت مذکور، تغییر در اهداف سیاست خارجی حکومت آق‎قویونلوها و از بین رفتن حکومت حایل قراقویونلوها، در تغییر روابط دو حکومت نقش موثری داشته است.

    کلید واژگان: روابط, آق‎قویونلوها, تیموریان, حسن بیگ, ابوسعید}
    Masuod Shahbazi *, Vali Dinparast, Alireza Karimi, Mohammad Ali Parghoo

    The Aqquyunlu and the Timurids had always good relations with each other before the emergence of Hassan Beig. The proclamation of the obedience of Qara Osman Beig to Amir Teymur led to friendly relations between the two governments. The Aqquyunlus acted mostly as subordinates of the Timurids and as their military arm in the Anatolian region. But with Hassan beig at the helm of Aqquyunlu's government, new relations emerged between the two states, and bilateral cooperation shifted from interaction to military confrontation. The main issue of this study is to examine why the nature of the relationship between the two governments of Timurid and Aqquyunlu changed during the reign of Hassan beig Turkman. What issues were effective in changing the friendly relations between the rule of the Aghquyunlus and the Timurids and the beginning of hostile relations during the reign of Hassan Beig? This research is an analytical and descriptive one using library resources. Findings show that the emergence of powerful rulers in the two governments, change in the foreign policy goals of the Aqquyunlu government and the disappearance of the Qaraqoyunlu government have played effective roles in changing relations between the two governments.

    Keywords: Relation, the Aqqoyunlu, the Timurid, Hassan Beig, Abu Saeed}
  • ذبیح الله مسعودی نیا، احمد صالحی کاخکی*، هاشم حسینی

    کوهگیلویه، یکی از شناخته ترین جای نام های دوران اسلامی، در جنوب غرب ایران است که نقش بسیار مهمی در تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی این منطقه داشته است. بیش از هزار سال از ذکر نام کوهگیلویه در منابع تاریخی می گذرد، اما تاکنون هیچ گونه اشاره ای مبنی بر وجود شهری یا استقرارگاهی با نام کوهگیلویه نشده و همواره از آن به عنوان یک ناحیه یا منطقه جغرافیایی یاد شده است. کشفیات اخیر در شهر تاریخی دهدشت نشان می دهند که کوهگیلویه در قرون میانه اسلامی نه تنها یک محدوده جغرافیایی، بلکه مهم ترین مرکز شهری این منطقه بوده و از اهمیت سیاسی، نظامی، اقتصادی و حتی مذهبی برخوردار بوده است. این شواهد شامل گنجینه ای ارزشمند متشکل از 194 سکه تاریخی است که برروی تعدادی از آن ها شهر کوهگیلویه به عنوان محل ضرب این سکه ها حک شده است. قرارگیری شهر کوهگیلویه در زمره ضرابخانه های این دوره، نشان از اهمیت و جایگاه ویژه این شهر دارد که تاکنون ناشناخته باقی مانده است و از موقعیت جغرافیایی آن نیز اطلاعی در دست نیست. پرسش های این پژوهش در حول دو محور است؛ 1. سکه های مکشوف از شهر تاریخی دهدشت، به چه دوره ای تعلق دارند و در زمان کدام حاکمان ضرب شده اند؟ 2، موقعیت مکانی شهر تاریخی کوهگیلویه با کدام یک از محوطه های تاریخی هم خوانی دارد؟ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مشخص نمودن دوره ضرب سکه های کشف شده و مکان یابی موقعیت جغرافیایی شهر کوهگیلویه به انجام رسیده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و رویکرد آن تاریخی-تحلیلی است. مطالعات نشان می دهند که سکه های مذکور در دوره آق قویونلوها ضرب شده اند و ضرابخانه کوهگیلویه به عنوان یکی از فعال ترین و مهم ترین ضرابخانه های دوره آق قویونلوها و اتابکان لر بزرگ، با شهر تاریخی دهدشت، در شهرستان کوهگیلویه هم خوانی دارد که در روند تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی از دوره آق قویونلوها به دوره صفویه، به نام شهر دهدشت تغییر نام داده و در گذر زمان، نام کوهگیلویه غبار فراموشی گرفته و از یادها رفته است.

