فهرست مطالب

اقتصاد کشاورزی و توسعه - پیاپی 46 (تابستان 1383)

فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه
پیاپی 46 (تابستان 1383)

  • 226 صفحه، بهای روی جلد: 8,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1383/05/21
  • تعداد عناوین: 7
|
  • ابوالفضل محمودی، مهدی کاظم نژاد صفحه 1
    حمایت از بخش کشاورزی مقوله است که سالها در جهان مورد بحث و توجه قرار گرفته و بویژه اینکه به دلایل متعددی همچون ماهیت بخش کشاورزی، ریسک بالاتر نسبت به سایر بخشها، امنیت غذایی و تغذیه و غیره همواره نسبت بخش های اقتصادی بیشتر در کانون توجه دولتها قرار داشته است.بر این اساس نگاه حمایتی کشورهای مختلف به بخش کشاورزی و نیز بسته به اهمیت آن در کشورهای جهان متفاوت و متنوع بوده است.
    بررسی ها نشان می دهد که به طور کلی اخلال در قیمت محصولات کشاورزی در جهان به دو صورت شکل می گیرد: یکی از طریق حمایتهای متنوع از تولید کنندگان محصولات کشاورزی و دیگری از طریق حمایتهای گسترده صادراتی.
    در سال 2003 حمایت از تولید کنندگان کشاورزی در بین کشورهای عضو OECD بر حسب شاخص حمایت از تولید کننده (PSE) برابر با 32% دریافتی ناخالص مزارع است که اندکی بیشتر ازمقدار سال 2002 و کمتر از رقم 37درصدی سال مبنا (1986-88) می باشد.کل مقدار حمایت کشورهای عضوOECD معادل 257 میلیارد دلار(229میلیارد یورو)براورد شده است.
    سهم انواع حمایتهای اخلال آور، اعم از تولیدی و تجاری، از 90% در سال1986-88 به حدود 75% در سالهای 2001-2003 کاهش پیدا کرده است.این گونه حمایتها هنوز سهم عمده ای در تشویق صنایع داخلی، انحراف الگوی تجارت و یا کمتر شدن قیمت بین المللی محصولات کشاورزی از حد واقعی آنها دارد.اساسا این سیاستها در جهت هدفهای معین یا تولیدکنندگان و گروه های ذینفع هدفمند شده است.سیاستهای حمایتی اتخاذ شده در کشورهای OECD موجب تحمیل هزینه های غیر ضروری بر مصرف کننده داخلی و مالیات دهندگان و همچنین فشار بر محیط زیست و تولید کنندگان محصولات کشاورزی در کشورهای در حال توسعه شده در حالی که این سیاستها در ایران اغلب به صورت پراکنده، غیر هدفمند و بسیار محدود بوده است.
    این مقاله از طریق مطالعات کتابخانه ای و جستجو در شبکه اینترنت بر آن است تا جدید ترین سیاستهای کشاورزی کشورهای پیشرفته را با نحوه حمایت از محصولات کشاورزی بر لزوم بازنگری در روش های حمایتی موجود و استفاده از ابزار های جدید حمایتی تاکید شود.