    کلید واژگان: سکه, ضرابخانه کوهگیلویه, آق قویونلوها, شهر تاریخی دهدشت}
  • پرویز پورکریمی*

    تسلیحات و فنون نظامی فرایندی از انطباق، بازآفرینی و پیشرفت کمابیش پیوسته داشته و سیر تحول ساخت و به کارگیری سلاح های‌ آتشین، نقطه عطفی در تاریخ نظامی گری بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استناد به گزارش های تاریخی، درصدد بررسی روند ظهور پدیده مدرن سلاح آتشین در تشکیلات نظامی دوره ترکمانان آق قویونلو است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و متکی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی است. پرسش محوری پژوهش حاضر این است که سلاح های آتشین چه تاثیری در عرصه تحولات سیاسی- نظامی دوره ترکمانان آق قویونلو داشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد آق قویونلوها از سال 823 ق/ 1420 م. به بعد حدود 100 سال قبل از جنگ چالدران با پدیده مدرن سلاح آتشین از جمله توپ آشنایی داشته و در جنگ های خود از آن استفاده می کردند. استفاده از سلاح های آتشین در این دوره، علاوه بر ایجاد رعب و وحشت و تضعیف روحیه نیروی نظامی دشمن و عقب نشینی دشمن، می توانست در تغییر سرنوشت جنگ ها موثر واقع شده و در نهایت موجب تغییر موازنه قدرت در عرصه سیاسی نظامی گردد.

    کلید واژگان: سلاح آتشین, توپخانه, آق قویونلوها, ایران, عثمانی}
    parviz purkarimi*

    Armaments and military techniques have undergone a process of adaptation, regeneration and more or less continuous development, and the evolution of the manufacture and use of firearms has been a milestone in the history of militarism. In this regard, the present study, citing historical reports, seeks to investigate the emergence of the modern phenomenon of firearms in the military organization of the Aghkuyunlu Turkmen period.The research method is descriptive-analytical and relies on library and documentary sources.The central question of the present study is how did the firearms affect the political-military developments of the Aghkuyunlu Turkmen period? The results of research show that from 823 AH / 1420 AD onwards - about 100 years before the battle of Chaldoran-Aghkuyunlus were familiar with the modern phenomenon of firearms, including cannons, and used them in their wars.The use of firearms in this period, in addition to causing fear and weakening the morale of the enemy military force and retreating the enemy, could be effective in changing the fate of wars and ultimately change the balance of power in the political-military arena.

    Keywords: Firearms artillery, . Artillery, Aq Qoyunlu, Iran, Ottoman}
  • اسماعیل حسن زاده*
    کیائیان در طول 231 سال حاکمیت خود در گیلان، فراز و نشیب های زیادی در روابط با حکومت های محلی و منطقه ای پشت سرگذاشتند. در هر مقطع، به تناسب ضرورت های سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی، سیاست هایی اتخاذ می کردند. یکی از این مقاطع دوره حاکمیت کارکیا میرزاعلی (883-909ق) بود که با بحران زوال در حاکمیت آق قویونلوها هم زمان شد. این هم زمانی موجب عدول میرزاعلی از سیاست خارجی سنتی خاندان مبتنی بر تابعیت در قبال حکومت مرکزی ایران و اتخاذ سیاست تقابل تهاجمی گردید. این مقاله، با بهره گیری از منابع اصلی این دوره و تحلیل مضمونی روایت های تاریخی، به دنبال تبیین تاثیر اصلاحات بر بی ثباتی داخلی و علل شکست سیاست تقابل تهاجمی در قبال آق قویونلوهاست. هم زمانی اجرای اصلاحات داخلی با اتخاذ سیاست خارجی جدید به تشدید رقابت های درون خاندان کیائی انجامید. شکست های متعدد میرزاعلی در سیاست خارجی از جمله درقبال مرعشیان مازندران، آق قویونلوها و سایر حکومت های محلی به ازدست رفتن بخشی از قلمرو سنتی شان منجر شد. در نتیجه این شکست ها و تشدید نارضایتی داخلی، میرزاعلی به قتل رسید و حکومت کیائیان مجبور به تابعیت از حکومت مرکزی ایران شد.