    کلیدواژگان: سیاستهای حمایتی، حمکایت قیمتی بازار، شاخص حمایت از تولیدکننده، شاخص حمایت اسمی از تولیدکننده، قیمتهای تضمینی
  • جعفر عزیزی، سعید یزدانی صفحه 41
    با توجه به مزیت نسبی فعالیتهای مختلف اقتصادی، یکی از جنبه های مهم برنامه ریزی اقتصادی است.با توجه به اهمیت بخش باغبانی در اقتصاد کشاورزی ایران و لزوم برنامه ریزی توسعه کشت و صادرات محصولات باغی بر اساس مزیت نسبی، آگاهی از مزیت نسبی و تقویت آن بسیار حائز اهمیت است. بر اساس مزیت نسبی پنج محصول عمده باغی شامل پسته، خرما، سیب، پرتقال و بادام، که از نظر تولید و صادرات در بخش کشاورزی جایگاه ویژه ای دارند، بررسی و تعیین شد. در این تحقیق بخشی از اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه با بهره برداران مناطق عمده تولید در سال1381 به صورت پیمایشی و نمونه گیری خوشه ایکاملا تصادفی و بخشی دیگر از سازمان های ذیربط جمع آوری گردید.هدفهای این مطالعه عبارت است از:تعیین مزیت نسبی محصولات منتخب با استفاده از شاخصهای RSCA,RCA,SCB,DRC,NSP؛ مشخص کردن روند تغییرات مزیت نسبی این محصولات در طول زمان در مقایسه با کشورهای رقیب و تخمین توابع عرضه صادراتی و شاخص ناپایداری درآمد صادراتی محصولات منتخب.
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که بر اساس5 معیار پیشگفته، محصول پسته ایران در مقابل پسته کشور های رقیب چون ایالات متحده آمریکا، چین، ترکیه و سوریه دارای مزیت نسبی است که این مزیت بر پایه دو معیار RSCA,RCA بالا است.بر اساس معیار های فوق، خرمای ایران در برابر خرمای امارات متحده عربی و عراق بدون مزیت نسبی ولی در مقابل استرالیا، انگلستان و میانگین قیمت جهانی دارای مزیت نسبی است.روند مزیت نسبی خرمای ایران در سالهای گذشته پیوسته در حال نوسان بوده است.محصولات سیب و پرتقال نیز در برابر کشورهای وارد کننده این محصولات از ایران دارای مزیت نسبی و در برابر کشورهای صاحب نامی همچون اسپانیا، ایتالیا و آفریقا بدون مزیت نسبی هستند.بادام ایران هم در برابر پاکستان در نرخ ارزE2 وE3 و در مقابل کویت در نرخ ارزE3 بدون مزیت نسبی ولی در مقابل امارات متحده عربی، آلمان ومیانگین قیمت جهانی دارای مزیت نسبی است. شاخصهایRSCA,RCA روند نزولی مزیت نسبی بادام را نشان می دهد.
    مناطق عمده تولید هر یک از محصولات منتخب بر اساس مزیت نسبی رتبه بندی شد و با تخمین توابع عرضه صادراتی و شاخص ناپایداری در آمد صادراتی مشخص گردید که محصول پسته نسبت به سایر محصولات از پایداری درآمدی بیشتر و محصول بادام از ناپایداری درآمدی بیشتر برخوردار است.
    کلیدواژگان: مزیت نسبی، باغبانی ایران، پسته، خرما، سیب و بادام
  • صادق بختیاری، فاطمه پاسبان صفحه 73
    استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود به منظور بر آورده ساختن نیازها و خواسته های بشری، از جمله افزایش تولید، درآمد، اشتغال، رفاه جامعه و...جزو مهمترین هدفهای توسعه هر کشور محسوب می شود. برای این منظور معمولا سعی می شود تا با به کار گیری سیاستها ابزارهای اجرایی گوناگون در برنامه های توسعه به این هدف دست یافت.در این زمینه سیاستهای پولی و اعتباری جایگاه ویژه ای دارد و اقتصاد دانان توسعه وجود نظام پولی و اعتباری مناسب را رمز موفقیت برنامه های توسعه می دانند.استفاده از اعتبارات خواه در سرمایه گذاری جدید و خواه در تامین سرمایه در گردش، منجر به افزایش تولید می شود و از این رو می تواند در اشتغالزایی بخش تاثیر داشته باشد.
    از طرفی شواهد و قراین موجود حاکی از آن است که در روند رشد و توسعه معمولا اشتغال در بخش کشاورزی به دلایل مختلف از جمله سرمایه بر شدن تولید و استفاده از فناوری های جدید روند کاهشی داشته، در حالی که در دو بخش دیگر یعنی صنعت و خدمات ین روند افزایشی بوده است. در این مقاله نشان داده می شود که در بخش کشاورزی ایران از همه امکانات موجود استفاده بهینه نشده است و بنابراین به نظر می رسد که فرصتهای اشتغالزایی در این بخش وجود داشته باشد.
    با این نگرش به بخش کشاورزی و استفاده از آمارهای سری زمانی 1349تا 1379 و مدلهای اقتصاد سنجی به بررسی این موضوع پرداخته شد و نتایج نشان داد که اعتبارات بانک کشاورزی در کوتاه مدت بر اشتغال و در دراز مدت بر سرمایه گذاری تاثیر مثبت داشته است. بنابراین، حداقل در کوتاه مدت می توان با به کار گیری نظام اعتباری مناسب باعث توسعه فرصتهای شغلی در این بخش شد.
    کلیدواژگان: اشتغال بخش کشاورزی، اعتبارات بانک کشاورزی
  • بیژن بیدآباد صفحه 107
    با بررسی روابط بین بخشی می توان گفت که برای جهش اقتصاد کشور باید بخشهای شیشه، سیمان، معدن، کانی غیر فلزی،فولاد، چوب، شیمیایی، مس، آب و برق فعالیت بیشتری کنند.بخشهای صنایع غذایی، آلومینیم مس و فولاد قابلیت آن را دارند که تقاضا برای تولیدات واسطه ای سایر بخشها را بیش از بخشهای دیگر افزایش دهند و در مجموع بخشهای فولاد، مس، آلومینیم، سیمان، چوب، شیشه، کانی غیر فلزی و شیمیایی از لحاظ ارتباط با سایر بخشها اعم از پسین وپیشین، در شدت بیشتر قرار دارند. سهم زیادی از تولیدات بخشهای ماشین آلات، فولاد و شیمیایی وارداتی است و سهم واردات واسطه ای بخشهای آلومینیم، شیمیایی، فولاد و ماشین آلات از تولیدات آنها بیش از سایر بخشهاست.نیاز بخشهای آلومینیم، صنایع غذایی و فولاد به محصولات واسطه ای سایر بخشها بیش از آنهای دیگر است و این بخشها را می توان پیشرو و موتور محرکه اقتصاد قلمداد کرد. بخشهای شیمیایی، کشاورزی و خدمات بیشترین داده ها را برای بخشهای دیگر فراهم می کنند.پیوند پسین بخشهای آلومینیم، نساجی و مس وپیوند پیشین بخش آلومینیم در ارتباط با شمار اندکی از بخشهاست ولی بخشهای ساختمان، سیمان و کانی غیر فلزی با شمار بسیاری از بخشهای اقتصاد در قالب تامین محصولات واسطه ای آنها ارتباط دارند. قدرت انتشار بخش صنایع غذایی، پس از حذف تاثیر واردات، از همه بخشها بیشتر است.همچنین بخشهای کشاورزی و خدمات (حمل ونقل، انبارداری و ارتباطات، بازرگانی)، پس از حذف تاثیر واردات، هنگام افزایش تولید سایر بخشها حساسترند.
    بر اساس بررسی های مبتنی بر جدول داده-ستانده سال1370، بخش کشاورزی تامین کننده کالاهای واسطه ای سایر بخشها و وابستگی آن به تولیدات واسطه ای بخشهای دیگر کمتر است و در ردیف بخشهای تقریبا خود کفا طبقه بندی می شود.این بخش به عنوان محرک تولید، پایین تر از میانگین بخشها قرار دارد و رشد آن سبب رشد شدید سایر بخشها نخواهد شد.بخش کشاورزی از لحاظ مبادلات، در سطح میانگین بخشها قرار دارد.با حذف اثر واردات واسطه ای، بخش کشاورزی همچنان تامین کننده مواد واسطه ای داخلی بخشهای دیگر باقی خواهند ماند.