    کلید واژگان: گیلان, مازندران, کیائیان, آق قویونلوها, صفویان, کارکیا میرزاعلی, یعقوب پادشاه, رستم پادشاه}
    Esmaeil Hasanzadeh *
    During the 231 years of its rule in the city of Gilan, the karkian passed many ups and down in relation with local and regional government. Policies were adopted at each stage in accordance with the political and social needs of both internal and external. One of these periods was the period of Karkia Mirza Ali ruling, which coincided with the collapse of the rule of Aq quyunlu. This simultaneously led to Karkia Mirza Ali’s departure from the traditional foreign policy of the family of citizenship toward the central government of Iran and the adoption of an aggressive opposition policy. Using this sources main and analyzing the historical narratives, this paper seeks to explain the impact of reform on internal instability and the causes of the failure of an aggressive antipolitic policy towards Aq quyunlu. The coincidence of the implementation of internal reforms with the adoption of a new foreign policy led to intensification or the rivalry within the kyaean  dynasty. Several to Karkia Mirza Ali defeats in foreign policy, including the marashisean of Mazandaran, Aq quynlu and other local government, led the loss of part of their traditional  territory. These failures stagnated internal dissenters to exacerbate their opposition. Eventually   Karkia Mirza Ali was defeated and killed by a riot inside the house. His killing led the kayaian government into traditional politics of nationality form the central government of Iran. This 26 years old is a chaotic interlude in the kyaean rule in Gilan.
    Keywords: : gilan, mazandaran, kyean, Aq quynlu, Safavian, Karkia Mirza Ali, Jacob king, Rustam king}
  • ولی دین پرست*
    تبریز از دوره ایلخانان به یکی از کانون های مهم تجارت ایران تبدیل شد. هر چند با سقوط ایلخانان وقفه ای در تجارت خارجی این شهر ایجاد گردید، اما بار دیگر تبریز از دوره آق قویونلوها به عنوان کانون مهم تجارت بین شرق و غرب ظاهر شد. تجار از مناطق مختلف شرق و غرب کالاهای تجاری مانند ادویه هند، اقمشه یزدی، سمرقندی، فرنگی، انواع پوست سمور، سنجاب، قاقم، اجناس چینی نظیر پارچه های کماخ زر دوزی شده، اطلس، مشک، موم، نیل و ابریشم گیلان، مازندران را به این شهر می آوردند. تجار تبریز کالاهای تولید شده ایران را به عثمانی، دشت قپچاق و سایر سرزمین ها صادر می کردند این شهر به بازار بزرگ مبادله کالاهای هندی، چینی، اروپایی، تبدیل شده بود. سیاست های حمایتی سلاطین آق قوینلو زمینه رونق بیشتر تجارت خارجی تبریز را فراهم کرده بود. در نتیجه رونق تجارت، آق قویونلوها از طریق اخذ عوارض گمرکی از کالاهای وارداتی و صادراتی به تبریز درآمد قابل توجهی بدست آورده، تجار، پیشه وران تبریز نیز در مبالات تجاری با کسب درآمد به رفاه اقتصادی دست یافته بودند. بررسی جایگاه تبریز در تجارت خارجی و عواید حاصل از آن موضوع بحث این مقاله است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد تاریخی به شیوه تحلیلی و توصیفی به تبیین موضوع پرداخته شده است. حاکمان آق قویونلوها به عواید فراوان حاصل از تجارت پی برده بودند زمینه های رونق تجارت خارجی را فراهم نموده و در نتیجه تبریز در تجارت بین الملل از جایگاه ویژه ای برخوردار گردید.
    کلید واژگان: آق قویونلوها, تبریز, تجار, تجارت خارجی, کالاهای تجاری}
    Vali DINPARAST *
    Tabriz was considered as one of the most important centers of Iranian trade in Ilkhanides. Although due to the collapse of the Ilkhanides, there was an interruption in the foreign trade of the city, Tabriz trade was revived in Qara Qoyunlu and then Aq Qoyunlu eras. From the Ozon Hasan Aq Qoyunlu period, Tabriz became a major market for the exchange of Indian, Chinese, Qepchagh, Iranian, European, Ottoman and Sham goods. There were varieties of Indian spices, Yazdi, Samarqandi, European, Aleppo, all types of sable skins, squirrel, fox, porcelain and Chinese goods such as cloth, gold embroidered blouse, atlas, musk, wax, nail and silk of Ghilan, Mazandaran, Sharvan in Tabriz. Merchants of different lands were gathered in the city and exchanged their goods. The Tabriz merchants exchanged Iran's manufactured goods in Ottoman and Sham with the goods of other lands. In this article, the foreign trade of Tabriz is examined in the Aq Qoyunlu period. Aq Qoyunlu roler understanded with the trade revenue so they prepared the prospering of foreign trade of Tabriz .It can show the position of the Tabriz business and its importance in international trade in this era.