    بخش کشاورزی پس از بخش خدمات موسسات مالی، بانک و بیمه می تواند در ایجاد اشتغال جدید در کشور بیشترین اثر را داشته باشد.برای رفع تنگنای بیکاری باید تقاضای نهایی این بخش را افزایش داد.برای ایجاد یک میلیون شغل جدید تقاضای نهایی بخش کشاورزی باید به میزان20 هزار میلیارد ریال یا 16% افزایش یابد.چناچه صادرات کالاهای کشاورزی حدود2.3 میلیارد دلار افزایش ابد، یک میلیون شغل جدید در اقتصاد کشور ایجاد می شود.
    کلیدواژگان: پیوند بین صنایع، سیاست اقتصادی، اشتغال، بخش کشاورزی
  • مجید محمودزاده، منصور زیبایی صفحه 137
    رهایی از اتکا به صادرات شکننده و تک محصولی لزوم حرکت به سوی شناخت استعدادهای صادراتی جدید و برخوردار از مزیت نسبی را تبیین می کند. محصولات کشاورزی و به طور بارز محصول پسته از جمله زمینه های مستعد برای تحقق هدف فوق به شمار می آید. در همین راستا مطالعه حاضر کوشیده است تا ضمن بررسی روند تولید و صادرات جهانی پسته به بررسی عوامل مؤثر بر عرضه صادرات پسته ایران بپردازد. بدین منظور از داده های سری زمانی طی دوره 1358-81 استفاده شده است. متغیرهای مؤثر مورد مطالعه بر عرضه صادرات پسته در این تحقیق، شاخص الگاریتمی تغییرات ارز و قیمت واقعی خرده فروشی پسته است.
    کلیدواژگان: صادرات، پسته، همجمعی، مدل تصحیح خطا، ARDL
  • مصطفی شریف صفحه 159
    هدف این مقاله بررسی آثار تعیین قیمت گندم در ایران است.با استفاده از تابع سود درجه دو طی یک دوره پنچ ساله (1376-1380) و با بهره گیری از اطلاعات و داده های میدانی به دست آمده از روش برآورد سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط(SUR)، تاثیر قیمت بر تولید گندم و همچنین تاثیر قیمت نهاده های مورد استفاده بر تقاضای آنها آزمون شد.نتایج حاصل نشان می دهد که عموما قیمت بر تولید گندم و در اکثر موارد، بر تقاضای نهاده ها تاثیر ناچیزی دارد.این یافته دال بر این است که عوامل دیگری به غیر از قیمت در تولید گندم در ایران نقش دارد و با اصلاحات کمی و کیفی در بخش کشاورزی و گسترش بازارها می توان از تاثیرپذیری بخش از قیمت و آثار توسعه ای آن در کارآمد کردن تخصیص منابع، رشد و توسعه بخش کشاورزی بهره گرفت.
    کلیدواژگان: قیمت سازان، قیمتهای درست، سیاستهای قیمتی، بازار سازان
  • صفحه 191
    بی شک امروزه یکی از ملزومات تحقق توسعه کشاورزی، سرمایه گذاری (بویژه سرمایه گذاری بخش خصوصی) در این بخش است. در این باره جهتدهی و هدفمند کردن سرمایه گذاری توسط دولت امری مهم و ضروری است که خوشبختانه این اهمیت در ایران از سوی دولت بخوبی درک شده و ابزارهای این کار نیز تا حدی فراهم آمده است. یکی از این ابزارها، تشکیل صندوقهای غیر دولتی حمایت از توسعه بخش کشاورزی است. با توجه به اهمیت این صندوقها در امر سرمایه گذاری در کشاورزی و به تبع آن، توسعه کشاورزی، فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه بر آن شد تا به منظور آشنایی خوانندگان با این صندوقها و اهداف و وظایف آنها و... اطلاعاتی را از کتابچه” آشنایی با صندوقهای غیر دولتی حمایت از توسعه کشاورزی “اقتباس و در بخش گشت و گزارش این شماره خود چاپ کند.