    Keywords: Aq Qoyunlu, Tabriz, traders, foreign trade, commercial goods}
  • عباس پناهی

    مهاجرت اسماعیل میرزا به گیلان یکی از وقایع مهم تاریخی دودمان صفویه به شمار می رود؛ زیرا پس از روابط خصمانه آق قویونلوها با فرزندان حیدر، برای صوفیان که علاقه مند به حیات سیاسی و اجتماعی طریقت صفوی بودند، چاره ای جز فرار از قلمرو ترکمانان باقی نماند. با بررسی گزارش های موجود درباره انگیزه سیاسی صوفیان اهل اختصاص از انتقال اسماعیل میرزا به گیلان می توان به این نتیجه رسید که آن ها با توجه به قرابت فکری و مذهبی حاکمان محلی گیلان به عنوان مهم ترین کانون تشیع در ایران، از این موقعیت به منظور حفظ طریقت صفوی و ایجاد بستر سیاسی برای دستیابی به قدرت سود جستند تا در فرصت مناسب و با استفاده از حمایت صوفیان ایران و آناتولی و هم چنین حامیان شیعی خود در گیلان برای کسب قدرت استفاده نمایند. در این پژوهش نگارنده سعی دارد تا با استفاده از منابع تاریخ محلی و مآخذ عصر صفوی، دلایل سیاسی و مذهبی مهاجرت اسماعیل میرزا به گیلان را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. به نظر می رسد موقعیت مذهبی و پیوند تاریخی طریقت صفوی با گیلانیان ، یکی از مهم ترین انگیزه های انتخاب صوفیان در دوره بحرانی برای مهاجرت اسماعیل میرزا به گیلان باشد. روش بررسی در پژوهش حاضر با تکیه بر روش تاریخی و با استناد به داده های منابع مستند و مهم این دوره انجام می پذیرد.

    کلید واژگان: اسماعیل میرزا, آق قویونلوها, گیلان, صفویه, لاهیجان}
    abbass panahi

    One of the most significant events of the history of Safavid era is Esmaeil Mirza’s immigration to Guilan which has been reported differently in the historic sources of this dynasty. Lahiji’s report , among all the other sources of safavid period , has got a special importance. Since he observed Esmaeil Mirza’s social, political and intellectual developments in person, he had the opportunity to write the first report about him in his history book. This report is rather brief , eventough it is so significant. There are other sources which refer to some aspects of Esmaeil Mirza’s presence in Guilan. Such writers had an access to some documents and compiled this part of Esmaeil Mirza’s life based on these documents, although they didn’t witness his presence in Lahijan. The most important question of the present research paper is: How have Safavid sources regarded Esmaeil Mirza’s immigration to Guilan? Considering the above mentioned question, one can propose the theory that sources of this era, at first under the impact of Lahiji’s report, and then under the influence of fictional narratives as well as verbal quotations reported this historic event. In the current research, the researcher is trying to present the most authentic report about Esmaeil Mirza’s presence in Lahijan through a comparative assessment of five major sources of the safavid peroid.

    Keywords: Esmaeil Mirza, Safavid, Guilan, Lahijan}
  • سید مهدی حسینی نیا، امیر بهرامی*، علی نوید، مهدی حیدری
    آن چه در این نوشتار بدان پرداخته شده است، شامل معرفی هنر خوش نویسی و کتیبه نگاری در قالب صنعت کاشی کاری دوره ی تیموری و دوره ی دوم سبک آذری خواهد بود. برای این منظور دو مسجد از این دوران پر فراز و نشیب هنری ایران (سده های میانی هنر اسلامی) به عنوان موارد مطالعاتی در نظر گرفته شده است. مساجد گوهرشاد و کبود در این دوران از آثار برجسته و پابرجای هستند که می توان به درستی کتیبه های موجود در آن ها را بررسی و مطالعه نمود. هرچند پیش از این، مطالعاتی در زمینه ی سبک شناسی و مقایسه ی تزیینات مساجد تیموری انجام گرفته است، اما مقایسه ی تحلیلی خطوط به کار رفته در کتیبه های دو مسجد گوهرشاد و کبود در این جستار امری تازه بوده و اهمیت پژوهش مورد نظر بدان است. همچنین در این بررسی تفاوت ها و یکسانی های نوشتاری، ترکیب رنگی و نیز چگونگی جای گزینی کتیبه ها در بنا تجزیه وتحلیل شده است. هدف اصلی این پژوهش، یافتن نقطه ی عطف هنر خوش نویسی دوران تیموری با مطالعه ی موردی بر روی دو مسجد «گوهرشاد» و «کبود» بوده است. در این پژوهش که به صورت مقایسه ای انجام گرفته، نتایج قابل توجهی به دست آمده است که می تواند به پژوهشگران عرصه ی هنر و معماری اسلامی در بررسی های آتی کمک نماید. برآیند پژوهش پیش رو را می توان این گونه بیان نمود: یافتن وجه تمایز و همچنین یکسانی میان نوشتارهای این دو مسجد و توجه به شیوه های نگارشی کتیبه ها و چگونگی بهره گیری از رنگ های متنوع در آرایش بدنه های این دو بنا (زمینه ی کتیبه ها) و نیز موضوعات و محتوای بیان شده در کتیبه ها که در متن اصلی به صورت کامل تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت، خطوط در ترکیب با کاشی های معرق، معقلی و آجر، و همچنین نقوش هندسی و اسلیمی، زیبایی هر دو بنای مذهبی را دوچندان کرده است.
    کلید واژگان: مسجد گوهرشاد, مسجد کبود, کتیبه نگاری, تیموریان, آق قویونلوها, آرایه های معماری}
    Seyed Mehdi Hoseini Nia, Amir Bahrami *, Ali Navid, Mahdi Heidari
    Inscriptions ornamentation is one of the impressive factors in the beauty and majesty of Iranian architecture. In addition to the beauty of the buildings, architects and designers exhibit the concepts symbolically in the context of theology and order and unity in the world in the formats such as arabesque, geometric, using of beautiful colors and holy words and verses of Quran in inscriptions on monuments using architectural decorations to the public. What is discussed in this article, will be contained introducing the art of calligraphy and inscriptions in the form of Timurid tiling industry and the second period of Azeri School. Getting this purpose, two mosques of this consequence era of Iranian art (Medieval Islamic art) is considered as case studies. Gowhar-shad and Blue (Masjid-e Kabud) mosques are the outstanding and established phenomena which can be properly surveyed and studied their present inscriptions. Gowhar-Shad Mosque is one of the architectural masterpieces of the Timurid period according which the 3rd inscription on the south side (constructed in 821 AH) finished by Gowhar-shad efforts, Shahrukh Timurid’s wife and Blue mosque (constructed in 870 AH) was built at the time of Abu al-Mozaffar Jahānšāh Ibn Qara Yusuf from Qarāqoyunlu Turkmen dynasty. Though it has been previously done the studies in the field of Stylistics and compares Timurid mosque decorations, but the comparative analysis of the inscriptions used in these two buildings is a something new and the reason for the importance of the research in this study. Here, studying of the differences and the inscriptions’ similarities, Color combinations as well as how to replace the inscription on the monument are also analyzed. The authors are pursuing to find a turning point of calligraphy in the Timurid and Qarāqoyunlu Turkmen with case-study on two Gow-harshad and blue mosques. The research has been done by the description-analytical approach and comparatively comparison between inscriptions of two monuments. The research method is based on the data compilation through the library documents and field work. In this research which is conducted comparatively, it has obtained significant results that can help the researchers in the field of Islamic art and architecture. The consequences of the research can be expressed as: finding the distinction as well as the similarity between the inscriptions of these mosques and regarding to the writing methods of inscriptions and how to use various colors in the body decoration of these two monuments (background of the inscriptions) and also the subjects and content expressed in the inscriptions which has been thoroughly analyzed in the main text. The similarity of the two building is obvious in using of azure blue background color in decorations and also the same selection of some of the verses and chapters (Sura). The scripts used in the monuments are also similar to some extent to each other however, differences can also be seen.
    Keywords: Gowhar-shad Mosque, Kabud Mosque, Inscription, Timurid, Aghkoyunlular, Architectural Decorations}
  • عبدالرسول خیراندیش، مصطفی نامداری منفرد*
    در سراسر نیمه دوم قرن نهم هجری / نیمه دوم سده پانزدهم میلادی، دولت های آق قویونلو و عثمانی به نحوی روزافزون به مقابله با یکدیگر کشیده می شدند. دولت آق قویونلو برای توسعه مناسبات تجاری، دستیابی به آناتولی مرکزی را امری ضروری می دانست، در مقابل عثمانی با خنثی کردن اقدامات آق قویونلوها، می کوشید مانع از پیوند آن دولت با ونیز شود که از دشمنان اروپایی دولت عثمانی به شمار می آمد، از این رو، آق قویونلوها ابتدا تلاش کردند در گام اول فرمانروایی خود را تثبیت کنند و در گام دوم وارد رقابت با فرمانروایی عثمانی شوند. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در پی کاویدن اقدامات فرمانروایان آق قویونلو برای دستیابی به تجارت با بنادر اروپایی در آن سوی دریای سیاه و مدیترانه است. نتیجه چنین فرایندی در مرحله نخست، شکست آق قویونلوها از دولت عثمانی در دوران حسن پادشاه و در مرحله دوم زوال اقتصادی آق قویونلو، با توسعه ارضی عثمانی بود.
    کلید واژگان: آق قویونلوها, عثمانی, تجارت دریایی, آناتولی مرکزی, آق کرمان (مون کاسترو)}
    Abdolrasoul Kheirandish, Mostafa Namdari Monfared*
    Increasingly, Aq Qoyunlu rule and Ottoman Empire were inclined to contradict in the half of 9th/15th century. Access to central Anatolia for Aq Qoyunlu was a pivotal enterprise by which could develop its commercial ties. In contrast, Ottomans tried to counteract the Aq Qoyunlu strives and thwarted its close relation with Venice since Ottomans regarded the latter as an archenemy in Europe. Foremost Aq Qoyunlu ruler decided to consolidate his situation and competed with Ottomans in Anatolia secondly. The article is based on descriptive-analytical method and intends to investigate the enterprises of Aq Qoyunlu rulers to connect with the European ports on the other side of the Black sea and Mediterranean Sea. In the first stage, However, defeat of Aq Qoyunlu in the reign of Uzun Hasan (Hasan padishah) and economic decline by Ottoman advancement in the second step was the result of mentioned process.
    Keywords: Aq Qoyunlu, Ottoman Empire, sea trade, central Anatolia, Akkerman}
  • ولی دین پرست، اسماعیل حسن زاده
    با استقرار حکومت ایلخانان در ایران، اشراف و حاکمان مغولی به شیوه یاسا یا نظم مغولی بر این سرزمین حکومت کردند. نتیجه آن اخذ انواع مالیات های غیر شرعی و چپاول اموال و ثروت های مردم بوده است. با مسلمان شدن ایلخانان مغول آنان به تدریج سنن صحرا نشینی خود را کنار نهاده، اقدام به اصلاح اوضاع مالی و اجتماعی ایران هر چند به طور محدود نمودند، پس از دوره ایلخانان در دوره سربداران، تیموریان و ترکمانان نیز برخی فرمانروایان تلاش هایی در جهت زدودن بقایای سنن مغولی از جامعه ایران انجام دادند. شاهرخ تیموری، سلطان حسین بایقرا و اوزون حسن آق قویونلو از این دسته حاکمانی بوده اند که در جهت زدودن سنن مغولی بخصوص در شیوه اخذ مالیات قدم هایی برداشتند. در این مقاله تلاش هایی که اوزون حسن آق قویونلو در راستای ایجاد نظم و ثبات در اخذ مالیات و جلوگیری از هرج و مرج در امور مالی و اجتماعی به عمل آورد و نتیجه آن برقراری قانون نامه ها در قلمرو حکومتی بود، با ذکر قانون نامه های باقی مانده از او در دیار بکر و دیگر ولایات شرق آناتولی در دوره عثمانی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد و تا نتایج این اصلاحات در حیات اقتصادی جامعه ایران در اواخر قرن نهم هجری نشان داده شود.
    کلید واژگان: اوزون حسن, قانون نامه, آق قویونلوها, نظم مغولی, نظم ایرانی}
    V.Dinparast, I.Hasanzadeh
    With establishment of the Ilkhanid government in Iran, the nobles and rulers of Mongols, especially Yasa and Nazm ruled this land. The result was obtaining non-religious taxes, looting the property and people’s wealth. By Being Muslim, the Mongol of Ilkhanid gradually abandoned their nomadic traditions and tried to reform their financial and social situation in Iran, even in limited range. After the Ilkhanid era in the Sarbedaran, Timurids and Turkmen eras, some rulers did their best to eliminate the Mongolian traditions from Iran, especially getting the tax. Shahrokh Timurid and Uzun Hasan Aq-Qoyunlu belong to these groups. This paper descriptively assesses the attempts of Uzun Hasan Aq-Qoyunlu in establishing the order and stability in taxation and preventing chaos in social and financial affairs which were led to the establishment of a government in this territory, considering his remained laws in the provinces of East Anatolia during the Ottoman era so that the reforms in the economic life of society in the late ninth century can be presented.
    Keywords: Uzun Hasan, law letter, Aghkoyunlu, Mogul order, Iranian order}
  • نصرالله پورمحمدی املشی، برومند سورنی
    فاصله بین سقوط ایلخانان (736 ق) تا روی کار آمدن صفویان (907 ق) از پرآشوب ترین و آشفته ترین دوره های تاریخ ایران است که عرصه را برای نضج و قدرت گیری حکومت های مختلفی در گوشه و کنار ایران فراهم آورد. جغرافیای سیاسی قبایل کرد در غرب و شمال غرب که صحنه قدرت نمایی آل جلایر، تیموریان، قراقویونلوها و آق قویونلوها بود از جمله حوزه های موردتوجه و فعالیت حکومت های مورد اشاره بود. پژوهش حاضر درصدد پژوهش در تلاش های سیاسی امرای کرد در تقابل وتعامل با حکومت های موجود است.
    کلید واژگان: آل چوپان, آل جلایر, تیمورلنگ, آق قویونلوها, قراقویونلوها, قبایل کرد}
    N. Pourmohammadi Amlashi, B.Sourani
    The period between the fall of the IL Khans (736 AH) until the rise of the Safavids (907 AH) was the most turbulent periods of the history of Iran that set the stage for the growth and empowering the different governments in various parts of Iran. Kurdish tribes in the West and North-West geopolitical scene of showing power of Al-e-Jalayer, Timurids, Karakuyunlulars and Akkoyunlulars were among the areas considered and addressed by the government. This study attempts to explore the political efforts of the Kurdish commanders and their opposing andinteraction with the existed governments.
    Keywords: Al, e, Choopan, Al, e, Jalayer, Timur Lang, Karakuyunlulars, Akkoyunlulars, Kurdish tribes}
  • حجت زرین زاد، حسین میر جعفری
    با نگرش عمیق در متغیرهای شکل دهنده به قدرت سیاسی حکومت « آق قویونلوها» که در بخشی از تاریخ ایران، یعنی از اواسط قرن نهم تا اولین سالهای قرن دهم هجری قمری حضور داشتند، می توان به این نتیجه رسید که اساس «ساختار سیاسی» این حاکمیت از ابتدای تشکیل سست وبی بنیان بودند.اگرچه زمانی به اقتدار بزرگی دست یافتند وتوانستند، اساس یک امپراطوری را برای خود ایجاد کنند، ولی همین عامل به تدریج موجبات اضمحلال، اساس از بین رفتن اقتدار مرکزی ودر نهایت سقوط آن سلسله را فراهم نمود.ضعف در ساختارسیاسی ابتدا باعث آشفتگی در دستگاه سیاسی شده و سپس آثار این وضع خود را در ارکان نظامی، اداری واقتصادی حکومت پدیدار نمود. در نهایت هرج ومرج اساسی درهمه ارکان حاکمیتآق قویونلوها بوجود آمده ونتیجه این امر سقوطدولت بوسیله صفویان بود. اگرچه این یک واقعیت مسلم تاریخی است که صفویان با برنامه ریزی قبلی یعنی ازحدود دو قرن قبل و با استفاده از بستر مناسب آماده تبدیل نفوذ معنوی خود به اقتدار سیاسی بودند، اما بررسی ها نشان می دهد که در حقیقت این سستی ساختار سیاسی حکومت آق قویونلوها بود که زمینه لازم را برای تشکیل سریع حکومت توسط صفویان فراهم آورد.
    کلید واژگان: آق قویونلوها, صفویان, ضعف ساختار سیاسی, اضمحلال و انحطاط}
  • مهدی عبادی
    در فاصله زوال ایلخانان تا پیدایش صفویان بر اثر تحولات مختلف سیاسی، اجتماعی و مذهبی، به تدریج نفوذ مذهب اهل سنت در ایران، از جمله آذربایجان روی به کاهش نهاد. از این رو، مقارن تشکیل دولت صفوی، وضع مذهبی آذربایجان، برای تغییر مذهب مساعدتر بود. در کنار این تحول، دولت های مختلف حاکم بر آذربایجان در این دوره، نه تنها سیاست های مذهبی متعصبانه ای در حمایت از تسنن اتخاذ نکردند، بلکه جلایریان و قراقویونلوها، تا بدان حد با شیعیان همدلی نشان دادند که از آن ها به عنوان دولت های شیعی یاد می شود. در این پژوهش، سعی شده با ارائه تصویری از روند تحولات مذهبی درآذربایجان، چگونگی فراهم آمدن زمینه ها ی تحول مذهب از تسنن به تشیع در این خطه در دوره مذکور، تبیین گردد.
    کلید واژگان: آذربایجان, گسترش تشیع, چوپانیان, جلایریان, قراقویونلوها, آق قویونلوها}
    M. Ebadi
    Due to different political, social and religious developments, from the fall of the Ilkhanids till the rise of the Safavids, majority of Sunnites began to decrease in Iran, and therefore Azerbaijan. By the time of the establishment of the Safavids, Azerbaijan was more susceptible to this religious shift. Apart from these developments, Azerbaijan’s rulers at
    this time did not adopt fanatic policies to support Sunnites. Furthermore, the Jalayirids and the Qara Quyunlu indicated unanimity with Shi‘ites to the extent that they are considered as Shi’ite states. Presenting an image of the course of religious developments in Azerbaijan, this article is to clarify the formation of backgrounds of this religious shift in Azerbaijan of that time.
    Keywords: Azerbaijan, Shiism development, the Chupanids, the Jalayirids, the Qara Quyunlu, the Aq Quyunlu}
  • حجت زرین زاد، حسین میرجعفری
    بیشترین اطلاعات و داده های تاریخی درباره علت اضمحلال، انحطاط و نهایتا سقوط حکومت سلسله «آق قویونلوها» در تالیفات وکتب تاریخ نگاران عهد حکومت صفوی وجود دارد. کامل ترین ودر  عین حال اصلی ترین مطالب نیز در کتابهای تالیف شده بین  قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری قمری یافت می شود . نکته در خور توجه این است که علیرغم اینکه این کتابها تقربیا در دوره نزدیک تاریخی تالیف شده اند دارای دیدگاه مشترکی باهم نیستند. بعضی از این مورخان سقوط حکومت وروی کار آمدن دولت صفوی را نتیجه قضاء و قدر دانسته اند . عده ای دیگر که اکثریت مورخان را شامل می شود،در کنار حفظ دیدگاه مزبور به صورت کمرنگ تر تاثیر عواملی مانند نوع ساختار سیاسی ، نظامی و اقتصادی را در اضمحلال آق قویونلوها از نظر دور نداشتند. مورخان دیگری نیز وجود دارند که با نگرش واقع بینانه تر موضوع زوال و برافتادن حکومت آق قویونلوها را مورد توجه قراردادند.
    کلید واژگان: تاریخ نگاران صفوی, آق قویونلوها, فروپاشی, نظریات}
  • عباس سرافرازی
    خاندان آق قویونلوها در قدرت گیری و تثبیت خاندان صفوی در دورۀ شیخ جنید و شیخ حیدر نقش مؤثری ایفا کردند، این دو رهبر، موفقیت های سیاسی و نظامی خود را مدیون آق قویونلوها خصوصا اوزون حسن بودند. پس از انقراض قره قویونلوها صفویان درصدد برآمدند نفوذ خود را افزایش دهند، سیاست اوزون حسن آق قویونلو نسبت به صفویان سیاست حفاظت و حمایت بود، اما پس از فوت وی فرزندش یعقوب حضور یک نیروی مجهز و تربیت شده را برای خود خطری بالقوه می دید. بنابراین درصدد کمک به دشمن صفویان یعنی شروان شاه برآمد. این تغییر خط مشی آق قویونلوها در برابر صفویه نشان از آن دارد که یعقوب دیگر اتحاد با صفویان را لازم نداشت و دوران اختلاف بین آن ها آغاز گردید که در نهایت به شکست و انقراض آق قویونلوها انجامید. اما پس از شکست، آن ها به خدمت صفویان درآمدند و در تمامی دوران صفویه از شاه اسماعیل اول تا ظهور شاه عباس اول آق قویونلوها در حالی که به صفویان پیوسته بودند، از هر فرصتی برای تضعیف صفویان استفاده می کردند. آنان بارها قیام نمودند و به عثمانیان کمک رساندند و پس از مرگ شاه طهماسب اول با تکلوها هم پیمان شدند و در بسیاری از حوادثی که منجر به ضعف صفویان تا ظهور شاه عباس گردید، نقش ایفا نمودند.
    کلید واژگان: صفویان, آق قویونلوها, روابط و مناسبات}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال